English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (12 milliseconds)
English Persian
permanent way مسیر ثابت
Search result with all words
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady as you go مسیر را ثابت نگهدارید
Other Matches
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
fast سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lane مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
groove خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
grooves خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
switched network backup انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
multithread طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
static test ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
fixed capital سپرده ثابت اموال ثابت یکان
standing order دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing orders دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
sample مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
transit route مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
midcourse guidance هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
summit حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summits حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
fire lane مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
standing ثابت دستورالعمل ثابت
dog leg شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
trunkair route مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
fix ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fixes ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
receding leg شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
constant ثابت
leger or ledger ثابت
fiducial ثابت
pegged ثابت
immovable ثابت
constants ثابت
fix ثابت
stable ثابت
stables ثابت
disputeless ثابت
true ثابت
truer ثابت
specifics ثابت
specific ثابت
permanent ثابت
invariable ثابت
established ثابت
rugged ثابت
steadier ثابت تر
settled ثابت
fixes ثابت
thetical ثابت
thetic ثابت
standstill ثابت
solids ثابت
fixed bridge پل ثابت
static ثابت
truest ثابت
hard and fast ثابت
indelible ثابت
unshaken ثابت
equable ثابت
stationary ثابت
loyal ثابت
firm ثابت
firmer ثابت
firmest ثابت
firms ثابت
fixed ثابت
solid ثابت
inalterable ثابت
steadying ثابت
changeless ثابت
fixing ثابت
steady ثابت
undeviating <adj.> ثابت
patting ثابت
sustains ثابت
patted ثابت
pats ثابت
sustained ثابت
sustain ثابت
pat ثابت
incommutable ثابت
resolute ثابت
unswerving <adj.> ثابت
steadies ثابت
steadiest ثابت
steadied ثابت
gas constant ثابت گازها
fixed inputs منابع ثابت
fixed inputs نهادههای ثابت
hubble constant ثابت هابل
hard set ثابت شده
parameters ضریب ثابت
resolvedly با عزم ثابت
parameters مقدار ثابت
fixed income درامد ثابت
parameter ضریب ثابت
parameter مقدار ثابت
regular salary حقوق ثابت
staid ارام ثابت
shielding constant ثابت حفافتی
fixed length با درازای ثابت
real constant ثابت حقیقی
frequency constant ثابت فرکانس
gas constant ثابت گاز
immovably بطور ثابت
poise ثابت واداشت ن
fixed ersistor مقاومت ثابت
fix ثابت ماندن
fix ثابت شدن
stefan's constant ثابت استفان
steady state حالت ثابت
frozen wages مزدهای ثابت
flat footed ثابت قطعی
flat-footed ثابت قطعی
idee fixe فکر ثابت
rate constant ثابت سرعت
fixed head با نوک ثابت
rhumb line راه ثابت
standing ارتش ثابت
standing ثابت همیشگی
sta ثابت قدم
staunch stanch ثابت قدم
stationary population جمعیت ثابت
stability constant ثابت پایداری
static transformer مبدل ثابت
fixed echo اکوی ثابت
fixed disk دیسک ثابت
standing derrick دریک ثابت
fixed davit جرثقیل ثابت
standing light چراغ ثابت
standing rigging طنابهای ثابت
standing part قسمت ثابت
standing patrol گشتی ثابت
gravitational constant ثابت جاذبه
image phase change coefficient ثابت فازی
fixed format قابل ثابت
fixed field میدان ثابت
rydberg constant ثابت ریدبرگ
gravitational constant ثابت گرانش
scale down به نسبت ثابت
screening constant ثابت پوشش
steady current جریان ثابت
punctual ثابت در یک نقطه
self centered ثابت ونامتحرک
self consistent ثابت قدم
semifixed نیم ثابت
semifixed نیمه ثابت
solar constant ثابت خورشیدی
standing rigging بکسلهای ثابت
fixed light چراغ ثابت
constants ثابت دایمی
fixed term deposit سپرده ثابت
stabilised ثابت کردن
constant مقدار ثابت
fixed system توزیع ثابت اب
constant ثابت دایمی
constant عدد ثابت
on costs هزنههای ثابت
numeric constant ثابت عددی
resolutely با عزم ثابت
stabilises ثابت کردن
fixed weight وزن ثابت
demonstrating ثابت کردن
stabilized ثابت کردن
ionization constant ثابت یون
constants عدد ثابت
stabilize ثابت کردن
stabilising ثابت کردن
constants ثابت قدم
fixed storage انباره ثابت
newton constant ثابت نیوتون
constant ثابت قدم
fixed resources منابع ثابت
fixed round فشنگ ثابت
k ثابت دی الکتریک
fixed slab buttress dam سد با پشتبند ثابت
fixed storage حافظه ثابت
fixed star ستاره ثابت
lattice constant ثابت شبکه
lastingly بطور ثابت
fixed radix با مبنای ثابت
fixed property سرمایه ثابت
fixed price قیمت ثابت
multiplying constant مضرب ثابت
fixed supply عرضه ثابت
pin ثابت کردن
pinned ثابت کردن
pinning ثابت کردن
magnetic constant ثابت مغناطیسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com