Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
compass course
مسیر مغناطیسی خودرو یاهواپیما یا تانک
Other Matches
main armament
جنگ افزار اصلی تانک یاهواپیما یا ناو
secondary armament
جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
loading
بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
stage
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
stages
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
tank recovery vehicle
خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
staged crews
پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما
magnetic course
مسیر مغناطیسی
on
فرمان سمت خوب درتیراندازی با تانک لوله تانک در سمت هدف است
frame
1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
four by two
خودرو چهارچرخی که فقط دوچرخ ان نیرو داشته باشد خودرو چهار در دو
magnetic induction
چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
reporting point
نقطه مبدای موقعیت ناو یاهواپیما
direction center
مرکزهدایت اتش یا حرکت کشتی یاهواپیما
true course
سمت حرکت جغرافیایی ناو یاهواپیما
inbound cargo
کالای پیاده نشده از کشتی یاهواپیما
landing attack
تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
ballast
وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود
navigation
هدایت کشتی یاهواپیما حرکت در روی زمین با استفاده از قطب نما
medium
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
mediums
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
soft
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
ferromagnetic material
هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tapes
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
fasted
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
magnetic ink character recognition
تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
record
گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
degauss
پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
tapes
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
taped
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
lane
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
groove
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
multithread
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
switched network backup
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
grooves
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
magnetic skin effect
جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
crane rail
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
pan-
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pans
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
magnetic blowout
خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
permalloy
خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
antiarmor
ضد تانک
panzer
تانک
water tower
تانک اب
anti-tank
ضد تانک
tank
تانک
reservoirs
تانک
reservoir
تانک
water towers
تانک اب
bazooka
ضد تانک
tankers
تانک
bazookas
ضد تانک
tanker
تانک
antitank
ضد تانک
amphibious tank
تانک اب خاکی
antitank obstacle
مانع ضد تانک
antitank artillery
توپخانه ضد تانک
intermediate frequency tank circuit
مدار تانک
main battle tank
تانک اصلی
drop tank
تانک موقت
tank destroyer
توپ ضد تانک
caterpillar tracks
وسائلنقلیهسنگینمثل"تانک"
flail tank
تانک ضد مین
stalled tank
تانک ایستاده
tank deck
شاسی تانک
magnaflux
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
magnetic reluctance
مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic ritation
گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic deflector
یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic flow
فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
cupolas
برجک فرماندهی تانک
cupola
برجک فرماندهی تانک
control vehicle
تانک نافم حرکت
decked
سکوی جلوی تانک
deck
سکوی جلوی تانک
antitank launcher
موشک انداز ضد تانک
decks
سکوی جلوی تانک
track tension
تنظیم شنی تانک
bulkhead
دهلیزداخلی دهلیز تانک
fuel tank vent
هواکش تانک سوخت
turrets
برجک توپ یا تانک
turret
برجک توپ یا تانک
skirting armor
زره دامنه تانک
stalled tank
تانک از کار افتاده
tankage
گنجایش تانک یا مخزن
armor group
گروه زره تانک
hull defilade
سنگر گرفتن تانک
landing craft tank
ناو تانک پیاده کن
bulkheads
دهلیزداخلی دهلیز تانک
scorpions
نوعی تانک سبک شناسایی
flail tank
تانک غلطک دار ضد مین
high explosive antitank
گلوله سوختار شدید ضد تانک
scorpion
نوعی تانک سبک شناسایی
main battle tank
قوی ترین تانک رزمی
intercom
سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
ullage
حجم بالای سطح مایع تانک
entac
موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
hulls
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
skirting armor
ضخیم ترین قسمت زره تانک
intercoms
سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
whippet
سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
hull
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
whippets
سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
magnetic flux density
چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
summit
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
midcourse guidance
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
summits
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
transit route
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
haul defilade
قرار دادن قنداق تانک درپناه سنگر
scorpions
تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
knock down
زدن با تانک یا توپ هواپیما از کار انداختن
scorpion
تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
gunnery
توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
hull down
قرار دادن تانک تالوله پشت حفاظ
sprocket
دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
integral tank
تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
wet wing
بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
fire lane
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
hunting
حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
sponson
جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
biocidal action
عمل موادیکه جهت کشتن میکروبها و باکتریها به تانک سوخت اضافه میشود
magnetic nuclear resonance
تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
dispersion
پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
reluctivity
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
magnetic flux
فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
metal deactivator
مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
steadiest
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steadies
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
trunkair route
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
automotive
خودرو
auto
:خودرو
autos
:خودرو
adventive
خودرو
four by four
خودرو 4 در 4
motor vehicle
خودرو
self propelling
خودرو
locomobile
خودرو
vehicle
خودرو
self grown
خودرو
automobile
خودرو
automobiles
خودرو
self propelled
خودرو
self driven
خودرو
vehicles
خودرو
bog
توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
bogs
توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
locomobile
گردونه خودرو
to ride in the car
با خودرو رفتن
to turn
[to turn off]
[to make a turn]
پیچیدن
[با خودرو]
wildwood
جنگل خودرو
propeller
گاردان خودرو
truck vehicle
خودرو نظامی
motor vehicle
خودرو موتوری
automobile
ماشین خودرو
ammunition carrier
خودرو مهمات کش
automobiles
ماشین خودرو
propeller shaft
گاردان خودرو
moving stairway
پلکان خودرو
personnel carrier
خودرو نفربر
moving staircase
پلکان خودرو
drive screw
پیچ خودرو
weedy
هرز خودرو
escalator
پلکان خودرو
escalators
پلکان خودرو
escalator
پلکان خودرو
motor car
گردونه خودرو
scout car
خودرو دیده ور
motor cars
گردونه خودرو
to use the car
با خودرو رفتن
tank vehicle
خودرو تانکرسوخت
tank vehicle
خودرو تانکر
tank transporter
خودرو مازتانک بر
deep jeep
خودرو زیرابی
chasis
شاسی خودرو
caterpillar truck
خودرو هزارپا
vehicular
مربوط به خودرو
liftruck
خودرو بالابر
motorcar
خودرو سواری
bumper bar
سپر خودرو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com