English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 85 (5 milliseconds)
English Persian
food poisoning مسمویت غذایی
Other Matches
iodism مسمویت از ید
lead poisonning مسمویت از سرب
fluorosis مسمویت در اثر فلوروترکیبات ان
nicotinism مسمویت از نیکتین در نتیجه استعمال زیاد تنباکو
trophic غذایی
dietetical غذایی
alimental غذایی
alimentary غذایی
mess هم غذایی
messes هم غذایی
food packet بسته غذایی
food industries صنایع غذایی
food dtufe stuff ماده غذایی
food deprivation محرومیت غذایی
food chains زنجیره غذایی
food chain زنجیره غذایی
diets رژیم غذایی
food perference رجحان غذایی
nutritiveness خاصیت غذایی
lymph شیره غذایی
food web شبکه غذایی
food pyramid هرم غذایی
food program برنامه غذایی
food preference پسند غذایی
diets برنامه غذایی
dieting رژیم غذایی
foodstuff ماده غذایی
diet برنامه غذایی
ration جیره غذایی
rationed جیره غذایی
rations جیره غذایی
foodstuffs ماده غذایی
diet رژیم غذایی
regimens پرهیز غذایی
dieted رژیم غذایی
dieted برنامه غذایی
dieting برنامه غذایی
regimen پرهیز غذایی
Adulterated foodstuff. مواد غذایی تقلبی
grazing food chain زنجیره غذایی چرندگان
I'm on a diet. من رژیم غذایی دارم.
provision room انبار مواد غذایی
macronutrient عنصر غذایی پر مصرف
micronutrient عنصر غذایی کم مصرف
dietetic وابسته به رژیم غذایی
dailgy food allowance جیره غذایی روزانه
annual food plan برنامه غذایی سالیانه
botulism مسمومیت غذایی حاد
dietetics برنامه ریزی غذایی
dietary مربوط به رژیم غذایی
ration basis مبنای محاسبه جیره غذایی
ration factor ضریب اماد جیره غذایی
sitology علم تغذیه ورژیم غذایی
stirabout غذایی شبیه اش جو جنب وجوش
table of food equivalents جدول ارزش جیره غذایی
nutrient ماده مقوی از لحاظ غذایی
master menu برنامه غذایی اصلی یکان
nutrients ماده مقوی از لحاظ غذایی
convenience foods غذایی که پختن یا کشیدن آن آسان باشد
malnutrition تغذیه ناقص نرسیدن مواد غذایی
convenience food غذایی که پختن یا کشیدن آن آسان باشد
to have the munchies for something یکدفعه هوس چیزی [غذایی] را کردن
cure meat نمک سود کردن مواد غذایی
dietetics فن پرهیز یا رژیم غذایی مبحث اغذیه
commissary store annex شعبه فروشگاه مواد غذایی پادگان
master menu لیست مبنای جیره غذایی اصلی
self digestion جذب خود بخود مواد غذایی
ration scale مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
I musn't eat food containing ... من نباید غذایی را که دارای ... هستند بخورم.
packed lunch غذایی که به صورت بسته به مدرسه یا سر کار میبرید
ration credit تضمین سلامت مواد غذایی جیره ارتش
commissaries فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
commissary فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
In the long run fatty food makes your arteries clog up. در دراز مدت مواد غذایی پر چربی باعث گرفتگی رگها می شوند .
k ration بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
cereals حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
cereal حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
fudge غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudges غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudged غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudging غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
agrobiology مطالعهء مواد غذایی خاک زیست شناسی خاک
brunches غذایی که هم بجای ناشتا و هم بجای ناهارصرف شود
brunch غذایی که هم بجای ناشتا و هم بجای ناهارصرف شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com