English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 174 (9 milliseconds)
English Persian
inposition مستقر در موضع
Search result with all words
emplace جا گذاشتن موضع گرفتن مستقر کردن یاشدن
Other Matches
position light علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
assumed position موضع فعلی موضع اشغال شده فعلی
based مستقر
residents مستقر
established مستقر
deep seated مستقر
established right حق مستقر
put مستقر
puts مستقر
putting مستقر
resident مستقر
localized bond پیوند مستقر
resided مستقر بودن
determinate مستقر شده
plant oneself مستقر شدن
fixes مستقر شدن
fix مستقر شدن
reside مستقر بودن
dynamically نیروی مستقر
dynamic نیروی مستقر
plant مستقر کردن
plants مستقر کردن
resides مستقر بودن
occupiers مستقر مستاجر
occupier مستقر مستاجر
appointed <adj.> <past-p.> مستقر شده
applied <adj.> <past-p.> مستقر شده
deployed <adj.> <past-p.> مستقر شده
inserted <adj.> <past-p.> مستقر شده
positioner مستقر کننده
installed <adj.> <past-p.> مستقر شده
stabile مستقر وپایدار
delocalized electron الکترون غیر مستقر
sited قرار داشتن مستقر بودن
avouch تضمین کردن مستقر ساختن
conus armies ارتشهای مستقر در قاره امریکا
site قرار داشتن مستقر بودن
army in the field ارتش مستقر در صحنه عملیات
theater army ارتش مستقر در صحنه عملیات
guides post نفر هادی مستقر شوید
sites قرار داشتن مستقر بودن
locate مستقر ساختن مکان یابی کردن
settles مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
located مستقر ساختن مکان یابی کردن
locates مستقر ساختن مکان یابی کردن
locating مستقر ساختن مکان یابی کردن
settle مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
deployed مستقر گسترش یافته در روی زمین
bottom mine مینی که در کف دریا مستقر میشودمین کفهای
emplacement پایگاه مستقر کردن کار گذاشتن
lodgment or lodge موضع
emplacement موضع
lodgment موضع
positioned موضع
attack position موضع تک
spot موضع
localities موضع
locality موضع
sited موضع
sites موضع
position موضع
site موضع
locations موضع
location موضع
spots موضع
primary position موضع ابتدایی
punch position موضع منگنه
rendezvous area موضع انتظار
inposition به موضع رفتن
emplacement موضع گرفتن
covered position موضع پوشیده
position وضعیت موضع
selection of position انتخاب موضع
lodgement موضع گیری
defense position موضع دفاعی
defense position موضع پدافندی
localities موضع مکان
battle position موضع نبرد
locality موضع مکان
firing position موضع تیر
occupation of position اشغال موضع
lodgment موضع گیری
localization موضع یابی
delay position موضع تاخیری
primary position موضع اصلی
stand مکث موضع
supplementary position موضع تکمیلی
the seat of pain موضع درد
deployment موضع صف ارایی
spots لکه موضع
supplemental موضع تکمیلی
turnabout تغییر موضع
displacement تغییر موضع
turnabouts تغییر موضع
spot لکه موضع
block house موضع مستحکم
active site موضع فعال
alternate position موضع یدکی
blocking position موضع سد کننده
supplementary position موضع یدکی
positioned وضعیت موضع
assumed position موضع فرضی
secondary position موضع فرعی
secondary position موضع یدکی
alternate position موضع فرعی
key position موضع حساس و مهم
post- محل ماموریت موضع
posted محل ماموریت موضع
localization of function موضع یابی کارکرد
posts محل ماموریت موضع
occupation of position اشغال موضع کردن
switch position موضع رابط دفاعی
switch position موضع دفاعی بینابین
post محل ماموریت موضع
confirmed location موضع تایید شده
supplementary موضع تکمیلی اضافی
zmarker beacon نوعی برج کنترل هوایی مستقر در میدان تیر پدافندهوایی
staged crews پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما
outfield موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
dummies دروغی تقلبی موضع فریبنده
culminant درمرتفع ترین موضع کامل
preselect پیش بینی موضع کردن
dummy دروغی تقلبی موضع فریبنده
delay position موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
foreland زمین جلوی موضع دماغه سنگر
organize مرتب کردن ارایش دادن موضع
displaces جابجا شدن تغییر موضع دادن
covered position محوطه تحت پوشش موضع مخفی
displace جابجا شدن تغییر موضع دادن
cheats موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
organizing مرتب کردن ارایش دادن موضع
cheat موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
organising مرتب کردن ارایش دادن موضع
displaced جابجا شدن تغییر موضع دادن
organizes مرتب کردن ارایش دادن موضع
permanent emplacement موضع دائمی یکان یا جنگ افزار
displacing جابجا شدن تغییر موضع دادن
cheated موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
organises مرتب کردن ارایش دادن موضع
layig up position موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
hip shoot تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
olympic trench shooting مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
long off موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
redoubt موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
long spot موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
pass shooting شکار مرغابی هنگام گذشتن ازبالای موضع شکارچی
disposition صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
circle of position دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
caught with hand in the cookie jar <idiom> مچ کسی را گرفتن [بخصوص در مورد سوء استفاده از موضع قدرت و مقام]
third base موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
block the plate موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
target system سیستم هدفهای میدان تیر سری هدفهای مستقر در یک منطقه
vectored attacks تک غیر مستقیم هواپیما به هدف با استفاده از هدایت یک یکان زمینی مستقر دراطراف هدف
tenants یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
tenant یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
reference position محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
fall back تغییر موضع به عقب دادن عقب نشینی کردن
defilade درجان پناه و موضع گرفتن پناه یافتن
firing position موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
carrier air group دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
inducts مستقر کردن دریافت کردن
inducting مستقر کردن دریافت کردن
garrison مقیم کردن مستقر کردن
induct مستقر کردن دریافت کردن
garrisons مقیم کردن مستقر کردن
inducted مستقر کردن دریافت کردن
colony گروهی ا ز مردم یک کشور که جایی دور از کشورشان مستقر شده باشند ولی تابع قوانین و حکومت کشورشان در آنجا باشند
organisations سازمان دادن ارایش دادن موضع
organizations سازمان دادن ارایش دادن موضع
organization سازمان دادن ارایش دادن موضع
settling rounds گلولههای نشست دهنده توپ گلولههای مستقر کننده توپ
ground signals سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com