Dictiornary-Farsi | مشخصه صافی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
filter characteristic	مشخصه صافی


Other Matches

characteristically	صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristic	صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
absolute filter	صافی میکرونی صافی میکروسکپی
distinctive	مشخصه صفت مشخصه
antivignetting filter	صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
attributing	مشخصه
characteristic	مشخصه
characteristically	مشخصه
attributes	مشخصه
specification	مشخصه
attribute	مشخصه
featuring	مشخصه
feature	مشخصه
features	مشخصه
featured	مشخصه
series characteristics	مشخصه سری
static characteristic	مشخصه استاتیک
functional specification	مشخصه عملیاتی
proper function	مشخصه تابع
speed characteristics	مشخصه سرعت
spectral response characteristic	مشخصه طیفی
spectral characteristic	مشخصه مرئی
dynamic characteristic	مشخصه دینامیک
characteristic number	مشخصه مقدار
program specification	مشخصه برنامه
characteristic strength	مقاومت مشخصه
characteristic values	مقادیر مشخصه
control characteristic	مشخصه فرمان
decay characteristic	مشخصه پستاب
persistence characteristic	مشخصه پستاب
eigenvalue	مقدار مشخصه
electrode characteristic	مشخصه الکترد
emergent characteristic	مشخصه نوخاسته
emission characteristic	مشخصه صدور
proper value	مشخصه مقدار
characteristic root	مشخصه مقدار
characteristic function	مشخصه تابع
arc characteristic	مشخصه قوس
transfer characteristic	مشخصه متقابل
mutual characteristic	مشخصه متقابل
eigenfunction	تابع مشخصه
characteristic action	عامل مشخصه
characteristic curve	منحنی مشخصه
characteristic curves	منحنیهای مشخصه
characteristic equation	معادله مشخصه
characteristic function	تابع مشخصه
identification character	علامت مشخصه
interference characteristic	مشخصه انترفرنس
identification number	حرف مشخصه
colander	صافی
line filter	صافی خط
filter	صافی
planeness	صافی
filter bed	صافی اب
filters	صافی
limpidity	صافی
limpidity or limpidness	صافی
oaleaceous	صافی
defecator	صافی
leach	صافی
absolute filter	صافی صد در صد
colanders	صافی
scumble	صافی
smoothness	صافی
pureness	صافی
sleekness	صافی
water filter	صافی اب
strainer	صافی
strainers	صافی
frequency characteristic	منحنی مشخصه فرکانس
identify signal	علامت یا سیگنال مشخصه
creep characteristics	منحنی مشخصه خزش
syndrome	علائم مشخصه مرض
landmark	علامت مشخصه زمینی
shunt characteristic	منحنی مشخصه شنت
syndromes	علائم مشخصه مرض
diode characteristic	مشخصه الکترد مرکب
spectral sensitivity characteristic	مشخصه حساسیت مرئی
secondary emission characteristic	مشخصه صدور ثانوی
input characteristic	منحنی مشخصه ورودی
grid characteristic	منحنی مشخصه لامپ
internal characteristic	منحنی مشخصه داخلی
number plate	پلاک علائم مشخصه
accounting symbol	علایم مشخصه حساب
beach flag	پرچم مشخصه ساحلی
grid current characteristic	منحنی مشخصه شبکه
image impedance	مقاومت مشخصه تصویر
landmarks	علامت مشخصه زمینی
load curve	منحنی مشخصه بار
number plates	پلاک علائم مشخصه
filrate	از صافی گذراندن
filter capacitor	خازن صافی
fineness	موشکافی صافی
filtrable	صافی کردنی
filter bed	صافی شنی
interference eliminator	صافی تداخل
fuel filter	صافی بنزین
filter network	شبکه ی صافی
gas mask canister	صافی گاز
filtration	از صافی گذراندن
