Dictiornary-Farsi | مستخدم عمومی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
public servant	مستخدم عمومی


Other Matches

general quarters	اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduced	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware	ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
bedel	مستخدم
bedell	مستخدم
employee	مستخدم
employe	مستخدم
servitor	مستخدم
liveries	مستخدم
livery	مستخدم
civil servant	مستخدم دولتی
civil servant	مستخدم کشوری
employe	مستخدم زن کارمند
man	نوکر مستخدم
mans	نوکر مستخدم
housemen	مستخدم خانه
employee	مستخدم زن کارمند
civil servants	مستخدم کشوری
houseman	مستخدم خانه
civil servants	مستخدم دولتی
domestic	مستخدم یاخادمه
retainer	ملازم مستخدم
livery	لباس مستخدم
retainers	ملازم مستخدم
liveries	لباس مستخدم
public servant	مستخدم دولت
civil servants	مستخدم یا کارمند دولت
civil servant	مستخدم یا کارمند دولت
man friday	مستخدم یا یارخیلی مفید
general orders	دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general porpose	کارهای عمومی مصارف عمومی
beadle	مستخدم جزء کلیسا یادانشگاه
ancillary	مستخدم بومی مربوط به کلفت
Berlin	کالسکهی چهارچرخهای که در عقب آن رکابی برای ایستادن یک مستخدم وجود دارد
consolidated dining facility	تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
common carrier	موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
common control	کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
oecumenical	عمومی
generals	عمومی
wide	عمومی
overt	عمومی
wider	عمومی
widest	عمومی
ecumenic	عمومی
general porpose	عمومی
general	عمومی
generic	عمومی
rife	عمومی
outlines	خط عمومی
universal	عمومی
hackneyed	عمومی
the public voice	عمومی
outlining	خط عمومی
outline	خط عمومی
common user	عمومی
popular	عمومی
public	عمومی
commoners	عمومی
commonest	عمومی
commonest	:عمومی
commoners	:عمومی
outlined	خط عمومی
common	عمومی
common	:عمومی
general outpost	پاسدار عمومی
general damage	خسارت عمومی
open house	جشن عمومی
general depot	انبار عمومی
general depot	امادگاه عمومی
vogue	عمومی ورایج
latrine	مستراح عمومی
general paresis	فلج عمومی
general equilibrium	تعادل عمومی
general factor	عامل عمومی
general plan	نقشه عمومی
general paralysis	فلج عمومی
general outpatient clinic	درمانگاه عمومی
general mobilization	بسیج عمومی
general message	پیام عمومی
general education	اموزش عمومی
general meeting	مجمع عمومی
general meeting	جلسه عمومی
general meeting	گردهمایی عمومی
general intelligence	هوش عمومی
general grant	کمک عمومی
general concepts	تدبیر عمومی
general cargo	بار عمومی
general assembly	مجمع عمومی
common hardware	قطعات عمومی
common items	قطعات عمومی
common labour	کارگر عمومی
prosecture	وکیل عمومی
counsel for the crown	وکیل عمومی
consolidated annuities	دیون عمومی
comulative action	اثر عمومی
common user items	اقلام عمومی
common user	خدمات عمومی
common language	زبان عمومی
plebiscites	اراء عمومی
common purse	وجوه عمومی
common parts	قطعات عمومی
collective call sign	معرف عمومی
encyclic	عمومی دوری
general amnesty	عفو عمومی
general allotment	اختصاصات عمومی
general act	سند عمومی
general ability	توانایی عمومی
g/a	خسارت عمومی
fourth estate	مطبوعات عمومی
folkway	احساسات عمومی
common grid	شبکه عمومی
alameda	گردشگاه عمومی
cameralistic science	مالیه عمومی
central war	جنگ عمومی
checkup	معاینه عمومی
folkway	طرزفکر عمومی
common nuisance	اضرار عمومی
general psychology	روانشناسی عمومی
public library	کتابخانه عمومی
public utilities	تسهیلات عمومی
public warehouse	انبار عمومی
quasi public	نیمه عمومی
reason of state	مصالح عمومی
records depository	بایگانی عمومی
respublica	رفاه عمومی
public services	خدمات عمومی
public property	مال عمومی
public policy	سیاست عمومی
public network	شبکه عمومی
public order	نظم عمومی
public ownership	مالکیت عمومی
public place	محل عمومی
public place	مکان عمومی
rule of thumb	قانون عمومی
social good	کالاهای عمومی
state property	اموال عمومی
baths	استخر عمومی
public baths	استخر عمومی
suffrage universal	حق رای عمومی
public amnsement	نمایشگاه عمومی
GHQ	ستاد عمومی
general requirements	نیازهای عمومی
bath-house	حمام عمومی
general quarters	اسایشگاههای عمومی
public welfare	رفاه عمومی
in the sight of the public	در انظار عمومی
mass poverty	فقر عمومی
mintster of public works	وزیرکارهای عمومی
official submission	مناقصه عمومی
open court	محکمه عمومی
overhead costs	هزینههای عمومی
pissoir	مستراح عمومی
general welfare	رفاه عمومی
general theory	نظریه عمومی
general tariff	تعرفه عمومی
general register	ثبات عمومی
general relativity	نسبیت عمومی
general reserve	احتیاط عمومی
general staff	ستاد عمومی
general stock	سهام عمومی
general supplies	تدارکات عمومی
general supplies	اماد عمومی
general support	پشتیبانی عمومی
plaza	میدان عمومی
potlatch	جشن عمومی
public a	وکیل عمومی
public finance	مالیه عمومی
public goods	کالاهای عمومی
public image	تصور عمومی
public information	اطلاعات عمومی
public institutions	موسسات عمومی
public interest	منافع عمومی
public interest	نفع عمومی
public facilities	تسهیلات عمومی
public expenditures	مخارج عمومی
public enterprises	موسسات عمومی
public affairs	روابط عمومی
public benefits	منافع عمومی
public borrowing	استقراض عمومی
public cost	هزینه عمومی
public debt	قرضه عمومی
public decency	عفت عمومی
public deposits	سپردههای عمومی
public domain	خط مشی عمومی
public law	حقوق عمومی
generalize	عمومی کردن
general strike	اعتصاب عمومی
offices	شغل عمومی
office	شغل عمومی
generalised	عمومی کردن
buses	مسیر عمومی
collective	مشترک عمومی
general strikes	اعتصاب عمومی
generalises	عمومی کردن
commonwealths	ثروت عمومی
generalising	عمومی کردن
commonwealth	ثروت عمومی