English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
specific fuel consumption مصرف سوخت ویژه
Other Matches
fuel consumption مصرف سوخت
bunker fuel سوخت یا گازوییلی که به مصرف خود کشتی می رسد
brake specific fuel consumption مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت
cruise control کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
burning rate سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
idiosyncrasies طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasy طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
central refueling provisions سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
air metering force نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
combustion starter مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
bipropellant سوخت راکت متشکل از دو جزء سوخت و اکسیدکننده
atomisers سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomizer سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomizers سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
charge جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
charges جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
average propensity to consume میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
diminishing utility اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
consumer logistics امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
to watch for certain symptoms توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
special interest groups گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
specialities کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
power consumer مصرف انرژی مصرف توان
margin propensity to consume تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
torch pot [محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
ullage فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
tips باکهای خارجی سوخت باکهای بیرونی سوخت
praetorial متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
pigou effect اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
fuelling سوخت
dissimilation سوخت
burner frame سوخت
catabolism سوخت
propellant سوخت
propellants سوخت
gasoline سوخت
fuels سوخت
firing سوخت
stoker سوخت
combustion سوخت
fuel سوخت
fuelled سوخت
power fuel سوخت
fueled سوخت
solid propellant سوخت جامد
feeder سوخت رسان
carburator سوخت رسان
feeders سوخت رسان
tanker مخزن سوخت
tankers مخزن سوخت
octane سوخت ماشینی
refuelled سوخت گیری
thickened fuel سوخت جامد
domestic fuel سوخت خانگی
refueling سوخت گیری
jetting سوخت پاش
jetted سوخت پاش
tank ماشین سوخت
atomisers سوخت افشان
jets سوخت پاش
atomizer سوخت افشان
jet سوخت پاش
atomizer سوخت پاش
atomizers سوخت افشان
atomizers سوخت پاش
atomisers سوخت پاش
bulk petroleum سوخت مخزنی
refuelling سوخت گیری
refuels سوخت گیری
fuel pump پمپ سوخت
fuel meter سوخت سنج
fuel manifold چندراهی سوخت
fuel injection سوخت رسانی
The house burned down . خانه سوخت
fuel grade درجه سوخت
fuel gas سوخت گازی
fuel filter صافی سوخت
fuel engineering مهندسی سوخت
fuel air pump بوستر سوخت
fire teazer سوخت انداز
firer سوخت انداز
fuel storage انبار سوخت
gas fuel سوخت گازی
fule pump تلمبه سوخت
fule pump پمپ سوخت
stoke سوخت ریختن در
stoked سوخت ریختن در
stokes سوخت ریختن در
stoking سوخت ریختن در
feed tank مخزن سوخت
fule injection تزریق سوخت
fuel tap شیر سوخت
fuel tank مخزن سوخت
fuel economy اقتصاد سوخت
fueled سوخت موتور
fuels سوخت دادن
chemical fuel سوخت شیمیایی
chokes دریچه سوخت
choked دریچه سوخت
fuels سوخت موتور
choke دریچه سوخت
oil firing سوخت روغنی
stoker سوخت انداز
raw fuel سوخت خام
metabolisms سوخت و ساز
metabolisms سوخت وساز
motor fule سوخت موتوری
metabolic سوخت و سازی
fuel سوخت موتور
fuelled سوخت دادن
fueled سوخت دادن
fuelled سوخت موتور
fireman سوخت گیر
firemen سوخت گیر
avgas سوخت طیاره
fuelling سوخت دادن
firemen سوخت انداز
fuel سوخت دادن
fuelling سوخت موتور
fireman سوخت انداز
aviation fuel سوخت هواپیما
metabolism سوخت و ساز
rocket fuel سوخت موشک
refueled سوخت گیری
liquid propellant سوخت مایع
burner سوخت پاش
rocket fuel سوخت راکت
liquid fuel سوخت مایع
solid fuel سوخت جامد
fossil fuel سوخت سنگوارهای
burners سوخت پاش
refuel سوخت گیری
colloidal propeller سوخت کلوئیدی
ion burn یون سوخت
metabolical سوخت وسازی
fossil fuels سوخت سنگوارهای
metabolism سوخت وساز
it excited my pity دلم سوخت
fueling سوخت گیری
refueled سوخت گیری کردن
refueling تجدید سوخت کردن
stoker متصدی سوخت کوره
refuels تجدید سوخت کردن
powdered coal firing سوخت خاک ذغال
refuelled سوخت گیری کردن
refuelled تجدید سوخت کردن
refuelling تجدید سوخت کردن
refuelling سوخت گیری کردن
spray carburetor کاربراتور سوخت پاش
feed pump پمپ سوخت رسانی
refuel تجدید سوخت کردن
firing عمل سوخت دادن
refuel سوخت گیری کردن
refueled تجدید سوخت کردن
feeder vessel کشتی سوخت رسان
diergolic سوخت مایع ثابت
stokehold محل سوخت ریزی
refueling سوخت گیری کردن
One must suffer in silence. باید سوخت وساخت
natural gas firing سوخت گاز طبیعی
regenerative gas firing سوخت گازی رژنراتیو
metabolic reaction واکنش سوخت و سازی
What can't be cured must be endured. <idiom> باید سوخت و ساخت.
to mend the fire سوخت به اتش رساندن
liquid rocket راکت سوخت مایع
liquid propellant سوخت مایع موشک
breeder rocket راکت سوخت ساز
fuels سوخت گیری کردن
baf ضریب تعدیل سوخت
Her face was sun-burnt. صورتش درآفتاب سوخت
peptized fuel سوخت تغلیظ شده
overfeed زیاد سوخت رساندن به
oilking متصدی سوخت و اب کشتی
unusable fuel سوخت غیرقابل استفاده
fuel سوخت گیری کردن
air/fuel ratio نسبت هوا به سوخت
fueled سوخت گیری کردن
fuelled سوخت گیری کردن
fuelling سوخت گیری کردن
burner nozzle نازل سوخت پاش
thickened fuel سوخت تغلیظ شده
injector pump پمپ تزریق سوخت
throttled دستگاه کنترل سوخت
throttle دستگاه کنترل سوخت
refuels سوخت گیری کردن
fuel tank vent هواکش تانک سوخت
fuel supply pump پمپ سوخت رسانی
fuel supply line لوله سوخت رسانی
fuel reserve tank مخزن ذخیره سوخت
fuel oil mixture مخلوط روغن و سوخت
fuel injection system سیستم تزریق سوخت
fuel endurance میزان تکافوی سوخت
fuel endurance قدرت پایداری سوخت
fuel control unit واحد کنترل سوخت
throttles دستگاه کنترل سوخت
gasoline gels سوخت تغلیظ شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com