English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (4 milliseconds)
English Persian
I look forward to hearing from you soon. [letter closing line] مشتاقم به زودی از شما آگاه شوم. [پایان نامه]
Other Matches
i am very keen on going there من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
so soon به ان زودی
quickness زودی
earliness زودی
before long بهمین زودی
so soon باین زودی
The time is coming soon when ... به زودی وقتش می رسد که...
the forthcoming movie فیلمی که به زودی به سینما می آید
the forthcoming book کتابی که به زودی به فروشگاه می آید
it is impolitic reply so soon صلاح نیست به این زودی پاسخ داده شود
I very much look forward to meeting you soon. من خیلی مشتاقانه منتظر دیدار با شما به زودی هستم.
punches در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punched در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punch در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
acquainted آگاه
admonish آگاه کردن
on guard <idiom> آگاه ،بادقت
to waken آگاه کردن
acquaint آگاه کردن
admonish آگاه کردن
pre admonish از پیش آگاه کردن
I am not aware of that. <idiom> درباره اش آگاه نیستم. [اصطلاح]
No one needed to know save herself / outside herself [American E] . به غیر از او [زن] هیچکس نباید از آن چیز آگاه باشد.
smell danger <idiom> از خطری پیش آگاه شدن [اصطلاح مجازی]
to stay in the loop <idiom> آگاه ماندن در [موضوع ویژه ای] [اصطلاح روزمره]
shrug your shoulders <idiom> نشانه بی علاقه [لاقید] یا نا آگاه بودن [اصطلاح]
to be in the loop <idiom> آگاه بودن از [موضوع ویژه ای] [اصطلاح روزمره]
addict کسی که بسیار آگاه و علاقه مند به فعالیتی است
aficionado کسی که بسیار آگاه و علاقه مند به فعالیتی است.
unmount برای آگاه کردن سیستم عامل از اینکه دیسک درایو فعال نیست
mounts عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است
mount عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com