Dictiornary-Farsi | مصالحه حل اختلاف اصلاح ذات البین | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
conciliation	مصالحه حل اختلاف اصلاح ذات البین


Other Matches

reconciliation of two parties	اصلاح ذات البین
reconcilement	ذات البین
concentration cell corrosion	نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
azimuth deviation	اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
revising	اصلاح کردن اصلاح نمودن
revises	اصلاح کردن اصلاح نمودن
revise	اصلاح کردن اصلاح نمودن
albin counter gambit	گامبی متقابل البین در گامبی وزیر شطرنج
modification kit	جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
self correcting	خود بخود اصلاح شونده اصلاح کننده نفس خود
free air anomaly	اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
compositions	مصالحه
conciliation	مصالحه
conciliatory	مصالحه
reconciliation	مصالحه
amicable settlement	مصالحه
compromise	مصالحه
compromises	مصالحه
composition	مصالحه
compromising	مصالحه
conciliatory proceedings	جریان مصالحه
optional conciliation	مصالحه اختیاری
uncompromising	مصالحه ناپذیر
reconciliatory	مصالحه امیز
accord	مصالحه پیمان
conciliatory measures	معیارهای مصالحه
accorded	مصالحه پیمان
accords	مصالحه پیمان
compromis	مصالحه کردن
uncompromisingly	مصالحه ناپذیر
compromis	مصالحه تراضی
board of conciliation	هیات مصالحه
amicably	به طور مصالحه
imparlance	مهلت برای مصالحه
compromising	توافق مصالحه کردن
compromise	توافق مصالحه کردن
buy off	باپول مصالحه کردن
compromises	توافق مصالحه کردن
to split the difference	میانه را گرفتن مصالحه کردن
difference in northing	اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
meet half way	مصالحه کردن سازش کردن
disparity	اختلاف
discord	اختلاف
disagreements	اختلاف
quarrelling	اختلاف
quarreling	اختلاف
mean square deviation	اختلاف
quarrelled	اختلاف
disputed	اختلاف
dispute	اختلاف
variance	اختلاف
disputes	اختلاف
diversion	اختلاف
diversions	اختلاف
discrepancy	اختلاف
quarreled	اختلاف
quarrel	اختلاف
misalignment	اختلاف
disputing	اختلاف
disparities	اختلاف
stour	اختلاف
schismatism	اختلاف
defferential	اختلاف
disagreement	اختلاف
differences	اختلاف
difference	اختلاف
divided <adj.>	در اختلاف
divarication	اختلاف
settlement of disputes	حل اختلاف
compromis	حل اختلاف
schism	اختلاف
versatility	اختلاف
quarrels	اختلاف
schisms	اختلاف
variations	اختلاف
variation	اختلاف
dissension	اختلاف شقاق
scissor	پراکندگی اختلاف
shading	اختلاف جزئی
crossest	اختلاف مرافعه
wage differentials	اختلاف در دستمزد
reconcilement	رفع اختلاف
cross	اختلاف مرافعه
vertical interval	اختلاف ارتفاع
variegation	اختلاف رنگ
crosses	اختلاف مرافعه
crosser	اختلاف مرافعه
settlement of a dispute	رفع اختلاف
dissension	اختلاف عقیده
disputing	اختلاف نظر
magnetic variation	اختلاف مغناطیسی
difference in easting	اختلاف طول
parallactic	اختلاف منظری
difference	اختلاف دو چیز
differences	اختلاف دو چیز
parallax	اختلاف منظر
parallax distortion	اختلاف منظر
parallaxe	اختلاف منظر
phase shift	اختلاف فاز
difference of opinions	اختلاف نظر
divergence of opinions	اختلاف نظر
judicial settlement	حل اختلاف قضایی
inventory discrepancy	اختلاف دفتردارایی
inventory discrepancy	اختلاف موجودی
heteromorphism	اختلاف شکل
deviation	اختلاف سمت
deviations	اختلاف سمت
frequency drift	اختلاف فرکانس
efficiency variance	اختلاف بازدهی
diversity of opinions	اختلاف ارا
diversity of citizenship	اختلاف تابعیت
dissidence	اختلاف رای
difference of potential	اختلاف پتانسیل
class distinctions	اختلاف طبقاتی
phase difference	اختلاف فاز
phase displacement	اختلاف فاز
divarication	اختلاف عقیده
disagreement	اختلاف ناسازگاری
friction	مالش اختلاف
frictions	مالش اختلاف
hetermorphism	اختلاف شکل
dispute	اختلاف نظر
disputed	اختلاف نظر
disputes	اختلاف نظر
disagreements	اختلاف ناسازگاری
divisions	اختلاف تفرقه
angular displacement	اختلاف زاویهای
product differentiation	اختلاف محصول
potential difference	اختلاف پتانسیل
division	اختلاف تفرقه
deflection correction	اختلاف انحراف
modifiation	اصلاح
regeneration	اصلاح
melioration	اصلاح
reconciliation	اصلاح
reclamation	اصلاح
modification	اصلاح
reform	اصلاح
reforms	اصلاح
improvement	اصلاح
rectification	اصلاح
improvements	اصلاح
reparation	اصلاح
atonement	اصلاح
betterment	اصلاح
shading	اصلاح
reconcilement	اصلاح اصلاح
emendation	اصلاح
shavind	اصلاح
reformation	اصلاح
repaired	اصلاح
arrangements	اصلاح
adjustments	اصلاح
revisions	اصلاح
rehabilitation	اصلاح
repair	اصلاح
adjustment	اصلاح
reforming	اصلاح
amendments	اصلاح
amendment	اصلاح
alternation	اصلاح
correction	اصلاح
arrangement	اصلاح
revision	اصلاح
schisms	اختلاف وتفرقه درکلیسا
constant potential	اختلاف پتانسیل ثابت
contact potential difference	اختلاف پتانسیل مجاورتی
contested area	منطقه موضوع اختلاف
parallax	اختلاف منظر انطباق
phase difference	اختلاف مراحل عملیات
schism	اختلاف وتفرقه درکلیسا
sea slike	اختلاف رنگ سطح اب
inequalities	عدم تساوی اختلاف
dissents	اختلاف عقیده داشتن
dissented	اختلاف عقیده داشتن
angle of parallax	زاویه اختلاف دید
split the difference <idiom>	واریز اختلاف پول
color difference signal	پیام اختلاف رنگ
dissent	اختلاف عقیده داشتن
inequality	عدم تساوی اختلاف
schismatism	اختلاف وتفرقه درکلیسا
differences of opinion	اختلاف عقیده [نظر]
shade of meaning	اختلاف جزئی در معنی
parallax-free <adj.>	بدون اختلاف در رویت
diurnal	اختلاف سطح 42 ساعته اب
parallax-free <adj.>	بدون اختلاف منظر
ionization potential	اختلاف پتانسیل یونش
trade gap	اختلاف داد و ستد
threshold voltage	اختلاف سطح استانهای
electric potential difference	اختلاف پتانسیل الکتریکی
A fundamental (slight) difference.	اختلاف اساسی ( جزئی )
disgreement	عدم موافقت اختلاف
to disagree [or be in disagreement] [on something/about something]	بر سر چیزی اختلاف داشتن
They have had their differences for a long time .	مدنتهااست با هم اختلاف دارند
difference in easting	اختلاف طول جغرافیایی
thermal resolution	حداقل اختلاف حرارت
magnetic potential difference	اختلاف پتانسیل مغناطیسی
to instigate disturbances	تحریک اختلاف کردن
irreconcilability	اصلاح ناپذیری
accomodate	اصلاح کردن