Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
glide path
مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
Other Matches
glide slope
زاویه فرود ازاد هواپیما یاموشک
midcourse guidance
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
lane
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
free flight
پرواز ازاد
glide mode
روش پرواز ازاد
forth
مسیر ازاد
mean freepath
مسیر ازاد متوسط
glide path
مسیر فرود ازاد
back pedalling brake
ترمز مسیر ازاد
ultra high vacuum
مسیر ازاد متوسط هوا
plays
حرکت ازاد
playing
حرکت ازاد
free maneuver
حرکت ازاد
played
حرکت ازاد
play
حرکت ازاد
green flag
پرچم ازاد بودن مسیر مسابقه اتومبیلرانی
largo
حرکت ازاد واهسته
free maneuver
امکان حرکت ازاد
bail out
به قید کفیل ازاد کردن و شدن با پاراشوت از هواپیما پریدن
play
بازی کردن حرکت ازاد داشتن
plays
بازی کردن حرکت ازاد داشتن
played
بازی کردن حرکت ازاد داشتن
playing
بازی کردن حرکت ازاد داشتن
holding pattern
کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
moving havens
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
helicopter lane
کریدور پرواز هلیکوپتر کریدور ازاد عبور هلیکوپترها
free gyroscope
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
crab angle
زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
high sea
دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
inflight reliability
تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
free enterprise
اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
aircraft scrambling
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
sortie
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
sorties
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
landing approach
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
transition altitude
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
flight test
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
crane rail
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
open
ازاد
degage
ازاد
self service
ازاد
free play
ازاد
self-service
ازاد
at ease
ازاد
loose
ول ازاد
stand at ease
ازاد
stand easel
ازاد
absolute
ازاد
immune
ازاد
unattached
ازاد
looser
ول ازاد
exempts
ازاد
unrestrained
ازاد
opens
ازاد
self administered
ازاد
exempting
ازاد
exempted
ازاد
footloose
ازاد
disengaged
ازاد
opened
ازاد
exempt
ازاد
immundity
ازاد
idle line
خط ازاد
loosest
ول ازاد
sweep back
بک ازاد
suspended floor
کف ازاد
freemen
ازاد
freeman
ازاد
freeing
ازاد
unihibit
ازاد
sweepers
بک ازاد
fetterless
ازاد
unihibited
ازاد
freed
ازاد
slack water
اب ازاد
absolutes
ازاد
frees
ازاد
sweeper
بک ازاد
free
ازاد
go as you please
ازاد
backs
سطح ازاد
fingerling
ماهی ازاد
emancipate
ازاد کردن
opened
وزن ازاد
emancipated
ازاد کردن
salmon trout
ماهی ازاد
salmon trout
ازاد ماهی
charity line
خط پرتاب ازاد
enfranchize
ازاد کردن
emancipates
ازاد کردن
affranchize
ازاد کردن
sailing free
باد ازاد
cantilever beam
تیر ازاد
opens
ازاد اشکار
opens
وزن ازاد
emancipator
ازاد کننده
emancipating
ازاد کردن
enfranchising
ازاد کردن
paraphrasing
ترجمه ازاد
opened
ازاد اشکار
high seas
دریای ازاد
high sea
دریای ازاد
blue water
دریای ازاد
self-employed
شغل ازاد
catch as catch can
کشتی ازاد
self service
با انتخاب ازاد
boosted rocket
موشک ازاد
self-service
با انتخاب ازاد
self employed
شغل ازاد
carbon free
کربن ازاد
extrication
ازاد کردن
cantilever
تیر سر ازاد
carbon free
ذغال ازاد
high seas
دریاهای ازاد
idle turn
دور ازاد
idle trunck
ترانک ازاد
idle trunck
خط اتصال ازاد
mare liberum
دریای ازاد
cast loose
ازاد کردن
idle junction
اتصال ازاد
idle indicating signal
علامت ازاد
open
وزن ازاد
back
سطح ازاد
open
ازاد اشکار
salmontrout
ازاد ماهی
free will
اراده ازاد
haehiji daeh
ایستادن ازاد
salmontrout
ماهی ازاد
out of doors
در هوای ازاد
cut free
ازاد بریدن
cut clear
ازاد بریدن
unfix
ازاد کردن
paraphrase
ترجمه ازاد
paraphrased
ترجمه ازاد
uncage
ازاد کردن
paraphrases
ترجمه ازاد
natural vibration
نوسان ازاد
free ports
بندر ازاد
out of door
در هوای ازاد
at ease
فرمان ازاد
outdoor
درهوای ازاد
gratis
مجانی ازاد
open trade
تجارت ازاد
autonomous operation
عملیات ازاد
unstring
ازاد کردن
free port
بندر ازاد
unloose
ازاد کردن
datum level
سطح اب ازاد
competitions
بازار ازاد
competition
بازار ازاد
to set at liberty
ازاد کردن
to set at large
ازاد کردن
to let ship
ازاد کردن
to be at liberty
ازاد بودن
unwrapped
ازاد کردن
open area
فضای ازاد
open shot
با کارکرد ازاد
unwrap
ازاد کردن
open shop
با کارکرد ازاد
open purchase
خرید ازاد
total freeboard
عمق ازاد
open space
گردشگاه ازاد
off time
وقت ازاد
tramp vessel
کشتی ازاد
tramp steamer
کشتی ازاد
liberalization
ازاد کردن
open hospital
بیمارستان ازاد
unwraps
ازاد کردن
unwrapping
ازاد کردن
the open
هوای ازاد
drifting mine
مین ازاد
set at large
ازاد کردن
laissez faire economy
اقتصاد ازاد
set free
ازاد کردن
free enterprise
کسب ازاد
relieve
ازاد بریدن
liberated
ازاد شده
let go
ازاد کردن
let loose
ازاد کردن
to let loose
ازاد کردن
semicolonial
نیمه ازاد
jiya kumite
مبارزه ازاد
liberate
ازاد کردن
liberates
ازاد کردن
liberating
ازاد کردن
self employment
شغل ازاد
headroom
سقف ازاد
let slip
ازاد کردن
relieves
ازاد بریدن
liberal interpretation
تفسیر ازاد
patents
مفتوح ازاد
open air
در هوای ازاد
deallocation
ازاد سازی
soft cell boundaries
محدوده ازاد سل
arm's length
معاملات ازاد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com