Dictiornary-Farsi | مصرف انتقالی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
transitory consumption	مصرف انتقالی


Other Matches

average propensity to consume	میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
diminishing utility	اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
consumer logistics	امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
power consumer	مصرف انرژی مصرف توان
margin propensity to consume	تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
transitions	انتقالی
transitional	انتقالی
ceded	انتقالی
transferential	انتقالی
transitionary	انتقالی
transition	انتقالی
transitive	انتقالی
transitory	انتقالی
translation bearing	یاتاقان انتقالی
revolution	حرکت انتقالی
translations	حرکت انتقالی
translation	حرکت انتقالی
transfer reaction	واکنش انتقالی
translational energy	انرژی انتقالی
transitory society	جامعه انتقالی
transitory income	درامد انتقالی
translational lift	برای انتقالی
translational motion	حرکت انتقالی
translative	ترجمهای انتقالی
transmission system	سیستم انتقالی
transit bearing	سمت انتقالی
transmission system	دستگاه انتقالی
transference resistance	مقاومت انتقالی
ceded public domains	خالصجات انتقالی
transitional motion	حرکت انتقالی
transfer earnings	درامدهای انتقالی
transfer income	درامد انتقالی
revolutions	حرکت انتقالی
transational symmerty	تقارن انتقالی
running fix	نقطه انتقالی
transfer payments	پرداختهای انتقالی
deferred charges	هزینههای انتقالی
deferred income	درامدهای انتقالی
transfer functions	توابع انتقالی
transfer mold	قالب گیری انتقالی
transfers	سند انتقال انتقالی
transition ranges	میدان تیر انتقالی
transfer	سند انتقال انتقالی
government transfer payments	پرداختهای انتقالی دولت
transmission dynamometer	توان سنج انتقالی
transfer molding	ریخته گری انتقالی
alienable	قابل فروش انتقالی
transferring	سند انتقال انتقالی
transfer molding	قالب ریزی انتقالی
epochal psychosis	روان پریشی سنین انتقالی
net tax revenue	مالیات منهای پرداختهای انتقالی
Hypnagogia	تجربه حالت انتقالی از بیداری تا خواب
vortex flow	جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
pigou effect	اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
transit bearing	گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
extravagant	مصرف
good for nothing	بی مصرف
consumerism	مصرف
income consumption curve	مصرف
consumption possibility line	حد مصرف
wasteful	مصرف
usages	مصرف
aggregate consumption	مصرف کل
overall consumption	مصرف کل
usage	مصرف
wasters	مصرف
waster	مصرف
of no a	بی مصرف
consumption	مصرف
comsumption	مصرف
otiose	بی مصرف
offtake	مصرف
expense	مصرف
expenditure	مصرف
sodden	بی مصرف
unemployed	بی مصرف
wastes	بی مصرف
waste	بی مصرف
disposal	مصرف
peak load	بحبوحه مصرف
partial substitution	جانشینی مصرف
exploitation [utilization]	مورد مصرف
optional consumption	مصرف اختیاری
induced consumption	مصرف القائی
usage	مورد مصرف
using	مورد مصرف
per capita consumption	مصرف سرانه
per capita water consumption	مصرف سرانه اب
permanent consumption	مصرف دائمی
propensity to consume	گرایش به مصرف
private consumption	مصرف خصوصی
present consumption	مصرف حال
present consumption	مصرف جاری
power consumption	مصرف برق
power consumption	مصرف قدرت
power consumer	مصرف برق
utilisation [British]	مورد مصرف
national consumption	مصرف ملی
home consumption	مصرف داخلی
home consumption	مصرف خانگی
TAN [Transaction authentication number]	رمز یکبار مصرف
high mass consumption	مصرف انبوه
usages	موارد مصرف
utilisations	موارد مصرف
utilizations	موارد مصرف
gasoline consumption	مصرف بنزین
fuel consumption	مصرف سوخت
expenditure credit	اعتبار مصرف
excise tax	مالیات بر مصرف
home use entry	اعلامیه مصرف
idle stock	موجودی بی مصرف
maximum power demand	مصرف حداکثر
mass consumption	مصرف کلان
mass consumption	مصرف انبوه
utilization	مورد مصرف
irrigation consumption	مصرف ابیاری
internal power	مصرف داخلی
internal consumption	مصرف داخلی
industrial consumption	مصرف صنعتی
induced consumption	مصرف تشویقی
inconsumable	مصرف نکردنی
productive consumption	مصرف مولد
propensity to consume	تمایل به مصرف
applicable <adj.>	مصرف کردنی
suitable <adj.>	مصرف کردنی
usable <adj.>	مصرف کردنی
useful <adj.>	مصرف کردنی
utilisable [British] <adj.>	مصرف کردنی
transitory consumption	مصرف گذرا
utilizable <adj.>	مصرف کردنی
applicable <adj.>	قابل مصرف
use up	مصرف کردن
throwaway	یکبار مصرف
consumerism	مصرف گرایی
usage rate	نرخ مصرف
utilizable <adj.>	قابل مصرف
suitable <adj.>	قابل مصرف
usable <adj.>	قابل مصرف
useful <adj.>	قابل مصرف
to use up	مصرف کردن
throw away	چیز بی مصرف
rival consumption	مصرف رقابتی
ready use	اماده مصرف
rate of consumption	نرخ مصرف
utilisable [British] <adj.>	قابل مصرف
recive	مصرف کنید
unproductive consumption	مصرف بیهوده
put away	مصرف کردن
consumed	مصرف کردن
consumer brand	کالای پر مصرف
abuse	سوء مصرف
abused	سوء مصرف
abuses	سوء مصرف
abusing	سوء مصرف
consumable	مصرف شدنی
consumer	مصرف کننده
users	مصرف کننده
consumes	مصرف کردن
rags	بی مصرف شدن
utilization	مصرف بکاربری
user	مصرف کننده
conspicuious consumption	مصرف تجملی
conspicious consumption	مصرف تجملی
using	استعمال مصرف
shelf life	تاریخ مصرف
bootless	بی مصرف بی علاج
autonomous consumption	مصرف مستقل
coefficient of utility	ضریب مصرف
capital consumption	مصرف سرمایه
consumers	مصرف کننده
expendable	مصرف پذیر
eats	مصرف کردن
eat	مصرف کردن
disposable	مصرف شدنی
exhausted	مصرف شده
consumption rate	نواخت مصرف
consumption rate	میزان مصرف
dismantle	بی مصرف کردن
domestic consumption	مصرف خانگی
dismantled	بی مصرف کردن
dismantles	بی مصرف کردن
dismantling	بی مصرف کردن
consumption rate	اهنگ مصرف
consumption schedule	جدول مصرف
consumption theory	نظریه مصرف
expenditure	میزان مصرف
rag	بی مصرف شدن
consumption possibility line	خط امکانات مصرف
energy consumption	مصرف انرژی
spend	مصرف کردن
spends	مصرف کردن
use	استعمال مصرف
consumption function	تابع مصرف
consume	مصرف کردن
uses	استعمال مصرف
ready for use	اماده مصرف
tertiary consumers	مصرف کنندگان سومین
specific fuel consumption	مصرف سوخت ویژه
to be on the strain	زیاد مصرف شدن