Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
English
Persian
senior
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
Other Matches
set up
اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
block
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocks
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocked
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
hooligan
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
stocker
اتومبیل مسافرتی بدون تغییریا تغییرات جزئی برای مسابقه
fly casting
مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
splits
زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
wand shoot
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
designated tournament
مسابقه بهترین بازیگران
running
مناسب برای مسابقه دو
pro am
مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور
genoa
بادبان عریض برای مسابقه
laughter
مسابقه اسان برای بردن
free handicap
مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
little brown jug
مسابقه یک مایلی برای اسبهای 3 سالهUrsa
match points
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match point
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
race glass
دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
clutch start
روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
preparing
تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
prepares
تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
inspectors
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
to bar somebody from a competition
شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
inspector
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
prepare
تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
check point
نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
gun
اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
guns
اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
solocross
مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
photo finish
استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
time fire
مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
saving
قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
winter book
تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
power 0
تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
experimental free handicap
دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
standard bred
اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
sedan
اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
sedans
اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
yaght club
باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
handicap
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
handicaps
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
lap money
جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
paced
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
pace
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
starting fee
مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
bracket
رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
underdistance
روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
cup of coffeen
شرکت کوتاه بازیگر کم تجربه در مسابقه
walking ring
پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
three ball
مسابقه گلف بین سه بازیگر باسه گوی
stroke play
مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربههای یک بازیگر
division
دسته گروه اسبهای مسابقه معین
divisions
دسته گروه اسبهای مسابقه معین
ice time
مجموع مدت بازی بازیگر دریک مسابقه یا در یک فصل
target archery
مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
ladder tournament
مسابقه برحسب مقام و قدرت بازیگر در جدول تقدم و تاخر
observer
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observers
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
pit
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
skull practice
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
sack race
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
programs
مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
program
مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
match foursome
مسابقه بین دو تیم دونفره بایک گوی برای هر تیم
ponying
همراهی کردن اسب غیرمسابقهای با اسب مسابقه برای تمرین
wild cord
تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
nontitle
مسابقه بدون عنوان قهرمانی
runless
بدون برد در دور مسابقه
free legged
بدون کلاف پا در مسابقه اسبدوانی
time charter
اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین
selling plater
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
stacked
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
to poach a start in race
بدون حق در مسابقه دوازدیگران جلو زدن
check-points
علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
checkpoint
علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
checkpoints
علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
unlimited
وسیله مسابقه بدون محدودیت از لحاظ حجم یا نوع موتور
match play
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
call time
تام یک دقیقهای مربی برای راهنمایی کردن بازیگران
handicaps
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
golf cart
گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
zone ride
کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
pocket
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pockets
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
stable
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
field player
بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
major penalty
اخراج بازیگر برای 5 دقیقه
short side
خط بازیگران با تعداد کمتری بازیگر دهانه دروازه
named airport of departure
فرودگاه معین برای حرکت
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
heisman trophy
جام هایزمن برای بهترین بازیگر دانشگاهی
tc
اجاره دربست برای مدت معین
to set measures to anything
برای چیزی اندازه یا حد معین کردن
standoff half
بازیگر میانی پشت خط تجمع برای دریافت توپ
attack
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacked
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
drop ball
انداختن توپ بین دو بازیگر برای شرع مجدد
attacks
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
to settle an a
برای کسی مقر ری سالیانه معین کردن
applied
برای هدف معین بکار رفته کاربسته
grease paint
رنگ روعنی برای رنگ کردن صورت بازیگران
golf car
وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
time charter
اجاره کردن وسیله نقلیه برای مدت معین
cues
اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
cue
اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
appeal play
تقاضای بازیگر برای اعلام رای داور نسبت به خطای حریف
blanket
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanketed
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
rain check
<idiom>
رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
blankets
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
so
علامتی برای معین کردن قابلیتهای فقط فرستادنی تجهیزات
tick mark
علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
slalom
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing
مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
signals
علامتهای رمزی قراردادی بین اعضای تیم برای مانورهای معین
assessed value
ارزشی که به منظور خاص برای یکی از اقلام دارایی معین میشود
code level
تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
pit board
تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
shake bottle
بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
bend allowance
فاصله خطی اضافی روی ورقه ها برای ایجاد خم هایی با شعاع معین
hopple
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbled
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbling
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobble
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbles
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
calling sequence
مجموعهای مشخص ازدستورالعمل و داده که برای فراخوانی یک ریزبرنامه معین ضروری است
ratioing
کوچک و بزرگ کردن عکس به مقیاس معین برای استفاده در موزاییکهای عکسی
authorization to copy
اجازه ناشر نرم افزار به کاربر برای کپی کردن از برنامه در تعدادی معین
holotype
نمونهای که نویسنده یا دانشمندی برای معرفی یک راسته یا دسته ازجانوران وگیاهان معین میکند
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
free throw
پرتاب بدون مانع برای یار
no answer
[n/a]
[in forms]
بدون پاسخ
[در برگه برای پر کردن]
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
controlled airspace
قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
ineligibly
بدون داشتن شرایط لازم برای انتخاب
to commandeer something
چیزی را
[بدون اجازه]
برای خود برداشتن
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
lynch law
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
loose ends
<idiom>
بدون کار معلوم وروشنی برای انجام دادن
freedom
آزاد بودن برای انجام کاری بدون محدودیت
cutbacks
بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
freedoms
آزاد بودن برای انجام کاری بدون محدودیت
cutback
بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
bareback riding
سواری بدون زین برای 8ثانیه بر اسب وحشی
zahn cup
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
stability
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر بدون لکه
reliability
[توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
failure safety
[توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
microsoft
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
inning
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
image
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
images
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
unattended operation
سیستمی که بدون نیاز به اپراتور یا شخص دیگر برای بررسی کار میکند
automatics
توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی
automatic
توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی
center of gravity limits
محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
licenses
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licences
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
bottoming reamer
وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها
licence
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
gabion
سبد استوانه شکل بدون ته که از خاک پر کرده و برای جان پناه بکار میبرند
congress party (indian national congress
حزب کنگره- کنگره ملی هندبزرگترین حزب سیاسی هندوستان که در اواخر قرن 91 تاسیس شد و در حال حاضر با ارائه یک طرح سوسیالیستی برای جامعه بالاترین تعداد کرسی را درمجمع ملی هند داراست
drives
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
free agent
بازیگر بدون قرارداد
free agents
بازیگر بدون قرارداد
contested
مسابقه
chasing
مسابقه
chases
مسابقه
ball game
مسابقه
ball games
مسابقه
racing
مسابقه
setter
یک مسابقه
event
مسابقه
events
مسابقه
races
مسابقه
contesting
مسابقه
match
مسابقه
contests
مسابقه
tourney
مسابقه
meet
مسابقه
meets
مسابقه
chase
مسابقه
chased
مسابقه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com