Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
ground track
مسیر زمینی
Other Matches
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
ground liaison
گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock
فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
army landing forces
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army commander
فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
fast
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
multithread
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
switched network backup
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
grooves
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
groove
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
ground signals
سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
army aircraft
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
yam
سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yams
سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
summits
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summit
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
midcourse guidance
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
transit route
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
fire lane
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
steadying
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
trunkair route
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
predial or prae
زمینی
tumbling
زمینی
earthly
زمینی
landed a
زمینی
territorial
زمینی
sublunar
زمینی
terrene
زمینی
terraneous
زمینی
subaerial
رو زمینی
sublunary
زمینی
sub astral
زمینی
tellurian
زمینی
terrestrial
زمینی
earth-bound
زمینی
agrarian
زمینی
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
terrestrial radiation
تابشهای زمینی
gulleys
دالان زمینی
tater
سیب زمینی
gullies
دالان زمینی
gully
دالان زمینی
terrain corridor
دالان زمینی
mail gram
پست زمینی
armies
نیرو زمینی
terrain return
اکوی زمینی
ground force
نیروی زمینی
army
نیرو زمینی
terraqueous
زمینی ودریایی
terrestrial refraction
شکست زمینی
tellurian matter
ماده زمینی
potato
سیب زمینی
murphy
سیب زمینی
monkey nut
بادام زمینی
earth nut
بادام زمینی
suberranean
زیر زمینی
antenna ground
انتن زمینی
earth antenna
انتن زمینی
subterraneous
زیر زمینی
ground antenna
انتن زمینی
perigee
حضیض زمینی
groundnuts
بادام زمینی
groundnut
بادام زمینی
landmine
مین زمینی
overland mail
پست زمینی
potatoes
سیب زمینی
apogee
اوج زمینی
landmines
مین زمینی
praties
سیب زمینی
army attache
وابسته زمینی
graze burst
ترکش زمینی
ground position
ایستگاه زمینی
ground position
موقعیت زمینی
ground return
بازتاب زمینی
ground return
برگشت زمینی
ground speed
سرعت زمینی
terrestrial
وضعیت زمینی
standard lamps
[British]
آباژورهای زمینی
floor lamps
[American]
آباژورهای زمینی
standard lamp
[British]
آباژور زمینی
floor lamp
[American]
آباژور زمینی
ground surveillance
مراقبت زمینی
army general staff
ستادنیروی زمینی
ground observer
دیدبان زمینی
ground observation
دیدبانی زمینی
ground circuit
مدار زمینی
ground control
کنترل زمینی
peanuts
پسته زمینی
peanuts
بادام زمینی
peanut
پسته زمینی
peanut
بادام زمینی
ground fire
تیر زمینی
earthy
زمینی دنیوی
ground forces
نیروی زمینی
ground forces
نیروهای زمینی
ground liaison
رابط زمینی
bonus pass
پاس زمینی
ground nut
بادام زمینی
ground surveillance
تجسس زمینی
ground wave
موج زمینی
ground waves
امواج زمینی
hypogean
زیر زمینی
infernal regions
دیارزیر زمینی
land force n
نیروی زمینی
groundling
گیاه زمینی
hypogeal
زیر زمینی
army forces
نیروهای زمینی
hypogeous
زیر زمینی
land combat
نبرد زمینی
land forces
نیروی زمینی
land tail
بنه زمینی
floor lamp
اباژور زمینی
land mine
مین زمینی
crispest
سیب زمینی برشته
telluric
دارای تلوریوم زمینی
floor exercise
حرکات زمینی ژیمناستیک
chipmunk
موش خرمای زمینی
ground survey
نقشه برداری زمینی
subways
راه زیر زمینی
latitude band
نوار عرضی زمینی
table water
سفره اب زیر زمینی
mashed potatoes
پوره سیب زمینی
crisp
سیب زمینی برشته
land tail
باقیمانده زمینی یکان
land carriage
بار کشی زمینی
kidney potato
سیب زمینی سرخ
dower
سوراخ زیر زمینی
army
ارتش نیروی زمینی
crisps
سیب زمینی برشته
armies
ارتش نیروی زمینی
tellurous
دارای تلوریوم زمینی
crisper
سیب زمینی برشته
jerusalem a
سیب زمینی ترشی
tumbler
ژیمناست زمینی کار
tumblers
ژیمناست زمینی کار
potatoes
انواع سیب زمینی
rhizmatous
مانندساقه زیر زمینی
peanut butter
خمیر بادام زمینی
sweet potatoes
سیب زمینی شیرین
sweet potato
سیب زمینی شیرین
extraterrestrial radiation
تابشهای ماوراء زمینی
ground visibility
میزان دید زمینی
field survey
نقشه برداری زمینی
pignut
یکنوع بادام زمینی
landmark
علامت مشخصه زمینی
subways
ترن زیر زمینی
subway
ترن زیر زمینی
grounded primary
مدار ورودی زمینی
potato
انواع سیب زمینی
surface mission
ماموریت دفاع زمینی
landmarks
علامت مشخصه زمینی
terrestrial
زمینی مربوط به زمین
subterranean roots
ریشههای زیر زمینی
groundwave
موجهای رادیویی زمینی
ground power unit
واحد قدرت زمینی
groundwater
ابهای زیر زمینی
geocentric latitude
عرض جغرافیایی زمینی
department of the army
وزارت نیروی زمینی
secretary of the army
وزیر نیروی زمینی
rootstock
ساقه زیر زمینی
geomorphic
شبیه بزمین زمینی
subway
راه زیر زمینی
undercroft
اتاق زیر زمینی
army base
پایگاه نیروی زمینی
hotpot
آبگوشت سیب زمینی
gnome
جنی زیر زمینی
gnomes
جنی زیر زمینی
army artillery
توپخانه نیروی زمینی
army post office
پستخانه نیروی زمینی
army reserve
احتیاط نیروی زمینی
hotpots
آبگوشت سیب زمینی
ground loom
دار زمینی
[قالی]
potato salad
سالاد سیب زمینی
army base
پادگان نیروی زمینی
army corps
سپاههای نیروی زمینی
army depot
امادگاه نیروی زمینی
army aviator
خلبان نیروی زمینی
task group
گروه ماموریت زمینی
survey
نقشه برداری زمینی
asphaltum
قیر زمینی اسفالت
army staff
ستاد نیروی زمینی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com