Total search result: 201 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
grey cup |
مسابقه قهرمانی و جایزه اتحادیه فوتبال کانادایی |
|
|
Other Matches |
|
canadian football |
فوتبال کانادایی |
association football |
اتحادیه فوتبال |
championships |
مسابقه قهرمانی |
championship |
مسابقه قهرمانی |
tourney |
مسابقه قهرمانی |
nontitle |
مسابقه بدون عنوان قهرمانی |
kick off |
شروع مسابقه فوتبال |
prizefight |
مسابقه مشت زنی جایزه دار |
cupholder |
برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی |
ashes |
جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان |
saving |
قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده |
lap money |
جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی |
Bounty hunter |
جایزه بگیر،کسی که کارش دستگیری خلافکارها برای گرفتن جایزه است |
football |
توپ فوتبال فوتبال بازی کردن |
footballs |
توپ فوتبال فوتبال بازی کردن |
western european union |
اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه |
e f t a (european free trade association |
اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان |
unionism |
اصول تشکیلات اتحادیه اتحادیه گرایی |
canuck |
کانادایی |
canadian |
کانادایی |
caribou |
گوزن کانادایی |
caribous |
گوزن کانادایی |
cariboo |
گوزن کانادایی |
pekan |
سمور کانادایی |
union shop |
یکی از اصول سیستم سندیکایی که به موجب ان کارگرانی که عضو اتحادیه نیستند می توانند استخدام شوند ولی پس از استخدام باید به عضویت اتحادیه درایند |
reward and rewarded |
جایزه.جایزه داده شده |
awards |
جایزه دادن جایزه |
awarded |
جایزه دادن جایزه |
award |
جایزه دادن جایزه |
awarding |
جایزه دادن جایزه |
canadian information processing society |
انجمن کانادایی پردازش اطلاعات |
championship |
قهرمانی |
championships |
قهرمانی |
heroism |
قهرمانی |
gladiatorship |
قهرمانی |
tournament |
مسابقات قهرمانی |
victory lap |
دور قهرمانی |
championship |
مسابقههای قهرمانی |
crowns |
تاج قهرمانی |
tournaments |
مسابقات قهرمانی |
crown |
تاج قهرمانی |
playoff |
مسابقهی قهرمانی |
playoffs |
مسابقهی قهرمانی |
championships |
مسابقههای قهرمانی |
skull practice |
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه |
hooligans |
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند |
hooligan |
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند |
sack race |
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده |
tug of war |
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن |
title-holders |
برندهی مقام قهرمانی |
clinching |
کسب عنوان قهرمانی |
clinch |
کسب عنوان قهرمانی |
title-holder |
برندهی مقام قهرمانی |
clinched |
کسب عنوان قهرمانی |
clinches |
کسب عنوان قهرمانی |
defending shampion |
مدافع عنوان قهرمانی |
titles |
دارنده عنوان قهرمانی |
title |
دارنده عنوان قهرمانی |
magic number |
امتیاز لازم برای قهرمانی |
europian championship |
وزنه برداری قهرمانی اروپا |
candidates' matches |
رویارویی نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان |
candidates' tournament |
تورنمنت نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان |
Test match |
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا |
rematch |
مبارزه برای کسب عنوان قهرمانی |
Test matches |
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا |
field event |
ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی |
field events |
ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی |
selling plater |
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه |
opener |
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی |
atlas |
قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است |
atlases |
قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است |
Olympic Games |
مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند |
seniors |
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی |
senior |
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی |
verism |
رجحان اهنگ ها و روایات متداول برروایات و اهنگهای قهرمانی و افسانه امیز |
indian hemp |
شاهدانه هندی شاهدانه کانادایی |
match play |
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر |
