English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English Persian
regatta مسابقه کرجی رانی
regattas مسابقه کرجی رانی
Search result with all words
row a race مسابقه کرجی رانی دادن
Other Matches
oarsmanship کرجی رانی
floatable قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
to row a race در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
sprinting مسابقه اتومبیل رانی
harness race مسابقه ارابه رانی
auto racing مسابقه اتومبیل رانی
trialling مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
drag racing مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
moto بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
matinee مسابقه ارابه رانی در روز
matinees مسابقه ارابه رانی در روز
matinTes مسابقه ارابه رانی در روز
speedway مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
off road racing مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
tirm oval پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
lap money جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
tracks پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracked پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
moto cross مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
pit منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
midship میان کشتی یا کرجی وسطکشتی یا کرجی
dump شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
orthodromy کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
skull practice کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
selling plater اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
senior مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
hoy کرجی
small craft کرجی ها
barges کرجی
barge کرجی
barged کرجی
barque کرجی
crabber کرجی
barquentine کرجی
towing boat کرجی
cock boat کرجی کوچک
drag boat کرجی لاروب
singlisticker کرجی شراعی
dragboat کرجی لاروب
steam boat کرجی بخار
boatman کرجی بان
bargee کرجی بان
flyboat کرجی تندرو
cockle shell کرجی کوچک
bargeman کرجی بان
falt کرجی ته پهن
davit کرجی بلندکن
dingey کرجی پارویی
pugs کرجی بان
sloop of war کرجی جنگی
row boat کرجی پارویی
caique کرجی که دربوسفوربکارمیرود
ferryman کرجی بان
pug کرجی بان
cockboat کرجی کوچک
rowers کرجی ران
praam کرجی ته پهن
trawlers کرجی ماهیگیری
penteconter کرجی 05پارویی
shallop کرجی پارویی
cutter نوعی کرجی
gondoliers کرجی بان
rower کرجی ران
life boat کرجی نجات
gondolier کرجی بان
long boat کرجی بزرگ
trawler کرجی ماهیگیری
pair oar کرجی دو پارویی
pleasure boat کرجی تفرجی
landing craft کرجی ساحلی
cutters نوعی کرجی
barcarolle سرود کرجی بان
bumboat کرجی سورسات فروش
barcarole سرود کرجی بان
praam کرجی یا پارویی اسکاندیناوی
motor launch قایق موتوری کرجی
dory کرجی ته پهن ماهیگیری
gondoliers راننده کرجی ونیزی
skiff کرجی پارویی کوچک
tugboat کرجی یا کشتی یدک کش
flag boat کرجی پرچم دار
flag boat کرجی نشان دار
sloop کرجی یک دگلی قدیمی
gondolier راننده کرجی ونیزی
hackney boat کرجی یاکشتی کرایهای
fosher boat کرجی ماهی گیری
fishing boat کرجی ماهی گیری
keelboatman کرجی بان رودخانه
inboard engined boat کرجی که موتورش در میان انست
packet boat کرجی پستی کشتی مسافربر
dumb barge کرجی بی بادبان یابی موتور
fisherman صیاد ماهی کرجی ماهیگیری
fly boat کرجی تندروکه درترعه هابکارمیرود
galliot کرجی باری یا ماهی گیری
pitpan یکجور کرجی دراز و ته پهن
fisher جانور ماهیخوار کرجی ماهیگیری
puntist راننده کرجی نام دارد
fishermen صیاد ماهی کرجی ماهیگیری
boat کرجی هرچیزی شبیه قایق
boats کرجی هرچیزی شبیه قایق
pontoon کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
carvel کشتی کوچک سریع السیر کرجی
yachts کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
galiot کرجی باری یاماهی گیری هلندی
yacht کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
speedboats کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
speedboat کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
gig نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
pontoons کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
pontoar نوعی کرجی برای پل بندی کلک
to pull any one across a river کسی را با کرجی پارویی ازرودخانه گذراندن
gigs نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
femoral رانی
rani رانی
ranee رانی
crural رانی
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
long boat بزرگترین کرجی که وابسته بکشتی بازرگانی است
an outboard engine boat کرجی ای که موتور ان دربیرون ان واقع شده است
motoring اتومبیل رانی
repression واپس رانی
canoe قایق رانی
wheelchairs ویلچر رانی
wheelchair ویلچر رانی
canoes قایق رانی
voluptuously باشهوت رانی
voluptuousness شهوت رانی
yachting قایق رانی
ejection بیرون رانی
salaciousness شهوت رانی
extrusion روزن رانی
inguinal کشاله رانی
oratorship سخن رانی
salacity شهوت رانی
d. of a speech سخن رانی
paddle boat کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
paddle boats کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
nuggar بکجور کرجی بزرگ که دررودخانه نیل بکار میرود
magnetic potential نیروی مغناطیس رانی
loxodromics کشتی رانی در خط مایل
boat قایق رانی کردن
boats قایق رانی کردن
pawn roller پیاده رانی شطرنج
to go on the stump سخن رانی کردن
to give a lecture سخن رانی کردن
innavigable غیرقابل کشتی رانی
inland navigation کشتی رانی در رودخانه ها
pultrusion process فرایند کشش رانی
nautically از لحاظ کشتی رانی
lectureship سمت سخن رانی
platforms سخن رانی کردن
libidinously از روی شهوت رانی
ox goad نیزه گاو رانی
platform سخن رانی کردن
cabotage کشتی رانی ساحلی
pawn push پیاده رانی شطرنج
lectureships سمت سخن رانی
to gratify ones passions شهوت رانی کردن
seaworthy قابل کشتی رانی
shipping company شرکت کشتی رانی
auto drome پیست اتومبیل رانی
salaciously از روی شهوت رانی
funeral oration سخن رانی برسرجنازه
extrudate محصول روزن رانی
shippable قابل کشتی رانی
drive way مسیر اتومبیل رانی
sailing orders دستور کشتی رانی
harness racing ارابه رانی تک اسبه
ease all درکرجی رانی ایست
aerostation کشتی رانی هوایی
he stroked درعقب کرجی نشسته پارومیزدبدان سام که پاروزنان دیگر .....میزدند
motor vehicle passenger سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
ride [American E] سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
lift سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
Carpool هم سفری [گردشگری] [خودرو رانی]
coasting کشتی رانی در طول ساحل
contact electromotive force نیروی برق رانی مجاورتی
red flag پرچم قرمز اتومبیل رانی
loxodromic وابسته به کشتی رانی در خط مایل
harness horse اسب مخصوص ارابه رانی
navigation river رودخانه قابل کشتی رانی
oceanshipping روشهای کشتی رانی دراقیانوس
car passenger سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com