filrate	از صافی گذشتن
filter add	کمک صافی
scratch filter	صافی پیکاپ
filter disk	قرص صافی
interference filter	صافی تداخل
filter layer	لایه صافی
filter curve	منحنی صافی
filter crystal	کریستال صافی
filter condenser	خازن صافی
gravel filter	صافی شنی
interference filter	صافی پارازیت
frequency filter	صافی فرکانس
glassiness	صافی زلالی
fuel filter	صافی سوخت
filter circuit	مدار صافی
filter chock	چوک صافی
filter disc	قرص صافی
filterable	صافی کردنی
filter	صافی پالایه
porous filter	صافی متخلخل
absorbent filter	صافی جذب
accelofilter	صافی سریع
acoustic filter	صافی صوتی
polarizing filter	صافی قطبی
petrol filter	صافی بنزین
oil filter	صافی روغن
nominal filter	صافی میکرونی
purity	صافی پاکدامنی
suction filter	صافی مکنده
gloss	صافی براقی
filter	فیلتر صافی
filters	صافی پالایه
filters	فیلتر صافی
filtering	از صافی گذراندن
serenity	بی سر وصدایی صافی
filter flask	بالن صافی
band screen	صافی مخازن
noise filter	صافی همهمه
electric filter	صافی الکتریکی
leach	از صافی گذراندن
filter packing	پوشش صافی
filter packing	لایی صافی
filter paper	کاغذ صافی
filter press	صافی فشاری
leach	صافی کردن
edge fillter	صافی چاکدار
light filter	صافی نور
break even	صافی درامدن
color killer	صافی رنگ
killer stage	صافی رنگ
line filter	صافی شبکه
crystal filter	صافی بلورین
line filter	صافی همهمه
differentiating filter	صافی ممیز
low frequency characteristic	مقدار مشخصه فرکانس پایین
telephone frequency characteristic	منحنی مشخصه فرکانس صحبت
discriminate	با علائم مشخصه ممتاز کردن
token	کلمه رمزی علامت مشخصه
design speed	سرعت مشخصه تندی پایه
discriminates	با علائم مشخصه ممتاز کردن
break up	حد فاصل علایم مشخصه هدف
break up	مرز علایم مشخصه هدف
discriminated	با علائم مشخصه ممتاز کردن
lineament	خطوط چهره صفات مشخصه
lineaments	خطوط چهره صفات مشخصه
grid characteristic	منحنی مشخصه جریان شبکه
tokens	کلمه رمزی علامت مشخصه
grid current characteristic	منحنی مشخصه جریان شبکه
band pass	صافی میان گذر
serene	صافی صاف کردن
narrow band filter	صافی فلزات باریک
band stop	صافی میان نگذر
low frequency filter	صافی فرکانس پایین
strainer well	چاه صافی دار
low pass filter	صافی پایین گذر
high pass filter	صافی بالا گذر
power line filter	صافی جریان برق
integrating filter	صافی جمع کننده
flexible oil filter line	لوله صافی روغن
filter insert	دریچه یا مدخل صافی
infltrate	از سوراخهای صافی گذراندن
impedance transforming filter	صافی تبدیل امپدانس
filtrate	مایع زیر صافی
filter stick	لوله صافی دار
function	مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت
grid anode characteristic	منحنی مشخصه شبکه-جریان اند
graticule	خطوط مشخصه زمین درعکس هوایی
pressmark	حروف رمزی مشخصه کتب کتابخانه
functions	مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت
functioned	مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت
intermediate frequency band filter	صافی باند فرکانس میانی
lawns	مرغزار باپارچه صافی کردن
fluted filter paper	کاغذ صافی چین دار
lawn	مرغزار باپارچه صافی کردن
low pass acoustical filter	صافی پایین گذر صوتی
diesel fuel oil filter	صافی سوخت موتور دیزل
high pass acoustical filter	صافی صوتی بالا گذر
band pass filter circuit	مدار صافی باند پاس
nominal filter	صافی به اندازه عبور معین
leachate	مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]