English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 151 (7 milliseconds)
English Persian
binding material مصالح چسبنده
Other Matches
cohesive material مواد چسبنده چسبنده
roof covering material مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
toughest چسبنده
inherent چسبنده
sticktight چسبنده
tenacious چسبنده
viscid چسبنده
adnascent چسبنده
gooey چسبنده
sticking چسبنده
gummy چسبنده
gummier چسبنده
clinging چسبنده
glutinous چسبنده
sticky چسبنده
tough چسبنده
tougher چسبنده
gummiest چسبنده
agglutinative چسبنده
adhesives چسبنده
adhesive چسبنده
heavier مسیر پر از گل چسبنده
heavies مسیر پر از گل چسبنده
heaviest مسیر پر از گل چسبنده
coherent materials مواد چسبنده
remora ماهی چسبنده
hot setting adhesive چسبنده گرم
cohesive materials مواد چسبنده
innate درونی چسبنده
bituminous binder چسبنده قیری
adhesively بطور چسبنده
adhesive wax موم چسبنده
tenaculum الت چسبنده
adhesive force نیروی چسبنده
sticky charge خرج چسبنده
stick-on چسبنده چسبناک
heavy مسیر پر از گل چسبنده
semiliquid مایع چسبنده
tenacious چسبنده سفت
binders چسبان مواد چسبنده
gumbo گل چسبنده و زیاد در مسیراسبدوانی
goo ماده چسبنده و لزج
gluten ماده چسبنده گندم
binder چسبان مواد چسبنده
library paste نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
donor مصالح
compromiser مصالح
donors مصالح
mantling مصالح
material مصالح
materials مصالح
reason of state مصالح عمومی
waste material مصالح وازده
impermeable materials مصالح ناتراوا
impermeable materials مصالح نفوذناپذیر
impervious materials مصالح ناتراوا
hard core مصالح اوار
hard core مصالح تخریب
ballast مصالح شکسته
engineering material مصالح مهندسی
endurance limit حد دوام مصالح
considerations of public interest مصالح مرسله
rubble hard core مصالح تخریب
masonry dam سد با مصالح بنایی
material testing ازمایش مصالح
strength of materials مقاومت مصالح
overburden مصالح رویی
permeable materials مصالح تراوا
public interests مصالح عامه
reason of state مصالح مملکتی
road making material مصالح راه
road making material مصالح راهسازی
rubble hard core مصالح اوار
sealing compound مصالح سیلکوت
talus meterial مصالح سنگریز
testing of materials ازمایش مصالح
building material مصالح ساختمانی
building material مصالح ساختمان
foundation materials مصالح پی سازی
stuff جنس مصالح
flooring مصالح کف سازی
material جنس مصالح
stuffs جنس مصالح
ballast مصالح شسته
stuffed جنس مصالح
paving مصالح سنگفرش
materials جنس مصالح
aggregates مصالح دانهای
coated materials مصالح اغشته
aggregate مصالح دانهای
materials مصالح ساختمان
material مصالح ساختمان
roofing مصالح ساختن بام
aggregate کلوخه مصالح سنگی
aggregate مصالح دانه بندی
ballast شن ریزی مصالح شکسته
sheeting مصالح ورق سازی
material testing laboratory ازمایشگاه مصالح ساختمانی
testing of materials ازمایش مقاومت مصالح
masonry lining پوشش با مصالح ساختمانی
semipermeable materials مصالح نیمه تراوا
semipervious materials مصالح نیمه تراوا
aggregates کلوخه مصالح سنگی
stone ballast مصالح شکسته سنگی
uniform aggregate مصالح ریزدانه یکنواخت
aggregates مصالح دانه بندی
transferor مصالح انتقال دهنده
storage pile انبار مصالح در کارگاه
material storage area انبار مصالح ساختمانی
aggregate flow diagram نمودار تهیه مصالح
florring مصالح فرش اطاق
coated materials مصالح اندود شده
endowment for the benefit of the public وقف بر مصالح عامه
coarse aggregate مصالح درشت دانه
brick ballast مصالح شکسته اجری
masonery bond بست مصالح بنایی
brick masonary channel کانال با مصالح اجری
masonery مصالح ساختمانی سنگتراشی
sheathing مصالح مخصوص غلاف یا پوشش
studding مصالح ساختمانی از قبیل تیروغیره
material testing machine دستگاه ازمایش مقاومت مصالح
ticky-tacky [American E] جنس بنجل [مصالح ساختمان]
fine aggregate مصالح ریزدانه سنگدانههای ریز
electric wiring material مصالح سیم کشی برق
coarse aggregate مصالح دانه بندی درشت
selected fill مصالح انتخابی برای خاکریزی
jerry build با مصالح ارزان ساختمان کردن
aggregate interlocking بهم چسبیدن مصالح ریزدانه
hauls فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauling فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauled فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
haul فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
tubing مصالح لوله سازی ولوله کشی
internationalism عقیده بحفظ و رعایت مصالح عمومی ملل
masonary مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
haul road راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
aggregate batcher تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
aggregate batching plant دستگاه تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
limpet mines مین ناو چسب مین چسبنده دریایی
free haul در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
aggregate مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregates مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
building material dealer فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dedications اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
dedication اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
bulking افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
consuls نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
consul نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
individualism فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
declaration of trust افهارنامه تکلیف به قبض افهارنامهای که ناقل به منتقل الیه یا مصالح به متصالح میدهد و در ان به او تکلیف میکند که اداره مورد انتقال یا مال الصلح رابه عهده بگیرد و ان را قبض کند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com