English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (5 milliseconds)
English Persian
calcic مشتق ازاهک
Other Matches
derivatives مشتق
paronymous مشتق
paronym مشتق
derivative مشتق
anti derivative ضد مشتق
offshoots مشتق
offshoot مشتق
parasyntetic مشتق
formant مشتق
formative کلمه مشتق
derivation مشتق گیری
derivations مشتق گیری
differentiate مشتق گرفتن
differentiator مشتق گیر
spiritous مشتق ازالکل
diphyletic مشتق از دو نیا
derived field فیلد مشتق
parasyntetic مشتق و مرکب
differential equations معادلات مشتق
autologous مشتق از خود
parial derivative مشتق جزئی
second derivative مشتق دوم
silicic مشتق از سیلیس
to d. itself مشتق شدن
deriving مشتق کردن
differentiating مشتق گرفتن
derives مشتق کردن
derives مشتق شده از
derive مشتق کردن
deriving مشتق شده از
branches مشتق شدن
differentiation مشتق گیری
branch مشتق شدن
denominator مشتق کننده
differentiates مشتق گرفتن
derive مشتق شده از
denominators مشتق کننده
Y' مشتق ایگرگ [ریاضی]
Y prime مشتق ایگرگ [ریاضی]
patronymic مشتق از نام پدر
second derivative مشتق مرتبه دوم
partial derivative مشتق پاره ای [ریاضی]
romanesque مشتق از زبان لاتین
adscititious مشتق از عامل خارجی
analysis مشتق وتابع اولیه
partial derivative مشتق جزیی [ریاضی]
derived demand تقاضای مشتق شده
deverbative مشتق شده از فعل
deriving نتیجه گرفتن مشتق شدن
differentiable function تابع مشتق پذیر [ریاضی]
derive نتیجه گرفتن مشتق شدن
matronymic اسم مشتق ازطرف مادر
differential equation معادله متغیر مشتق چیزی
deverbative بصورت مشتق استعمال شده
derives نتیجه گرفتن مشتق شدن
thallium عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
kiosks مشتق از> کوشک فارسی <کلاه فرنگی
chain مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
tartarous دردی شکل مشتق از درده شراب
potash کربنات دو سود مشتق ازخاکستر چوب
denominative مشتق ازاسم یاصفت موجب تسمیه
chains مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
kiosk مشتق از> کوشک فارسی <کلاه فرنگی
phonrtic drill مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
embryonic membrane ساختمانی که ازتخم رسیده مشتق میشود
adrenal مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
acaro کلمهء پیشوندی است مشتق ازacarus به معنی
acro پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی
acr پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی
aceto پیشوندی است مشتق ازکلمهء لاتین acetum که به معنی
epithelioma غده خوش خیم و یا بدخیم مشتق از بافت مخاطی
achromat کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
tetra پیشوندیست مشتق ازکلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
tetr پیشوندیست مشتق از کلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
achromato کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
checked مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
checks مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
pl/m زبان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از pl/1 برای استفاده در ریزپردازنده ها
rhythm-and-blues نام نوعی موسیقی مردمی امریکایی که ریتم تند دارد و از آن مشتق شده
differentiator وسیلهای که برون گذاشت ان با مشتق سیگنال درون گذاشت متناسب است
hash تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
accumulation [مجموعه ای از ویژگی های معماری مشتق شده از دوره های مختلف تاریخی با ترتیب زمانی مشخص]
hash سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
modula زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com