Total search result: 201 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
job specification |
مشخصات شغلی |
|
|
Other Matches |
|
occupational |
شغلی |
inoccupation |
بی شغلی |
vocational |
شغلی |
occupational interests |
رغبتهای شغلی |
job security |
امنیت شغلی |
vocational selection |
گزینش شغلی |
job satisfaction |
رضایت شغلی |
job evaluation |
ارزشیابی شغلی |
job enlargement |
گسترش شغلی |
job elements |
عناصر شغلی |
vocational guidance |
راهنمایی شغلی |
vocational counseling |
مشاوره شغلی |
occupational mobility |
تحرک شغلی |
occupational psychology |
روانشناسی شغلی |
occupational stability |
ثبات شغلی |
occupational test |
ازمون شغلی |
occupational aptitude |
استعداد شغلی |
job training |
اموزش شغلی |
job specification |
ویژگیهای شغلی |
trade tests |
ازمونهای شغلی |
vocational adjustment |
سازگاری شغلی |
occupational family |
گروه شغلی |
job description |
توصیف شغلی |
vocational maladjustment |
ناسازگاری شغلی |
occupational hazard |
سانحه شغلی |
fringe benefit |
مزایای شغلی |
occupational hazard |
صدمه شغلی |
job analysis |
تحلیل شغلی |
duty position |
محل شغلی |
dead-end job |
شغلی بی آینده |
occupational hazards |
صدمه شغلی |
occupational hazards |
سانحه شغلی |
military occupational speciality |
تخصص شغلی نظامی |
runners |
اداره کننده شغلی |
runner |
اداره کننده شغلی |
dictionary of occupational titles |
واژگان عنوانهای شغلی |
job classification |
طبقه بندی شغلی |
job description |
شرح وفایف شغلی |
occupational hierarchy |
سلسله مراتب شغلی |
professional liability insurance |
بیمه تعهدات شغلی |
to accept a job |
کاری [شغلی] را پذیرفتن |
But not just any job . |
ولی البته نه هر شغلی |
vocational rehabilitation |
توان بخشی شغلی |
vocational interest blank |
پرسشنامه علائق شغلی |
vocational aptitude test |
ازمون استعداد شغلی |
to follow a profession |
شغلی راپیشه کردن |
job |
پست شغلی و کار |
vacancy |
موقعیت شغلی آزاد |
jobs |
پست شغلی و کار |
to upgrade somebody |
به کسی در شغلی درجه دادن |
to promote somebody |
به کسی در شغلی درجه دادن |
svib |
رغبت سنج شغلی استرانگ |
entry group |
واجدین شرایط تخصصی شغلی |
strong vocational interest blank |
رغبت سنج شغلی استرانگ |
test protectors |
بازرس ازمایشات کارایی شغلی |
tied down <idiom> |
مسئولیت شغلی یا خانوادگی داشتن |
kuder occupational interest survey |
رغبت سنج شغلی کودر |
sinecure |
هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد |
no branch |
شغلی که احتیاج به رسته تخصصی ندارد |
sinecures |
هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد |
test examiner |
مسئول ازمایشات مهارت تخصصی و کارایی شغلی |
particulars |
مشخصات |
definition |
مشخصات |
paticular |
مشخصات |
identities |
مشخصات |
identity |
مشخصات |
characteristics |
مشخصات |
specification |
مشخصات |
characteristically |
مشخصات |
specifications |
مشخصات |
characteristic |
مشخصات |
definitions |
مشخصات |
specs |
مشخصات |
impedance characteristic |
مشخصات امپدانس |
technical specifications |
مشخصات فنی |
rating plate |
پلاک مشخصات |
spec |
مشخصات بالا |
specification |
دفترچه مشخصات |
rating plate |
صفحه مشخصات |
bale mark |
مشخصات عدل |
filespec |
مشخصات فایل |
contract specification |
مشخصات قرارداد |
papers |
ورقه مشخصات کشتی |
format |
حدود و مشخصات فرش |
paper |
ورقه مشخصات کشتی |
general specification |
مشخصات عمومی قرارداد |
papering |
ورقه مشخصات کشتی |
particular specification |
مشخصات ویژه در قرارداد |
papered |
ورقه مشخصات کشتی |
ems |
مشخصات حافظه گسترشی |
security |
مشخصات کاربران مجاز |
particulars |
جزئیات خصوصیات مشخصات |
characteristics |
مشخصات ومختصات وسایل |
ammunition data card |
کارت مشخصات مهمات |
target description |
شرح مشخصات هدف |
string |
برچسب مشخصات یک رشته |
cataloged |
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت |
physical characteristics |
مشخصات زمین خصوصیات بدنی |
header |
اطلاعات مشخصات در ابتدای نوار |
titles |
مشخصات دیسک با توجه به محتوای آن |
title |
مشخصات دیسک با توجه به محتوای آن |
charge sheets |
ورقه حاوی مشخصات متهم |
describing |
بیان مشخصات کسی یا چیزی |
describe |
بیان مشخصات کسی یا چیزی |
characteristic |
اندازه گیری مشخصات یک عنصر |
describes |
بیان مشخصات کسی یا چیزی |
described |
بیان مشخصات کسی یا چیزی |
headers |
اطلاعات مشخصات در ابتدای نوار |
matrolinous |
پارهای ازصفات و مشخصات از مادر |
charge sheet |
ورقه حاوی مشخصات متهم |
sourcing of suppliers |
یافتن اسامی و مشخصات فروشندگان |
catalogues |
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت |
damping charactristics |
مشخصات خفه شدن ارتعاش |
characteristically |
اندازه گیری مشخصات یک عنصر |
catalogued |
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت |
catalogue |
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت |
enhanced expanded memory specification |
مشخصات حافظه گسترشی پیشرفته |
catalogs |
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت |
tidal tables |
جداول مشخصات جذر و مددریا |
cataloguing |
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت |
cataloging |
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت |
specification |
یات مشخصات ساخته نشده باشد |
highs |
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب |
per |
طبق جزئیات که در مشخصات گفته شده |
specification |
درجه بالای دقت یا مشخصات زیاد |
specification |
ی درباره تواناییهای برنامه , مشخصات و روش ها |
specific duties |
عوارض گمرکی براساس مشخصات کالا |
badge reader |
ماشینی که داده را از یک نشانه مشخصات می خواند |
high |
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب |
chips |
