Total search result: 202 (12 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
leg |
مسیر ممکن در یک تابع |
legs |
مسیر ممکن در یک تابع |
|
|
Other Matches |
|
meshing |
هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال |
meshes |
هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال |
mesh |
هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال |
paths |
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه |
path |
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه |
truth table |
روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن |
hazarded |
طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است |
hazarding |
طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است |
hazard |
طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است |
hazards |
طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است |
matrix |
آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند |
matrixes |
آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند |
perpetuting testtimony |
تاسیسی که به وسیله ان شهادتی که ممکن است بعدا" به ان استناد لازم شود و در عین حال ممکن است بعدا" ممکن الحصول نباشد حفظ میشود |
nest |
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند |
nests |
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند |
totalitarianism |
سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد |
equivalence |
1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند |
stubbed |
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد |
stub |
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد |
library |
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند |
stubbing |
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد |
stubs |
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد |
libraries |
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند |
fast |
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی |
fasted |
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی |
fasts |
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی |
fastest |
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی |
lanes |
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر |
lane |
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر |
groove |
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان |
multithread |
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود |
switched network backup |
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است |
grooves |
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان |
landing approach |
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل |
ball cushion |
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود |
crane rail |
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر |
summits |
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله |
summit |
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله |
midcourse guidance |
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک |
transit route |
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت |
armistise |
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد |
fire lane |
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی |
nodes |
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت |
node |
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت |
base of trajectory |
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله |
dog leg |
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی |
steadied |
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید |
steadiest |
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید |
steady |
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید |
steadies |
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید |
steadying |
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید |
re entry |
فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه |
re-entry |
فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه |
conceivable |
ممکن |
makable <adj.> |
ممکن |
thinkable |
ممکن |
makable [spv. makeable] <adj.> |
ممکن |
feasible <adj.> |
ممکن |
doable <adj.> |
ممکن |
contrivable <adj.> |
ممکن |
achievable <adj.> |
ممکن |
possible |
ممکن |
feasible |
ممکن |
posse |
ممکن |
executable <adj.> |
ممکن |
posses |
ممکن |
workable <adj.> |
ممکن |
makeable <adj.> |
ممکن |
possible [doable, feasible] <adj.> |
ممکن |
practicable <adj.> |
ممکن |
manageable <adj.> |
ممکن |
dragway |
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت |
trunkair route |
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی |
convoy routing |
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی |
dragstrip |
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت |
interactive |
را ممکن میکند |
to be posible |
ممکن بودن |
perchance |
ممکن است |
possibilities |
چیز ممکن شق |
available |
ممکن الحصول |
as far as possible |
هر چه ممکن است |
mayhap |
ممکن است |
possible capacity |
گنجایش ممکن |
unfeasible <adj.> |
غیر ممکن |
inexecutable <adj.> |
غیر ممکن |
ternary |
با سه حالت ممکن |
impracticable <adj.> |
غیر ممکن |
impossible |
غیر ممکن |
warnings |
توجه به خط ر ممکن |
warning |
توجه به خط ر ممکن |
possibility |
چیز ممکن شق |
probable error |
خطای ممکن |
multilevel |
با مقادیر ممکن |
perhaps |
ممکن است |
i may go |
ممکن است بروم |
minimise |
کوچک کردن تا حد ممکن |
nemo tenetur ad impossible |
غیر ممکن وادارکرد |
probable error |
خطای ممکن [ریاضی] |
an impossible act |
کار غیر ممکن |
pron to |
با حداکثر سرعت ممکن |
feasible solutions |
راه حلهای ممکن |
may |
ممکن است میتوان |
as much as possible |
هر قدر ممکن است |
to the nth degree <idiom> |
بالاترین وجه ممکن |
Excuse me. May I get by? |
ببخشید. ممکن است رد شوم؟ |
Can you help me? |
ممکن است کمکم کنید؟ |
ambiguous |
آنچه دو معنای ممکن دارد |
he may come late |
ممکن است دیر بیاید |
ramp weight |
حداکثر وزن ممکن هواپیما |
ultimate strength |
حاصلضرب بیشترین بار ممکن |
perhaps you have seen it |
ممکن است انرادیده باشید |
Could you bring me ... ? |
ممکن است ... برایم بیاورید؟ |
may i go yes you may |
ایا ممکن است من بروم |
convoy route |
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی |
contingencies |
چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد |
phoneme |
که ممکن است کلمهای را ایجاد کند |
contingency |
چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد |
Could you put us up for the night ? |
ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟ |
bifurcation |
سیستمی که در آن فقط دو نتیجه ممکن است |
bistable |
که در موقعیت ممکن روشن و خاموش دارد |
By hook or by crook. somehow. |
هر جوری شده ( بهر طریق ممکن ) |
Would you wait for me, please? |
ممکن است لطفا منتظرم باشید؟ |
WI'll you give the car a wash (wash – down) please. |
ممکن است لطفا" اتوموبیل رابشوئید |
Can you give me the key, please? |
لطفا ممکن است کلید را به من بدهید؟ |
May I have an ashtray? |
ممکن است یک زیرسیگاری برایم بیاورید؟ |
May I have a blanket? |
ممکن است یک پتو برایم بیاورید؟ |
ccd |
که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند |
boolean operation |
یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست |
May I have my bill, please? |
ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟ |
you have perhaps seen it |
ممکن است انرا دیده باشید |
May I have an iron? |
ممکن است یک اتو برایم بیاورید؟ |
it is not p to climb it |
نمیتوان از ان بالارفت بالارفتن از ان ممکن نیست |
Can you help me with my luggage? |
ممکن است بارم را حمل کنید؟ |
Can you lend me ... |
آیا ممکن است ... را به من امانت بدهید؟ |
Can you tell me where ... is? |
آیا ممکن است به من بگویید ... کجاست؟ |
Can you give me an estimate? |
ممکن است یک برآورد هزینه به من بدهید؟ |
May I park there? |
ممکن است اینجا پارک کنم؟ |
May I have some soap? |
ممکن است چند تا صابون برایم بیاورید؟ |
three state logic |
دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد |
i speak under correction |
انچه می گویم ممکن است درست نباشد |
Can you get it repaired? |
آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟ |
Can you send a breakdown lorry, please? |
آیا ممکن است لطفا یک جرثقیل بفرستید؟ |
Could we have a table in the corner? |
آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟ |
Could we have a table outside? |
آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟ |
Would you mind filling in this registration form? |
آیا ممکن است این فرم را پر کنید؟ |
Can you serve me immediately? |
آیا ممکن است غذایم را فورا بیاورید؟ |
May I have a bath towel? |
ممکن است یک حوله حمام برایم بیاورید؟ |
Could we have a plate please? |
ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟ |
May I change this? |
آیا ممکن است این را عوض کنم؟ |
May I have some ...? |
آیا ممکن است کمی ... برایم بیاورید؟ |
May I have some ...? |
آیا ممکن است مقداری ... برایم بیاورید؟ |
Could we have a fork please? |
ممکن است لطفا یک چنگال برایمان بیاورید؟ |
Can you help me with my luggage? |
ممکن است اسباب و اثاثیه ام را حمل کنید؟ |
full rubber |
حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن |
She has everything a woman can wish for. |
اوتمام چیزهایی را که یک زن ممکن است آرزوکند دارد |
May I have a word with you? |
ممکن است دو کلمه حرف با شما بزنم ؟ |
Could you drive more slowly, please? |
ممکن است لطفا کمی آهسته تر برانید؟ |
Can you send a mechanic, please? |
آیا ممکن است لطفا یک یک مکانیک بفرستید؟ |
Will you tell me when to get off? |
ممکن است به من بگویید چه موقع پیاده شوم؟ |
give a catch |
زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود |
capacities |
انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است |
an accessible place |
جایی که راه یافتن بدان ممکن است |
optimize |
کار کردن چیزی با حداکثر کارایی ممکن |
capacity |
انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است |
Could you help me carry my luggage? |
ممکن است در حمل اسباب و اثاثیه ام به من کمک کنید؟ |
Could we have a table by the window? |
آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟ |
Would you change the tyre please? |
آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟ |
Could we have a table on the terrace? |
آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟ |
Would you call the head waiter, please? |
لطفا ممکن است مسئول سرپیشخدمت را صدا کنید؟ |
table |
لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند. |
tabled |
لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند. |
tables |
لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند. |
Can I have some more ...? |
آیا ممکن است کمی دیگر ... برایم بیاورید؟ |
tabling |
لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند. |
Would you change the lamp please? |
آیا ممکن است لطفا لامپ را عوض کنید؟ |
Could you check the tyre pressure? |
آیا ممکن است باد تایر را کنترل کنید؟ |
May I have some toiletpaper? |
ممکن است چند تا کاغذ توالت برایم بیاورید؟ |
branchpoint |
نقط های در برنامه که در آن ممکن است جهش رخ دهد |
Would you post this for me, please? |
ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟ |
Will you have our luggage sent up? |
آیا ممکن است اسباب و اثاثیه من را بالا بفرستید؟ |
Could we have a napkin please? |
ممکن است لطفا یک دستمال سفره برایمان بیاورید؟ |
Could we have some matches please? |
ممکن است لطفا چند تا کبریت برایمان بیاورید؟ |
May I trouble you to pass the salt please. |
ممکن است بی زحمت حرف نزنی ( درمقام طعنه ) |
May I have the drink list, please? |
ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟ |
May I have some hangers? |
ممکن است چند تا چوب لباسی برایم بیاورید؟ |
concentrator |
گرهای که دسترسی را از یک یا چند ایستگاه به شبکه ممکن می سازد |
Could you move the table a little bit ? |
ممکن است این میز راقدری تکان بدهی ؟ |
May I have the menu, please? |
ممکن است لطفا صورت غذا را برایم بیاورید؟ |
Could you put an extra bed in the room? |
آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟ |
Could you put a cot in the room? |
آیا ممکن است یک تختخواب بچه در اتاق بگذارید؟ |
maximises |
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن |
rated through put |
ماکزیمم توان عملیاتی ممکن برای یک دستگاه داده پردازی |
maximising |
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن |
maximised |
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن |
maximized |
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن |
Could we have a plate for the child? |
آیا ممکن است بشقابی برای بچه مان به ما بدهید؟ |
maximizing |
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن |
prohibitive tax |
مالیات گزافی که صدور یاورود کالا را غیر ممکن می سازد |
maximizes |
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن |
back level |
نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند |