Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 51 (4 milliseconds)
English
Persian
emergent
مضر اثرات ناشیه
Other Matches
cloud chamber effect
اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
occupations
حقوق و امتیازات ناشیه از تصرف اعیان غیرمنقول
survivorship
زنده ماندن پس ازمرگ دیگری و حقوق ناشیه از ان
occupation
حقوق و امتیازات ناشیه از تصرف اعیان غیرمنقول
comulative action
اثرات کلی
secondary effects
اثرات ثانوی
range effects
اثرات بردی
range effects
اثرات برد
linkage effects
اثرات زنجیری
chain effects
اثرات زنجیری
shoaling effect
اثرات کم عمق
side effects
اثرات جنبی
side effects
اثرات فرعی
spillover effects
اثرات خارجی
thermal effects
اثرات حرارتی
externalities
اثرات خارجی
technological spillover
اثرات فنی
spread effects
اثرات پراکندگی
spread effects
اثرات نشر
controlled effects
اثرات کنترل شده
equipotent
دارای اثرات برابر
desired effects
اثرات مورد نظر
contingent effects
اثرات احتمالی انفجار هستهای
accidentalism
اثرات تابش نورمصنوعی براشیاء
wind load
سربار ناشی از اثرات باد
controlled effects
جنگ افزارهای با اثرات کنترل شده
failures
خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
posthypnotic
ناشی از اثرات بعدی خواب مغناطیسی
failure
خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
troop safety
حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
final act
سندی است که در پایان کار کنفرانس تنظیم میشود وخلاصه کارهای کنفرانس ونتایج حاصله از آن و تعهدات و موافقتهای ناشیه از آن ونیز مسائلی که جنبه فرعی دارند مانند توصیه ها وارزوهای اعضا کنفرانس را در بردارد
bioastronautics
مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
stochastic model
نمایش ریاضی سیستم که حاوی اثرات اعمال تصادفی است
estrogen
ماده که بطورطبیعی درگیاهان وجوددارد ودارای اثرات حیاتی مشابه است
anti-
روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
palettes
تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
palette
تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
information hiding
یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است
aliasing
اثرات بصری نامطلوب تصاویرتولید شده کامپیوتری درنتیجه استفاده از روشهای نادرست نمونه برداری staircasing
electrodynamics
شاخهای از علم فیزیک که درباره اثرات جریان برق برمعناطیس یا روی جریانهای الکتریکی دیگر یاروی خودشان بحث میکند
softest
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
soft
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
solid-state
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
epistasis
اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری
epistasy
اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری
dump
نقط های در برنامه که برنامه و داده اش در محل ذخیره سازی حفظ شده اند تا از اثرات خطاها جلوگیری شود
exception
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
exceptions
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
phosphor
صفحه نمایش پوشیده شده که تصاویر نمایش داده شده در زمان طولانی تر از تنظیم مجدد برمی گرداند و اثرات نور را کم میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com