Dictiornary-Farsi | مسیر فرعی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 206 (11 milliseconds)

English	Persian
bypass	مسیر فرعی
bypassed	مسیر فرعی
bypasses	مسیر فرعی
bypassing	مسیر فرعی


Search result with all words

by pass	گذرگاه فرعی مسیر فرعی
intermediate approach	مسیر تقرب فرعی
Other Matches

subspecies	قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
by pass	بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
ecotype	بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
fasts	سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast	سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest	سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted	سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lane	مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes	مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
groove	خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
grooves	خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
switched network backup	انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
multithread	طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
landing approach	مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion	دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail	مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
summit	حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summits	حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
midcourse guidance	هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
transit route	مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
stbtitle	عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
base of trajectory	تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
fire lane	مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
nodes	ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node	ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
steadiest	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg	شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
sublease	اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
convoy routing	تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
dragstrip	مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
trunkair route	مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
dragway	مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
convoy route	مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
subaltern	فرعی
succursal	فرعی
extrinsic	فرعی
second class	فرعی
derivatives	فرعی
subalterns	فرعی
adjuncts	فرعی
lateral	فرعی
derivative	فرعی
half deck	پل فرعی
secondary	فرعی
adjunct	فرعی
petty	فرعی
sub dam	سد فرعی
ancillary	فرعی
accessorial	فرعی
spillover effect	اثر فرعی
inferiors	فرعی
branch lines	خط فرعی
adverse reaction	اثر فرعی
inferior	فرعی
minor	فرعی
branch line	خط فرعی
tributary	فرعی
tributaries	فرعی
subsidiaries	فرعی
by	فرعی
accessory	فرعی
fall-out [side effect]	اثر فرعی
byeffect	اثر فرعی
secondary effect	اثر فرعی
incidents	فرعی
min	فرعی
incident	فرعی
subsidiary	فرعی
by-effect	اثر فرعی
intercardinal points	جهات فرعی
coproduct	محصول فرعی
intercardinal headings	جهات فرعی
derived unit	واحد فرعی
consequent pole	قطب فرعی
colonnette	ستون فرعی
byroad	جاده فرعی
incidentals	اقلام فرعی
diverticulum	جاده فرعی
subordinating	فرعی پایین تر
extension telephone	تلفن فرعی
subcontracted	قرارداد فرعی
subordinate	فرعی پایین تر
dixings	ارایشهای فرعی
dog leg	شاخه فرعی
subordinated	فرعی پایین تر
subcontract	قرارداد فرعی
floor jack	اهرم فرعی
cotype	نوعی فرعی
daughter chain	زنجیر فرعی
stop street	خیابان فرعی
incidental effect	اثر فرعی
secondary unit	واحد فرعی
derived units	واحدهای فرعی
derived units	احاد فرعی
subcontracting	قرارداد فرعی
subordinates	فرعی پایین تر
extension	تلفن فرعی
nervus accessorius	عصب فرعی
accessory substances	مواد فرعی
side issues	موضوع فرعی
side issue	مسئله فرعی
alternate position	موضع فرعی
secondary position	موضع فرعی
alternative airfield	فرودگاه فرعی
an off street	کوچه فرعی
articulated connecting rod	شاتون فرعی
auxiliary activity	فعالیت فرعی
auxiliary switch	کلید فرعی
avocation	کار فرعی
side issue	موضوع فرعی
accessory nerve	عصب فرعی
subculture	فرهنگ فرعی
extensions	تلفن فرعی
sideshows	نمایش فرعی
sideshow	نمایش فرعی
subcultures	کشت فرعی
subcultures	فرهنگ فرعی
subculture	کشت فرعی
affluent	رود فرعی
wayside	ایستگاه فرعی
appendages	دستگاه فرعی
appendage	دستگاه فرعی
side issues	مسئله فرعی
episode	داستان فرعی
episodes	داستان فرعی
backway	جاده فرعی
bypath	جاده فرعی
by path	جاده فرعی
spur track	جاده فرعی
by product	فراورده فرعی
by product	محصول فرعی
by product	نتیجه فرعی
extraneous	تصادفی فرعی
subcommittees	کمیته فرعی
subcommittee	کمیسیون فرعی
by product material	فراورده فرعی
by way	راه فرعی
by work	کار فرعی
bayou	نهرکوچک یا فرعی
insets	نقشه فرعی
blessed folder	مخزن فرعی
borrowed light	نورگیر فرعی
bracteole	برگچه فرعی
inset	نقشه فرعی
subcommittees	کمیسیون فرعی
by election	انتخابات فرعی
bye election	انتخابات فرعی
by lane	کوچه فرعی
by pass	لوله فرعی
by pass	گذرگاه فرعی
subcommittee	کمیته فرعی
subagency	نمایندگی فرعی
subinterval	فاصله فرعی
subspace	فضای فرعی
submenu	منوی فرعی
suborder	راسته فرعی
substrate	شکل فرعی
sugroup	دسته فرعی
tine	شاخ فرعی
token money	پول فرعی
sidetrack	جاده فرعی
sidetracked	جاده فرعی
overtones	صدای فرعی
subharmonic	هماهنگ فرعی
subgenus	تیره فرعی
subsection	قسمت فرعی
corollary	نتیجه فرعی
subclass	طبقه فرعی
subclass	شعبه فرعی
corollaries	نتیجه فرعی
subdirectory	فهرست فرعی
subfamily	خانواده فرعی
subfamily	تیره فرعی
subsidiary company	شرکت فرعی
overtone	صدای فرعی
subgenus	جنس فرعی
underplot	داستان فرعی
side-effect	اثر فرعی
annexes	شعبه فرعی
annex	شعبه فرعی
subdivisions	بخش فرعی
annexe	ساختمان فرعی
subdivision	بخش فرعی
jamb-shaft	ستون فرعی
lay-shaft	میله فرعی
annexing	شعبه فرعی
side effect	اثر فرعی
byway	راه فرعی
byways	راه فرعی
subordinate clause	جملهوارهی فرعی
subordinate clauses	جملهوارهی فرعی
walk-on	بازیگر فرعی
DIVERSION	راه فرعی
subsidiary	متمم فرعی
subsidiaries	متمم فرعی
extension	شماره فرعی