Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 58 (4 milliseconds)
English	Persian
impeachable	مشکوک
doubtful	مشکوک
questionable	مشکوک
fishy	مشکوک
esoteric	مشکوک
suspicious	مشکوک
uncertain	مشکوک
uncertainly	مشکوک
obscure	مشکوک
obscured	مشکوک
obscurer	مشکوک
obscures	مشکوک
obscurest	مشکوک
obscuring	مشکوک
dubitable	مشکوک
in dispute	مشکوک
skeptic	مشکوک
touch and go	مشکوک
to become suspected	مشکوک [مظنون] شدن
precarious <adj.>	مشکوک
open to question <adj.>	مشکوک
Other Matches
unsuspected	نا مشکوک
dubitable	مورد شک مشکوک
vacillatory	مردد مشکوک
suspected	مشکوک مظنون
dubious	مورد شک مشکوک
left-handed	دورو مشکوک
ambiguities	سخن مشکوک
toss-up	مسئله مشکوک
ambiguity	سخن مشکوک
toss up	مسئله مشکوک
to admit of d	مشکوک بودن
suspecta	مشکوک شدن
obscured	مشکوک ساختن
obscurest	مشکوک ساختن
doutful category	کشتی مشکوک
dubiously	بطور مشکوک
obscuring	مشکوک ساختن
problematically	بطور مشکوک
obscures	مشکوک ساختن
obscure	مشکوک ساختن
obscurer	مشکوک ساختن
questionable results	نتایج مشکوک
bad dept	طلب مشکوک الوصول
suspect battery	اتشبار مشکوک دشمن
doubtful account	طلب مشکوک الوصول
it is of doubtful proveance	مبدا ان مشکوک است
shady	سایه افکن مشکوک
questionable	سوال برانگیز مشکوک
apocryphal	دارای اعتبار مشکوک ساختگی
brassage	هزینه مشکوک نمودن شمش
doubtful	ترکش مشکوک مورد تردید
inquest	بازجویی و تحقیق در موردمرگهای مشکوک
inquests	بازجویی و تحقیق در موردمرگهای مشکوک
The suspected offender [perpetrator] is a previously respectable father.	پدری تا به حال محترم مشکوک به جرم است .
precarious	عاریهای بسته بمیل دیگری مشروط بشرایط معینی مشکوک
pseudepigrapha	نوشته هاوکتابهای مشکوک الاعتباری که تالیف انهارابنویسندگان نسبت میدهد
purple	در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com