Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
traffic lane
مسیر عبور و مرور
Search result with all words
inbound traffic
مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
Other Matches
traffic post
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
trafficked
عبور و مرور
traffic
عبور و مرور
traffics
عبور و مرور
trafficking
عبور و مرور
traffic density
تکاشف عبور و مرور
traffic density
تراکم عبور و مرور
traffic density
شدت عبور و مرور
traffic court
دادگاه عبور و مرور
traffic sign
علامت عبور و مرور
access structures
ساختمانهای عبور و مرور
traffic intensity
شدت عبور و مرور
bus traffic
عبور و مرور اتوبوسها
traffic peak
حداکثر عبور و مرور
traffic control
کنترل عبور و مرور
eligible traffic
عبور و مرور مجاز
airfield traffic
عبور و مرور فرودگاه
air-traffic control
کنترل عبور و مرور هوایی
traffic cut
تقاطع دو جریان عبور و مرور
curfew period
ساعات منع عبور و مرور
to be under curfew
در منع عبور و مرور بودن
air traffic control
کنترل عبور و مرور هوایی
air movement section
قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
pointsman
عبور و مرور که دریک نقطه ایستاده
safe conducts
جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
curfews
زمان قطع عبور و مرور قرق
safe-conducts
جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
safe conduct
جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
curfew
زمان قطع عبور و مرور قرق
access structures
ساختمان های قابل عبور و مرور
road discipline
مقررات عبور و مرور روی جاده
pelican crossing
دکمه ای که با زدن آن عبور و مرور قطع میشود
tolled
حق عبور یا حق ارتفاق ساقط شده در اثر مرور زمان
cone penetrometer
وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها
vapor trail
مسیر عبور بخار
current path
مسیر عبور جریان برق
crossing target
هدفی که درسمت حرکت میکند هدف عبور کننده در مسیر رژه
crane track
واگن بالابر مسیر عبور کفچه بالابر
imprescriptible
وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
wading crossing
عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
energy transition
عبور انرژی
[ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
fasts
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lane
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
grooves
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
multithread
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
switched network backup
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
groove
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
midcourse guidance
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
summits
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summit
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
transit route
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
review
مرور
tract
مرور
tracts
مرور
revisal
مرور
reviewal
مرور
reviewed
مرور
reviews
مرور
reviewing
مرور
perusal
مرور
overview
مرور
overviews
مرور
once over
مرور
once-over
مرور
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
fire lane
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
go through
مرور کردن
go over
مرور کردن
prescription
مرور زمان
scroll
مرور کردن
scrolls
مرور کردن
lapse of time
مرور زمان
lapses
انصراف مرور
rehearsals
مرور ذهنی
rehearsal
مرور ذهنی
turn over
مرور کردن
glances
نظراجمالی مرور
prescriptions
مرور زمان
glance
نظراجمالی مرور
run over
مرور کردن
rub up
مرور کردن
lapse
انصراف مرور
statute of limitation
مرور زمان
glanced
نظراجمالی مرور
time lapse
مرور زمان
lapsing
انصراف مرور
lapsing
استفاده از مرور زمان
scans
اجمالا مرور کردن
airfield traffic
عبورو مرور در فرودگاه
barred by statute
مشمول مرور زمان
lapse
استفاده از مرور زمان
reviewing
بررسی کردن مرور
creative prescription
مرور زمان ایجاد حق
revision
تجدید نظر مرور
lapses
استفاده از مرور زمان
extinctive prescription
مرور زمان اسقاط حق
ecquisitive prescription
مرور زمان مملک
time barred
مشمول مرور زمان
revisions
تجدید نظر مرور
scan
اجمالا مرور کردن
scanned
اجمالا مرور کردن
reviews
بررسی کردن مرور
acquisitive prescription
مرور زمان مملک
reviewed
بررسی کردن مرور
review
بررسی کردن مرور
negative prescription
مرور زمان اسقاط حق
reliving
در ذهن مرور کردن
statutory limitation
قانون مرور زمان
statute of limitations
قانون مرور زمان
period of prescription
مدت مرور زمان
positive prescription
مرور زمان مملک
positive prescription
مرور زمان ایجاد حق
relived
در ذهن مرور کردن
negative prescription
مرور زمان مسقط
informal design review
مرور غیررسمی طرح
relive
در ذهن مرور کردن
relives
در ذهن مرور کردن
limitation act
قانون مرور زمان
limitation of actions
مرور زمان دعاوی
die out
<idiom>
به مرور از بین رفتن
limitation period
مدت مرور زمان
wear off/away
<idiom>
به مرور محو شدن
wear thin
<idiom>
به مرور زمان لاغر شدن
to run over
مرور کردن زیر گرفتن
diacoustics
علم مرور وشکست صدا
steadying
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steadiest
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
lapses
از مدافتادن مشمول مرور زمان شدن
lapsing
از مدافتادن مشمول مرور زمان شدن
lapse
از مدافتادن مشمول مرور زمان شدن
prescribe to
استناد به مرور زمان دراثبات ادعا
elapsation
ازدست رفتن حق به واسطه مرور زمان
brush up on something
<idiom>
تکرار(مرور)چیزی که ازقبل یادگرفته شده
to scrape up
[money]
چیزی را به مرور زمان کم کم جمع کردن
[پول]
air traffic regulation and identificatio
سیستم تشخیص و کنترل عبورو مرور هوایی
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
trunkair route
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
prescriptions
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
prescription
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
patina
[جرم، کبره و کثیف شدن الیاف پشم در اثر مرور زمان]
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
walkthrough
جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
limitation of actions
در CLقوانین مربوط به مرور زمان در مجموعهای بنام limitation of Statues جمع اوری شده است
fording
عبور از اب
right of way
حق عبور
cross-Channel
عبور
transmission
عبور
transmissions
عبور
passage
عبور
passage
حق عبور
passages
عبور
passages
حق عبور
crossing
عبور
alpha canis majoris
عبور
rights of way
حق عبور
tolling
حق عبور
toll
حق عبور
passage of lines
عبور از خط
tolls
حق عبور
transmittancy
عبور
road haulage
حق عبور
transmittance
عبور
transmittal
عبور
right of passage
حق عبور
transit
عبور
toll
عوارض عبور
tolling
عوارض عبور
passes
اجازه عبور
passes
کلمه عبور
passes
گذر عبور
passes
عبور کردن
cross
عبور کردن
passed
اجازه عبور
crosser
عبور کردن
cruises
عبور کردن
thoroughfare
راه عبور
passable
قابل عبور
communication
عبور اطلاعات
fords
محل عبور
forded
محل عبور
ford
محل عبور
cruising
عبور کردن
passageways
محل عبور
passageway
محل عبور
cruise
عبور کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com