English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (7 milliseconds)
English Persian
minute مسوده یادداشت
Other Matches
foul copy مسوده
sketchbooks کتاب مسوده
sketchbook کتاب مسوده
sketches مسوده کردن
drafts طرح مسوده
sketched مسوده کردن
drafted طرح مسوده
croquis مسوده کروکی
sketch مسوده کردن
scrabbler مسوده نویس
draft طرح مسوده
sketch نقشه ساده مسوده
proforma مسوده شده فاکتورمقدماتی
sketched نقشه ساده مسوده
sketches نقشه ساده مسوده
letterpress منگنه مسوده کاغذهای کپیه پرس نامه
scratch paper کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
memorandums یادداشت
memoire یادداشت
pro memoria یادداشت
endnote یادداشت
noting یادداشت
notes یادداشت
memo یادداشت
note یادداشت
reminiscence یادداشت
reminiscences یادداشت
memoir یادداشت
memoirs یادداشت
apostil یادداشت
annotation یادداشت
jottings یادداشت
memoranda یادداشت
notations یادداشت
notation یادداشت
memos یادداشت
chit یادداشت
chits یادداشت
annotations یادداشت
slip یادداشت
slipped یادداشت
slips یادداشت
memorandum یادداشت
notebook کتابچه یادداشت
annotating یادداشت نوشتن
annotates یادداشت نوشتن
notebooks کتابچه یادداشت
annotated یادداشت نوشتن
record یادداشت سخنرانی
annotate یادداشت نوشتن
commentaries رشته یادداشت
commentary رشته یادداشت
footnote یادداشت ته صفحه
notes یادداشت سخنرانی
notelet یادداشت کوچک
chitty یادداشت-رسید
scratch paper کاغذ یادداشت
set down یادداشت کردن
take down یادداشت کردن
counter memorial جواب یادداشت
footnotes یادداشت ته صفحه
notes یادداشت درسی
record یادداشت درسی
adscript یادداشت اضافی
advice note یادداشت اطلاع
billet doux یادداشت عاشقانه
notepaper کاغذ یادداشت
memorandum of understanding یادداشت تفاهم
note خاطرات یادداشت
tots یادداشت مختصر
record یادداشت نگارش
record یادداشت کردن
put-downs یادداشت کردن
put-down یادداشت کردن
put down یادداشت کردن
record یادداشت بایگانی
minute یادداشت وقایع
tot یادداشت مختصر
note تبصره یادداشت ها
note یادداشت کردن
noting یادداشت کردن
noting تبصره یادداشت ها
noting خاطرات یادداشت
notes یادداشت کردن
notes خاطرات یادداشت
notes تبصره یادداشت ها
memorability قابل یادداشت بودن
memorandum اقدام به یادداشت کند
pad دفترچه یادداشت لایی
message book دفتر یادداشت پیام
pads دفترچه یادداشت لایی
memorandums اقدام به یادداشت کند
memoranda اقدام به یادداشت کند
diaries دفتر یادداشت روزانه
diary دفتر یادداشت روزانه
to writes down واردکردن یادداشت کردن
billet ورقه جیره یادداشت مختصر
memorandums برگ خلاصه یادداشت مانند
papered یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
paper یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
commentate حاشیه نوشتن یادداشت کردن
billets ورقه جیره یادداشت مختصر
commentated حاشیه نوشتن یادداشت کردن
billeting ورقه جیره یادداشت مختصر
billeted ورقه جیره یادداشت مختصر
refit book دفتر یادداشت وقایع دریایی
papers یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
field book دفترچه یادداشت نقشه بردار
papering یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
postscript یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
callective note بیانیه یا یادداشت دسته جمعی
memoranda برگ خلاصه یادداشت مانند
postscripts یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
commentating حاشیه نوشتن یادداشت کردن
memorandum برگ خلاصه یادداشت مانند
commentates حاشیه نوشتن یادداشت کردن
[results were] satisfactory رضایت بخش [در یادداشت گزارش کنترل]
memorials نامه یا یادداشت غیر رسمی عریضه
folio دفتر یادداشت پوشه یاکارتن کاغذ
materials returned note یادداشت مواد عودت داده شده
folios دفتر یادداشت پوشه یاکارتن کاغذ
bindery یات ایمنی کاربر را یادداشت کند
memorial نامه یا یادداشت غیر رسمی عریضه
notate یادداشت برداشتن یاد داشت کردن
trails یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trailing یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trailed یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trail یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
write down یادداشت کردن تنزل دادن بهای اسمی سهام
sidekick برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
readings یادداشت مربوط به اعداد یا درجه ها , به ویژه درجههای یک اندازه
I must make a special note of that. من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
reading یادداشت مربوط به اعداد یا درجه ها , به ویژه درجههای یک اندازه
sidekicks برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
write بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
writes بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
references نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
reference نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
counter memorial یادداشت متقابل اخطار متقابل
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com