English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (1 milliseconds)
English Persian
flambeau مشعل چند فتیلهای شمعدان زینتی
Other Matches
musket تفنگ فتیلهای
muskets تفنگ فتیلهای
matchlock تفنگ فتیلهای
firelock تفنگ فتیلهای
candelabra شمعدان
chandelier شمعدان
lampers شمعدان
lampad شمعدان
candlestick شمعدان
tracery vault طاق قوس فتیلهای
candle ring زنبق شمعدان
pricket شمعدان شاخه دار
pricket شمع مخصوص شمعدان
gas olier شمعدان گاز سوز
save all چیزی که مانع زیان گردد پایه شمعدان
decorative زینتی
plumage پرهای زینتی
faggot بخیه زینتی
faggots بخیه زینتی
fagot بخیه زینتی
top-knots گره زینتی
decorated tile کاشی زینتی
top-knot گره زینتی
pieplant روبارب زینتی
beading گویچه یا دانهی زینتی
dressed سنگ های زینتی
friezes حاشیه زینتی دادن به
frieze حاشیه زینتی دادن به
beadings گویچه یا دانهی زینتی
picot حلقه زینتی توری بافی
topknot گره زینتی روبان گیسو
shoulder knot روبان یاحمایل زینتی روی شانه
etui جعبهء کوچک زینتی سوزن نخ و دکمه
scrimshaw اشیاء منبت کاری یا حکاکی شده زینتی
acroter انتهای پایهء مجسمه کنگرههای زینتی عمارات
torched مشعل
facula مشعل
torch مشعل
burners مشعل
flambeau مشعل
torching مشعل
lunt مشعل
musrol مشعل
cresset مشعل
torches مشعل
burner مشعل
flares مشعل
flare مشعل
duplex مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
single jet blowing مشعل یک شعلهای
linkman حامل مشعل
uranium pile مشعل اورانیومی
linkmen حامل مشعل
twin jet blowpipe مشعل دو شعله
torched مشعل دارکردن
gas burner مشعل گازی
hand torch مشعل دستی
torches مشعل دارکردن
burner plier انبر مشعل
torch مشعل دارکردن
linkboy حامل مشعل
link boy مشعل دار
annular burner مشعل حلقوی
torching مشعل دارکردن
torchlight نور مشعل
ohm burner مشعل روغنی
acetylene burner مشعل استیلنی
torchbearer مشعل دار
balanced pressure torch [مشعل با فشار متعادل]
acetylene torch مشعل استیلن [ابزار]
comb type burner مشعل نوع شانهای
oxyacetylene blowpipe مشعل اکسی استیلن
premix burner مشعل پیش گرمکن
uranium pile مشعل هسته اتمی
high pressure burner مشعل فشار قوی
total consumption burner مشعل تمام مصرف کن
torchlight وابسته به نور مشعل
pulverized coal burner مشعل خاک ذغالی
torch bearer مشعل دار [ابزار]
day distress signal مشعل اعلام خطر در روز
cutting torch مشعل برش دهنده [ابزار]
brazing torch مشعل زرد جوش [ابزار]
cutting torch مشعل قطع کننده [ابزار]
rondelle جسم مدور سنگهای قیمتی مدور زینتی
torch pot [محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com