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه |
functional condition code |
کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات |
chip |
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه |
highest |
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب |
projects |
پیش بینی مشخصات آینده یک مجموعه داده |
projected |
پیش بینی مشخصات آینده یک مجموعه داده |
project |
پیش بینی مشخصات آینده یک مجموعه داده |
Green Book |
مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد |
assault area diagram |
نمودار مشخصات منطقه هجوم عملیات اب خاکی |
Type cable |
مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM |
blueprints |
تجدید ساختمان اتومبیل طبق مشخصات کارخانه |
blueprint |
تجدید ساختمان اتومبیل طبق مشخصات کارخانه |
label |
رکورد حاوی مشخصات فایل ذخیره شده |
labeling |
رکورد حاوی مشخصات فایل ذخیره شده |
labelled |
رکورد حاوی مشخصات فایل ذخیره شده |
labels |
رکورد حاوی مشخصات فایل ذخیره شده |
shop drawing |
نقشه یا تفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود |
headers |
بخشی از داده در ابتدای نوار مغناطیسی که حاوی مشخصات |
aviation weather |
مشخصات ویژه اب و هوایی که به پرواز و عملکردهواپیما مربوط میشود |
highs |
دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد |
work drawing |
نقشه یاتفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود |
header |
بخشی از داده در ابتدای نوار مغناطیسی که حاوی مشخصات |
high |
دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد |
highest |
دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد |
service marking |
علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود |
inherits |
یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد |
throughput |
بیشترین خروجی وسیله که با مشخصات اصلی مط ابق باشد |
inheriting |
یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد |
inherit |
یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد |
filename |
کد مشخصات دیسکت که به برنامه اختصاص داده شده است |
frictional unemployment |
اطلاعات ناقص مربوط به فرصتهای شغلی و عدم توانائی اقتصاددر تطابق دادن هر چه سریعتر افراد با مشاغل میباشد |
The specifications of this machine are fully detailed in the catalog . |
مشخصات این دستگاه در کاتولوگ مفصل شرح داده شده |
log |
وارد کردن داده مشخصات مختلف مثل کلمه رمز |
logs |
وارد کردن داده مشخصات مختلف مثل کلمه رمز |
din |
سازمان استاندارد صنعتی آلمان معمولاگ مربوط به مشخصات ورودی ها و سوکت ها |
rates |
بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد |
rate |
بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد |
configured out |
وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است |
configured off |
وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است |
lotus intel |
مشخصات حافظه گسترشی لوتوس- اینتل مایکروسافت specification expandedmemory icrosoft |
configured in |
وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده آماده بودن آن برای استفاده است |
duty rated |
بیشترین تعداد عملیات که یک وسیله در یک زمان با مشخصات معلوم میتواند انجام دهد |
portmark |
علامت روی بسته که مشخصات بندر مقصد نیز دران ذکر گردیده |
proficiency rating |
طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی |
to pull off something [contract, job etc.] |
چیزی را تهیه کردن [تامین کردن] [شغلی یا قراردادی] |
generator |
ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند |
generators |
ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند |
scsi |
پیشرفتی که باعث افزایش نرخ ارسال داده نسبت به مشخصات اصلی JCSI میشود |
PCMCIA |
مشخصات کارتهای جانبی گسترده که به اندازه کارت اعتباری هستند و در انتهای اتصالی دارند |
fringe benefits |
مزایای شغلی غیر نقدی مزایای فرعی |
job |
دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد |
jobs |
دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد |
jcl |
دستوری که مشخصات را شرح میدهد و نیز منابع لازم برای انجام کار توسط کامپیوتر |
EIDE |
مشخصات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده و دریافت آن به دیسک سخت را بهبود می بخشد |
occupational disease |
امراض شغلی [نظیر بیماری های برونشیت در رنگرزان و بافندگان، پوکی استخوان، خمیدگی ستون مهره ها در بافندگان، ضعف چشم و غیره] |
chip |
کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود |
chips |
کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود |
semaphore |
مشخصات دو کار و تصدیق مناسب برای جلوگیری از قفل کردن یا سایر مشکلات وقتی که هر دو نیاز به وسیله جانبی یا تابعی دارند |
epos |
سیستمی که از یک ترمینال کامپیوتر به عنوان سایت فروش برای محصولهای الکتریکی یا کنترل انبار و نیز مشخصات محصول به کارمی رود |
vehicle summary |
فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون |
virtual |
مشخصات ترمینال ایده آل که به عنوان مدل ترمینال واقعی به کارمی رود |
specification |
اوصاف و مشخصات دقیق یک اختراع که بر مبنای ان اختراع ثبت میشود |
interior label |
برچسب مشخصات ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی |
master data file |
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد |
letterhead |
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است |
letterheads |
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است |
station |
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند |
stationed |
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند |
stations |
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند |
characteristics of underdeveloping |
مشخصات کشورهای در حال توسعه ویژگیهای توسعه نیافتگی |
identification |
تابعی که توسط کامپیوتر میزبان استفاده میشود تا مافیت و مشخصات کامپیوتر یا کاربر را بیان کند. |