Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 98 (8 milliseconds)
English
Persian
rut
مست شهوت شدن
ruts
مست شهوت شدن
Search result with all words
lesbian
وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
lesbians
وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
lecherous
شهوت پرست
lewd
ناشی از هرزگی شهوت پرست
lust
شهوت
lust
حرص واز شهوت داشتن
appetite
شهوت
appetites
شهوت
libido
شهوت جنسی هوس
libidos
شهوت جنسی هوس
rut
شهوت
ruts
شهوت
obscene
شهوت انگیز
lascivious
شهوت انگیز
luscious
دلپذیر شهوت انگیز
pornographic
وابسته به عکس یانوشته شهوت انگیز
lustier
قوی شهوت انگیز
lustiest
قوی شهوت انگیز
lusty
قوی شهوت انگیز
passionately
بطور شهوت امیز
liking
شهوت ومیل
burn
دراتش شهوت سوختن
burns
دراتش شهوت سوختن
flesh
جسم شهوت
passion
شهوت
desire
شهوت
desires
شهوت
desiring
شهوت
pornography
نوشته شهوت انگیز
lewdness
شهوت پرستی
sensuality
شهوت پرستی
libidinous
وابسته به شهوت جنسی
voyeurism
اطفاء شهوت با نگاه
lesbianism
دفع شهوت زنی با زن دیگر
voluptuous
شهوت پرست شهوت انگیز
sexier
دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
sexiest
دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
sexy
دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
voluptuousness
شهوت رانی
eroticism
شهوت گرایی
voyeur
اطفا کننده شهوت بانگاه
voyeurs
اطفا کننده شهوت بانگاه
salacious
شهوت پرست
alloeroticism
شهوت دگرگرا
alloerotism
شهوت دگرگرا
anal eroticism
شهوت مقعدی
anal erotism
شهوت مقعدی
anality
شهوت مقعدی
anaphrodisia
کاهش شهوت
anaphrodisiac
کاهنده شهوت
carnality
شهوت
concupiscence
شهوت
conoupiscence
شهوت
eros
شهوت
erotism
شهوت گرایی
genital eroticism
شهوت تناسلی
graphomania
شهوت نوشتن
he has a rage for money
برای گرد کردن پول شهوت
impassion
برسر شهوت اوردن
lasciviously
از روی شهوت پرستی
libidinal
وابسته به شهوت جنسی
libidinously
از روی شهوت رانی
lustfully
از روی شهوت
oestrum
شهوت ومستی جانوران
oral eroticism
شهوت دهانی
orality
شهوت دهانی
organ eroticism
شهوت اندامی
poeeping tom
ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
pornographer
نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
salaciously
از روی شهوت رانی
salaciousness
شهوت رانی
salacity
شهوت رانی
sapphic vice
شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
satyriasis
نعوظ یا شدت حس شهوت درمرد
satyriasis
شهوت پرستی
sexiness
شهوت انگیزی
to g. with passion
دراتش شهوت یاعشق سوختن
to gratify ones passions
شهوت رانی کردن
to pander any one's lust
وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
to provoke passion
شهوت انگیز بودن
urethral erotism
شهوت میزراهی
urolagnia
شهوت ادراری
venery
شهوت پرستی خوشگذرانی جنسی
voluptuate
شهوت انگیزکردن
voluptuously
از روی شهوت پرستی
voluptuously
بطور شهوت انگیز
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea.
شهوت کلام دارد
Lust for power and riches.
شهوت قدرت وثروت
She is passionately fond of tennis .
شهوت تنیس باز ی کردن دارد
She is blinded by passion .
شهوت او را کور کرده است
juicy
<adj.>
شهوت انگیز
red-hot
<adj.>
شهوت انگیز
peeping Tom
اطفا کننده شهوت بانگاه
[اصطلاح روزمره]
peeper
اطفا کننده شهوت بانگاه
[اصطلاح روزمره]
tasty
<adj.>
شهوت انگیز
bawdry
شهوت پرستی
[غیر مصطلح]
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com