Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (35 milliseconds)
English
Persian
punch the ball
مشت کردن دروازه بان
Search result with all words
clear
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clearer
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clearest
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clears
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
croquet
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
drop goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
dropped goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
field goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
inverter
دروازه منط قی برای امکانات بر عکس کردن
to rifle the ball into the goal
با ضربه خیلی محکم توپ را به دروازه شوت کردن
Other Matches
team handball court
مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
passout
پاس از پشت دروازه به یاردر جلوی دروازه
kick save
نجات دروازه با پای دروازه بان
goal judge
داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
element
دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
elements
دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
goalposts
تیر دروازه تیر عمودی دروازه
goalpost
تیر دروازه تیر عمودی دروازه
hoops
دروازه
hoop
دروازه
barbican
دروازه
gates
دروازه
gate
دروازه
goals
دروازه
portal
دروازه
port
دروازه
goal area line
خط دروازه
gateway
دروازه
barbacan
دروازه
gateways
دروازه
goal
دروازه
portals
دروازه
saved
نجات دروازه
goal
دروازه بان
goal mouth
دهانه دروازه
goal keeper line
خط دروازه بان
goal posts
پایههای دروازه
save
نجات دروازه
octroi
مالیات دم دروازه
octroi
دروازه بانی
tend goal
دروازه بانی
starting gate
دروازه شروع
goal area
منطقه دروازه
hoops
دروازه کروکه
goals
دروازه بان
attacting zone
منطقه دروازه
hoop
دروازه کروکه
gatepost
بازوی دروازه
goal keeper
دروازه بان
goalkeepers
دروازه بان
saves
نجات دروازه
gateposts
بازوی دروازه
goal crease
محوطه دروازه
tend goal
حفظ دروازه
between the pipes
تیر دروازه
keeper
دروازه بان
wicket
دروازه کوچک
gate keeper
دروازه بان
goalies
دروازه بان
goalar
دروازه بان
gatekeeper
دروازه بان
gatekeepers
دروازه بان
goal tender
دروازه بان
goalie
دروازه بان
logic gate
دروازه منطقی
keepers
دروازه بان
own goal
گل به دروازه خودی
goalkeeper
دروازه بان
keep goal
دروازه بانی
own goals
گل به دروازه خودی
wickets
دروازه کوچک
in goal
دروازه بان
puck stopper
دروازه بان
goal kick
شوت بسوی دروازه
sally port
دروازه عبور از قلعه
offside line
خط فرضی موازی با دروازه
goalkeepers
دروازه بان فوتبال
gate post
تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
sally port
دروازه بزرگ قلعه
long ball
پرتاب از دور به دروازه
catching glove
دستکش دروازه بان
shot direct at goal
شوت مستقیم به دروازه
warder
نگهبان دروازه یا قصر
crossbar
تیرک افقی دروازه
double reverse
شوت برگردان به دروازه
petard
بمب دروازه ریز
standup goalie
دروازه بانی ایستاده
crossbars
تیرک افقی دروازه
twentyfive
خط 52 یاردی موازی با خط دروازه
warders
نگهبان دروازه یا قصر
shootings
شوت بسوی دروازه
changing the goal keeper
تعویض دروازه بان
goal games
بازیهای دروازه دار
shooting
شوت بسوی دروازه
deciding
نزدیک به دروازه حریف
gatehouse
اطاق دروازه بان
He was approaching the gate.
او
[مرد]
به دروازه نزدیک شد.
upright
تیرک عمودی دروازه
fast break
حمله سریع به دروازه
gatehouses
اطاق دروازه بان
goalpost
تیرک عمودی دروازه
gate
دروازه شروع اسکی
gates
دروازه شروع اسکی
flopper
دروازه بان شیرجه رو
goalkeeper
دروازه بان فوتبال
goalposts
تیرک عمودی دروازه
goal umpire
دروازه بان واترپولو
goalthrow
پرتاب دروازه بان
touch in goal
محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
clearer
دفع توپ ازحوالی دروازه
clear
دفع توپ ازحوالی دروازه
clear
دورکردن گوی از نزدیک دروازه
defensive
منطقه دفاعی شامل دروازه
gatehouse
اطاق یازندان بالای دروازه
send off
حرکت اسبها از دروازه شروع
seelos
دروازه بشکل اچ در مارپیچ کوچک
send-off
حرکت اسبها از دروازه شروع
send-offs
حرکت اسبها از دروازه شروع
active
دروازهای که برخلاف دروازه نافعال
clears
دورکردن گوی از نزدیک دروازه
touch in goal line
ادامه خط بین خط دروازه و خط مرزی
in
توپی که وارد دروازه شده
gatepost
تیر چار چوب دروازه
clearest
دفع توپ ازحوالی دروازه
gatehouses
اطاق یازندان بالای دروازه
stick glove
دستکش کلفت دروازه بان
in-
توپی که وارد دروازه شده
nineteens
علامت تعویض دروازه بان
clearest
دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clears
دفع توپ ازحوالی دروازه
gateposts
تیر چار چوب دروازه
nineteen
علامت تعویض دروازه بان
drop a goal
ضربه زدن بر فراز دروازه
logic
دروازه یا ترکیب دروازههای منط قی
clearer
دورکردن گوی از نزدیک دروازه
heavy
گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
faubourg
قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
uprights
تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
end zone
منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
peels
گذراندن گوی حریف از دروازه کروکه
heavier
گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
heaviest
گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
field player
بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
peel
گذراندن گوی حریف از دروازه کروکه
heavies
گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
A creaking gate hang long.
<proverb>
یک دروازه شکسته مدتها سرپا می ایستد.
battering rams
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
goal kick
ضربه ازاد مستقیم روی دروازه
hanging-post
[تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
goal throw
پرتاب ازاد دروازه بان واترپولو
battering ram
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
gopura
[دروازه بلند و مزین مقبره های هندی]
three state logic
دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
slotting
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
smothering
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
slot
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
short side
خط بازیگران با تعداد کمتری بازیگر دهانه دروازه
smothered
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
inhibits
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
smothers
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
headmen
پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
headman
پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
place kick
توپ را از روی زمین با پا بطرف دروازه زدن
smother
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
stickside
سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
inhibit
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
slots
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
analogues
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
analog
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
bounce shot
گویی که به زمین می خورد وبه طرف دروازه می رود
punter
دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
deflection
ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
punters
دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
deflections
ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
analogue
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
end zone
منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
icing
ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
tries
کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
flopped
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
try
کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
gates
زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
flopping
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
break
جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
breaks
جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
flop
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
gate
زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
flops
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
inhibits
توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
inhibit
توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
handball
بازی بین دو تیم هفت نفره با شش بازیگر ویک دروازه بان
and
دروازه الکترونیکی که تابع "و" منط قی را روی سیگنالهای الکتریکی انجام میدهد
slants
بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slanted
بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slant
بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
circuits
مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
identities
دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
identity
دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
circuit
مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
transistors
معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
ttl
استفاده از طراحی TTL و قط عات برای پیاده سازی مدارهای منط قی و دروازه ها
goal light
چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
transistor
معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
association croquet
مسابقه بین دو تیم یا دو نفر در زمینی بطول 53 متر و عرض 62متر با 6 دروازه و یک میله عمودی
byes
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
bye
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
coincidence function
دروازه منط قی که تابع AND منط قی روی سیگنالهای الکتریکی ایجاد میکند
combinational
تابع منط قی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است
gates
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
find touch
بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
gate
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com