English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
oaks مسابقه مادیانهای اصیل جوان در انگلستان
Other Matches
one thousand guineas مسابقه شرطبندی مادیانهای اصیل 3 ساله در انگلستان
mother goose stakes مسابقه کره مادیانهای سه ساله
derbies مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
derby مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
two thousands guineas مسابقه شرطبندی بین اسبهای اصیل 3 ساله انگلیسی
ashes جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان
walker cup مسابقه گلف بین مردان اماتور امریکا و انگلستان سالی یک بار
first class cricket مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
lead pony اسب همراه اسب اصیل درسان دیدن بعد از مسابقه
classic مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
classics مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
Conservative Party یکی از دوحزب مهم سیاسی انگلستان که جانشین حزب " توری "است که حزب اخیر در قرن 81 و 91 در انگلستان فعالیت داشته
yonker نجیب زاده جوان جوان سلحشور
younker نجیب زاده جوان جوان سلحشور
common low سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
princox جوان ژیگولو جوان جلف
princock جوان ژیگولو جوان جلف
skull practice کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
selling plater اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
highborn اصیل
McCoy اصیل
full-blooded اصیل
gentleman اصیل
of a noble d اصیل
of a noble family اصیل
genuine اصیل
wellborn اصیل
thorough bred اصیل
bashaw اصیل
unfeigned اصیل
purebred اصیل
of good birth اصیل
true bred اصیل
gentlemen اصیل
ingenuous اصیل
thoroughbred اصیل
noble اصیل
nobler اصیل
nobles اصیل
noblest اصیل
good birth اصیل
high born اصیل
high bred اصیل
highbred اصیل
genteel اصیل
thoroughbreds اصیل
original اصیل
originals اصیل
john hancock امضاء اصیل
john henry امضاء اصیل
grandee اصیل زاده
full blooded از نژاد اصیل
king's english انگلیسی اصیل
prince of the blood شاهزاده اصیل
big five انگلستان
central treaty organization انگلستان
anglian انگلستان
England انگلستان
locarno treaty انگلستان
fillies مادیان اصیل 3 یا 4 ساله
well born اصیل نجیب زاده
filly مادیان اصیل 3 یا 4 ساله
kohl اسب اصیل عربی
junker اصیل زاده المانی
purer اصیل خالص کردن
pure اصیل خالص کردن
purest اصیل خالص کردن
senior مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
north country انگلستان شمالی
king of england پادشاه انگلستان
the united kingdom انگلستان وایرلند
Englishwomen اهل انگلستان
Englishwoman اهل انگلستان
anglophobe بیمناک از انگلستان
Church of England کلیسای انگلستان
true born حلال زاده اصیل اصل
thoroughbred هر نوع اسب انگلیسی اصیل
thoroughbreds هر نوع اسب انگلیسی اصیل
purism واژه یا اصطلاح اصیل وصحیح
the middlands استانهای مرکزی انگلستان
rennet مایه سیب انگلستان
bcs انجمن کامپیوتر در انگلستان
yorkshire ایالت یورکشایردرشمال انگلستان
his britannic majesty اعلیحضرت پادشاه انگلستان
jockey club باشگاه سوارکاران انگلستان
pavilions باشگاه بازیگران در انگلستان
pavilion باشگاه بازیگران در انگلستان
match play مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
stuart خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
foot guards پیاده نظام های انگلستان
welsher اهل استان ولز انگلستان
Welsh اهل استان ولز انگلستان
lord chief justice رئیس کل محکمه استیناف انگلستان
welcher اهل استان ولز انگلستان
f.a cup جام اتحادیه باشگاههای انگلستان
MI5 بخش 5 اطلاعات ارتش انگلستان
MI6 بخش 6 اطلاعات ارتش انگلستان
Midlands ناحیهی صنعتی در مرکز انگلستان
trade follows the flag تجارت کشورهای مشترک المنافع با انگلستان
Cornish وابسته به کورنوال درجنوب غربی انگلستان
gin-palace [خانه عمومی مزین شده در انگلستان]
anglophobe کسی که از انگلستان بیم وتنفر دارد
britishism لغت یا لهجه یا زبانزد ویژه انگلستان
Elizabethan architecture معماری دوره ملکه الیزابت [انگلستان]
prestel سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
longbows کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
longbow کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
high pheasant تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
wilton نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان
He smuggled the car into England ( across the British frontier ) . اتوموبیل را قاچاقی وارد مرز انگلستان کرد
tourist trophy مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان
bale [نام نوعی مقبره در کاتس وود انگلستان]
horse اسب اصیل 5ساله یا بیشتر اوردن ماهی به خشکی بزور
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
English style [نوعی سبک قرن بیستم در انگلستان و شمال آمریکا]
noctule یکجور شب کور در انگلستان که از همه شبکورهای دیگران کشوربزرگتراست
the big four درکنفرانس صلح پاریس 9191به کشورهای فرانسه انگلستان
land's end دماغهای که در دورترین قسمت باختر انگلستان واقع است
big five پنج بانک معتبر انگلستان یعنی بانکهای میدلند
callant جوان
adolescents جوان
lasses زن جوان
dell زن جوان
callan جوان
dells زن جوان
juvenescent نو جوان
beardless جوان
lass زن جوان
young جوان
yoth جوان
younger جوان
frying جوان
fry جوان
adolescent جوان
fries جوان
moll زن جوان
molls زن جوان
young persons جوان
youth جوان
youths جوان
Georgian architecture معماری جرجی [در زمان پادشاه جرج اول تا چهارم انگلستان]
Gothic Revival [سبک احیای گوتیک در انگلستان در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی]
beau جوان شیک
yong lion شیر جوان
gigolo جوان جلف
peachick جوان خودفروش
punk جوان ولگرد
punks جوان ولگرد
gigolos جوان جلف
youthful جوان باطراوت
swain جوان روستایی
boyo پسربچه جوان
lionet شیر جوان
trull دختر جوان
youngish نسبتا جوان
nags اسب جوان
young smith اسمیت جوان
to die young جوان مردن
nagged اسب جوان
floozy زن جوان بوالهوس
ephebophilia جوان خواهی
nag اسب جوان
young population جمعیت جوان
young and old پیر و جوان
immature soil خاک جوان
snot جوان گستاخ
playboys جوان عیاش
juvenescent جوان شونده
youngish جوان وار
playboys جوان دخترباز
playboy جوان دخترباز
playboy جوان عیاش
rejuvenation جوان سازی
puss دخترک زن جوان
insenescible همیشه جوان
juvenescent تازه جوان
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
the big three ترومن و استالین وهم چنین به انگلستان امریکا و شوروی اطلاق میشود
gradus فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
rejuvenating دوباره جوان کردن
agerasia پیر جوان نما
skipjack جوان ژیگولووخود نما
youth شباب شخص جوان
[be] no chicken دیگر جوان نبودن
to wear one's years well خوب ماندن جوان
youths شباب شخص جوان
hooligans جوان اوباش صفت
sow ماده خوک جوان
sowed ماده خوک جوان
hooligan جوان اوباش صفت
young turk افسر جوان افراطی
cora [سر ستونی در شکل زن جوان]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com