awards |
جایزه |
prising |
جایزه |
awarded |
جایزه |
awarding |
جایزه |
prises |
جایزه |
prize man |
جایزه بر |
premiums |
جایزه |
trophy |
جایزه |
award |
جایزه |
trophies |
جایزه |
prised |
جایزه |
priase |
جایزه |
prise |
جایزه |
meed |
جایزه |
rewards |
جایزه |
prized |
جایزه |
bounty |
جایزه |
prizing |
جایزه |
bonus |
جایزه |
prizes |
جایزه |
prize |
جایزه |
rewarded |
جایزه |
guerdon |
جایزه |
premium |
جایزه |
bonuses |
جایزه |
rewardable |
جایزه |
reward |
جایزه |
money |
جایزه نقدی |
laureate |
جایزه دار |
Nobel Prize |
جایزه نوبل |
testimonials |
پاداش جایزه |
prizewinner |
برنده جایزه |
head money |
جایزه اوردن سر |
purse |
جایزه نقدی |
pursed |
جایزه نقدی |
pursing |
جایزه نقدی |
nobel prize |
جایزه نوبل |
testimonialize |
جایزه دادن |
export bounty |
جایزه صدور |
prizing |
انعام جایزه |
prizes |
انعام جایزه |
testimonial |
پاداش جایزه |
prized |
انعام جایزه |
prize |
انعام جایزه |
to win laurels |
جایزه گرفتن |
premium for excellence |
جایزه فضیلت |
oscar |
جایزه اسکار |
considerations |
جایزه قیمت |
consideration |
جایزه قیمت |
purses |
جایزه نقدی |
prizer |
برنده جایزه |
soccer |
فوتبال |
pewter |
جام پیروزی جایزه |
Nobel laureate |
برنده جایزه نوبل |
cups |
گلدان جایزه مسابقات |
Nobel Prize winner |
برنده جایزه نوبل |
brilliancy prize |
جایزه درخشندگی شطرنج |
coronate |
جایزه یا انعام دادن |
rewarder |
جایزه یا پاداش دهنده |
cupped |
گلدان جایزه مسابقات |
Ig Nobel Prize |
جایزه ایگ نوبل |
the export of ... is granted the premium. |
صدور ... جایزه دارد. |
booby prize |
جایزه تسلی بخش |
cup |
گلدان جایزه مسابقات |
outland trophy |
جایزه دانشگاهی بازیگرفوتبال |
booby prizes |
جایزه تسلی بخش |
handicap |
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان |
handicaps |
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان |
football game |
بازی فوتبال |
footballers |
فوتبال بازی کن |
eleven |
تیم فوتبال |
footballs |
بازی فوتبال |
footballer |
فوتبال بازی کن |
grids |
زمین فوتبال |
football fan [British English] |
طرفدار فوتبال |
grid |
زمین فوتبال |
football club [British Englisch] |
باشگاه فوتبال |
boot |
کفش فوتبال |
kick about |
فوتبال هردمبیل |
elevens |
تیم فوتبال |
football |
توپ فوتبال |
soccer field |
زمین فوتبال |
soccer fan [soccer supporter] [American English] |
طرفدار فوتبال |
playing field |
زمین فوتبال |
playing fields |
زمین فوتبال |
gridition |
زمین فوتبال |
left for ward |
در فوتبال پیشرو چپ |
gridiron |
زمین فوتبال |
pigskin |
توپ فوتبال |
football |
بازی فوتبال |
soccer |
بازی فوتبال |
prize poem |
شعری که جایزه برده است |
eclipse award |
جایزه سوارکار ممتاز سال |
salvage money |
جایزه نجات کشتی یا محموله |
despatch money |
جایزه بارگیری یا تخلیه سریع |
edward j. neil award |
جایزه بوکسور ممتاز سال |
goalkeeper |
دروازه بان فوتبال |
goalkeepers |
دروازه بان فوتبال |
rules of football |
قوانین یا قواعد فوتبال |
touchline |
خط اطراف زمین فوتبال |
water polo |
بازی فوتبال ابی |
signal caller |
مدافع 3/4 در فوتبال امریکایی |
six man football |
فوتبال دو تیم 6 نفره |
soccer ball throw |
پرتاب توپ فوتبال |
football hooligan |
خرابگر پر سر و صدای فوتبال |
American football |
فوتبال آمریکایی [ورزش] |
to finish the ball into the net |
با توپ گل زدن [فوتبال] |
indoor soccer |
فوتبال داخل سالن |
to play football |
فوتبال بازی کردن |
football fan [American English] |
طرفدار فوتبال آمریکایی |
to play soccer |
فوتبال بازی کردن |
golden shoe |
بهترین جایزه گلزن فصل اروپا |
dispatch money |
جایزه یا انعام بارگیری یاتخلیه سریع |
stables |
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان |
stable |
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان |
hockey |
چوگان بازی با اصول فوتبال |
speedball |
نوعی بازی شبیه فوتبال |
scrummage |
نوعی بازی فوتبال راگبی |
I have lost my interest in football . |
دیگر به فوتبال علاقه ای ندارم |
scrum |
نوعی بازی فوتبال راگبی |
scrums |
نوعی بازی فوتبال راگبی |
Playing football is not my idea of fun . |
فوتبال هم بنظر من تفریح نشد |
lateral pass |
پاس توپ فوتبال از پهلو |