English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
trajectories مسیر پرتابه
trajectory مسیر پرتابه
Other Matches
rocketeer هدایت کننده پرتابه یا موشک دانشمند پرتابه شناس
rocket [missile with thrust propulsion] موشک [پرتابه] [پرتابه با پیشرانش عقب نشینی]
ballistic missile پرتابه
ballistic missiles پرتابه
projectile پرتابه
rocketed پرتابه
missile پرتابه
rockets پرتابه
rocketing پرتابه
missiles پرتابه
rocket پرتابه
antimissile missile پاد پرتابه
shots رسایی پرتابه
shot رسایی پرتابه
ballistics پرتابه شناسی
ogive پرتابه یا موشک
rocket ship موشک یا پرتابه فضا پیما
circular dispersion قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
fasted سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lane مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
switched network backup انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
multithread طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
grooves خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
groove خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
rockoon پرتابه یا موشک کوچکی که بوسیله بالون درارتفاع زیادمنفجر شود
ball cushion دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
cartridges محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
cartridge محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
check point نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
muzzle energy انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
midcourse guidance هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
transit route مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
summits حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summit حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
fire lane مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
dog leg شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
trunkair route مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
receding leg شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
tracks مسیر دو
course مسیر
way مسیر
coursed مسیر
tracks مسیر
tracked مسیر دو
routes مسیر
courses مسیر
lanes مسیر
run مسیر
runs مسیر
point مسیر
airt مسیر
route مسیر
lane مسیر
travels مسیر
traverse مسیر
orbits مسیر
paths مسیر
orbited مسیر
orbit مسیر
trajectory مسیر
street مسیر
traversed مسیر
tracked مسیر
track مسیر دو
track مسیر
path مسیر
direction مسیر
trajectories مسیر
traversing مسیر
traverses مسیر
streets مسیر
traveled مسیر
travel مسیر
bussing مسیر
locations جا مسیر
alignments مسیر
circuit مسیر
location جا مسیر
trade مسیر
flowline خط مسیر
traded مسیر
enroute در مسیر
circuits مسیر
buses مسیر
bused مسیر
busing مسیر
alignment مسیر
unibus تک مسیر
bussed مسیر
bus مسیر
busses مسیر
trepan مسیر استیل
time path مسیر زمانی
unidirectional bus مسیر یک جهته
tao مسیر طبیعت
unidirectional bus مسیر یک طرفه
supply route مسیر اماد
seaway مسیر کشتی
bypassed مسیر جنبی
bypassed مسیر فرعی
bypass مسیر جنبی
bypass مسیر فرعی
strands مسیر رسیدن
strand مسیر رسیدن
pursuit course مسیر تعقیب
redirection تعیین مسیر
route reconnaissance شناسایی مسیر
route selection انتخاب مسیر
scan path مسیر پیمایش
on در مسیر عمده
vectors مسیر جهت
vector مسیر جهت
trajectory مسیر گلوله
seaway مسیر دریایی
rigidity ثبات مسیر
bypasses مسیر فرعی
trajectories مسیر گلوله
circumferences مسیر مدور
circumference مسیر مدور
trends مسیر حرکت
trend مسیر حرکت
slows مسیر خیس
slowing مسیر خیس
slowest مسیر خیس
slower مسیر خیس
slowed مسیر خیس
burning train مسیر اشتعال
vectorial مسیر جهت
races دوران مسیر
raced دوران مسیر
race دوران مسیر
vee guideways مسیر هدایت "وی "
windway مسیر باد
rotating track مسیر/خطدوار
DIVERSION مسیر انحرافی
routes تعیین خط مسیر
route تعیین خط مسیر
slow مسیر خیس
creep lane مسیر خزش
air way مسیر هوایی
air route مسیر هوایی
address bus مسیر آدرس
absolute paths مسیر مطلق
lanes مسیر هر دونده
electron trajectory مسیر الکترون
lane مسیر هر دونده
enroute در حین مسیر
flight path مسیر پرواز
frequency departure مسیر فرکانس
frequency respone of attenuation مسیر میرایی
ground track مسیر زمینی
guide way مسیر هدایت
approach lane مسیر تقرب
artificial route مسیر مصنوعی
critical path مسیر بحرانی
covered approach مسیر پوشیده
cooling water line مسیر اب سرد
data bus مسیر داده ها
desired leading مسیر مطلوب
control bus مسیر کنترل
condensation trail مسیر انجماد
cogging train مسیر اولیه
coastal route مسیر ساحلی
detonating slab مسیر انفجار
double flow route مسیر دو طرفه
chain track مسیر زنجیر
canalization هدایت در مسیر
cable way مسیر کابل
guide way مسیر لغزش
ice lane مسیر یخ بندان
internal bus مسیر داخلی
motordrome پیست یا مسیر
midway وسط مسیر
operational route مسیر عملیاتی
path analysis تحلیل مسیر
path name نام مسیر
path of expansion مسیر توسعه
path of expansion مسیر گسترش
bypassing مسیر جنبی
bypassing مسیر فرعی
bypasses مسیر جنبی
path of flight مسیر پرواز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com