English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 134 (2 milliseconds)
English Persian
production adviser مشاوره محصولات
Other Matches
house 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
deliberation مشاوره
consultations مشاوره
deliberations مشاوره
conferences مشاوره
conference مشاوره
consultation مشاوره
council مشاوره
councils مشاوره
counseling مشاوره
consultation مشاوره
advising مشاوره
consulting مشاوره
marital counseling مشاوره زناشویی
marriage counseling مشاوره زناشویی
directive counseling مشاوره رهنمودی
consult together مشاوره کردن
genetic counseling مشاوره ژنتیکی
counsel مشاوره کردن
counseled مشاوره کردن
counselled مشاوره کردن
counselling مشاوره کردن
counsels مشاوره کردن
advise مشاوره کردن
advises مشاوره کردن
advising مشاوره کردن
legal assistance مشاوره قضایی
vocational counseling مشاوره شغلی
deliberating مشاوره کردن
advisory department بخش مشاوره
deliberates مشاوره کردن
deliberate مشاوره کردن
deliberated مشاوره کردن
counseled مشاوره دو نفری مشورت
counselled مشاوره دو نفری مشورت
counsels مشاوره دو نفری مشورت
conferee مشاوره کننده همرایزن
to obtain legal advice مشاوره حقوقی دریافتن
counsel مشاوره دو نفری مشورت
deliberative مبنی بر تامل و مشاوره
committee کمیسیون مجلس مشاوره
committees کمیسیون مجلس مشاوره
conferree مشاوره کننده همرایزن
counselling مشاوره دو نفری مشورت
input output table و محصولات
to consult with somebody about something با کسی در باره چیزی مشاوره کردن
character guidance راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
home product محصولات داخلی
agricultural products محصولات کشاورزی
break bulk تفکیک محصولات
domestic products محصولات داخلی
waste product محصولات زائد
primary products محصولات اولیه
design طراحی محصولات
primary products محصولات پایه
joint products محصولات مشترک
home product محصولات ملی
raw products محصولات اولیه
raw products محصولات ناتمام
designs طراحی محصولات
ccitt کمیته مشاوره بین المللی تلگراف وتلفن
product planning برنامه ریزی محصولات
by product cock oven plant محصولات فرعی کک سازی
break bulk agent عامل تفکیک محصولات
by product recovery بازده محصولات فرعی
average costs معدل هزینه کل محصولات
producer advertising تبلیغ محصولات صنعتی
cash crops محصولات نقدی مانند
development توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
production تولید حجم بزرگ محصولات
root crop محصولات دارای ریشههای خوراکی
root crops محصولات دارای ریشههای خوراکی
supplied تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
toxicogenic تولید کننده محصولات سمی
business نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
businesses نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
by product oven محصولات فرعی کوره کک سازی
by product coking practice محصولات فرعی کوره کک سازی
supplying تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
developments توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
productions تولید حجم بزرگ محصولات
factory ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
factories ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
finished product محصولات اماده برای توزیع ومصرف
basic crops محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
imported بردن محصولات به کشوری برای فروش
importing بردن محصولات به کشوری برای فروش
agricultural price policy سیاست تعیین قیمت محصولات کشاورزی
import بردن محصولات به کشوری برای فروش
digital research inc یک شرکت نرم افزاری که محصولات زیادی دارد
harvester-thresher [rare] کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine [combine harvester] کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
corn harvester کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combined harvester کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
codasyl مشاوره در مورد زبانهای سیستمهای اطلاعات Language DataSystems On Conferenceکنفرانس سیستم زبان داده ها
products مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
product مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
R & D سازمانی در یک شرکت که محصولات , کشفیات آوری جدید را گشترش توسعه می بخشد
universal سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
international standards organization سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
adobe شرکت نرم افزاری که محصولات Acrobat و ATM و PostScript را تولید کرده است
licence اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
protective tariffs تعرفه گمرکی که هدف از وضع ان محصولات داخلی و جلوگیری از ورود فراوردههای خارجی باشد
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products. این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
licenses اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
Xerox PARC مرکز توسعه aerox که یک محدوده وسیع از محصولات از قبیل mouse و GVT ساخته است
licences اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
proprietary file format روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
electronics دانش به کارگیری مط العه الکترون ها و خصوصیات آنهابرای محصولات تولید شده مثل یک قطعه یاکامپیوتر یا ماشنی حساب یا تلفن
to consult [about] همفکری کردن [مشاوره کردن] [درباره]
Chad محصولات زیادی ایجاد شده از سوراخهای پانچ شده در نوار یا کارت
systems analysis ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
assembles قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
assemble قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
assembled قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
vendors مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
vendor مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
wand دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wands دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
agribusiness تجارت محصولات کشاورزی کار و کسب کشاورزی
disclaimers عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
disclaimer عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
panelist عضو هیئت مشاوره و مباحثه یا عضو هیئت رادیو تلویزیون
shares IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
share IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shared IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com