Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 199 (10 milliseconds)
English
Persian
engineering surveys
مطالعات مهندسی
Other Matches
ovservation
مطالعات
loadometer surveys
مطالعات بارسنجی
social studies
مطالعات اجتماعی
feasability study
مطالعات اجرایی
sexology
مبحث مطالعات جنسی
to react to something
واکنش نشان دادن به چیزی
[مهندسی برق]
[مهندسی ماشین آلات]
to respond to something
واکنش نشان دادن به چیزی
[مهندسی برق]
[مهندسی ماشین آلات]
civil engineering works
بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
engineered
قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineers
قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineer
قسمت مهندسی رسته مهندسی
association for computers and humanities
یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
heavy current engineering
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
engineering
مهندسی
architecht's scale
خط کش مهندسی
sliding rule
خط کش مهندسی
engineered
مهندسی
engineers
مهندسی
engineer's scale
خط کش مهندسی
engineer
مهندسی
slide rule
خط کش مهندسی
slide rules
خط کش مهندسی
to come to a stop
ایستادن
[مهندسی]
illuminating engineering
مهندسی روشنایی
hydrulic engineering
مهندسی هیدرولیک
fuel engineering
مهندسی سوخت
theodo;ite
دوربین مهندسی
genetic engineering
مهندسی ژنتیک
engineering steel
فولاد مهندسی
engineering office
دفتر مهندسی
engineering material
مصالح مهندسی
knowledge engineer
مهندسی اگاهی
system engineering
مهندسی سیستم
radio engineering
مهندسی رادیو
radar engineering
مهندسی رادار
quality engineering
مهندسی کیفیت
municipal engineering
مهندسی شهرسازی
metallurgical engineering
مهندسی متالوژی
mechanical engineering
مهندسی مکانیک
structural engineering
مهندسی محاسب
lighting engineering
مهندسی روشنایی
knowledge engineering
مهندسی معلومات
knowledge engineer
مهندسی دانش
sanitary engineering
مهندسی بهداشت
engineering economics
اقتصاد مهندسی
social engineering
مهندسی اجتماعی
civil engineering
مهندسی ساختمان
computer engineering
مهندسی کامپیوتر
communication engineering
مهندسی مخابرات
combat engineer
مهندسی رزمی
chemical engineering
مهندسی شیمی
gas engineering
مهندسی گاز
sapper
قسمت مهندسی
sappers
قسمت مهندسی
architecht's scale
خط کش مقیاس مهندسی
engineers
مهندسی کردن
engineered
مهندسی کردن
electric engineering
مهندسی برق
engineer division
قسمت مهندسی
abrasive cutting
برش
[مهندسی]
division engineer
مهندسی لشگر
engineer battalion
گردان مهندسی
engineer's scale
خط کش محاسبه مهندسی
engineer
مهندسی کردن
catch
[latch]
دندانه
[چفت]
[مهندسی]
genetic engineering
مهندسی زاد شناختی
cutting wire
سیم برش
[مهندسی]
self-aligning
<adj.>
خود تنظیمگر
[مهندسی]
to zeroize
صفر کردن
[مهندسی]
to zeroise
[British E]
صفر کردن
[مهندسی]
to come to a stop
متوقف شدن
[مهندسی]
to come to a stop
از کار افتادن
[مهندسی]
parallax error
خطای پارالاکس
[مهندسی]
to turn up
[collar]
به بالا کج کردن
[مهندسی]
official calibration
واسنجی رسمی
[مهندسی]
tunnel diode
مهندسی دیود تانل
capacitor
خازن
[فیزیک]
[مهندسی]
flame cutting
جوش بری
[مهندسی]
gas cutting
برشکاری گازی
[مهندسی]
gear cutting
دنده تراشی
[مهندسی]
high frequency engineering
مهندسی فرکانس بالا
rectifier
دیود
[فیزیک]
[مهندسی]
diode
دیود
[فیزیک]
[مهندسی]
diode
یکسوساز
[فیزیک]
[مهندسی]
civil engineering
مهندسی راه و ساختمان
rectifier
یکسوساز
[فیزیک]
[مهندسی]
division engineer
یکان مهندسی لشگر
theodolite
زاویه سنج مهندسی
theodolites
زاویه سنج مهندسی
abrasive cutting
اره کاری
[مهندسی]
highway engineering
مهندسی جاده سازی
human factors engineering
مهندسی عوامل انسانی
to fold up
به بالا کج کردن
[مهندسی]
low voltage engineering
مهندسی فشار ضعیف
to hinge up
به بالا کج کردن
[مهندسی]
superconductor
ابررسانا
[فیزیک]
[مهندسی]
telephone engineering
تکنیک یا مهندسی تلفن
to tilt up
به بالا کج کردن
[مهندسی]
pioneer unit
یگان مهندسی رزمی
software engineering
مهندسی نرم افزار
precision engineering
مهندسی ابزار دقیق
tin snips
قیچی اهن بر مهندسی
light current engineering
مهندسی جریان ضعیف
electrical outlet
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
outlet
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
socket
[wall socket]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
output
[of a circuit or device]
خروجی
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
power point
[British]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
power outlet
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
lift
[of a pump]
مقدار حمل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
point
[wall socket]
[British]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
discharge rate
[of a pump]
مقدار انتقال
[تلمبه ای]
[مهندسی]
Parts-per notation
بخش در یکای سنجش
[مهندسی]
static equilibrium
تعادل مکانیکی
[فیزیک]
[مهندسی]
mechanical equilibrium
تعادل مکانیکی
[فیزیک]
[مهندسی]
rectifier
دوقطبی الکتریکی
[فیزیک]
[مهندسی]
diode
دوقطبی الکتریکی
[فیزیک]
[مهندسی]
electrical circuit
مدار الکتریکی
[فیزیک]
[مهندسی]
static equilibrium
تعادل استاتیک
[فیزیک]
[مهندسی]
mechanical equilibrium
تعادل استاتیک
[فیزیک]
[مهندسی]
capacity
[of a pump]
مقدار حمل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
capacity
[of a pump]
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
capacity
[of a pump]
مقدار انتقال
[تلمبه ای]
[مهندسی]
delivery
[of a pump]
مقدار حمل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
delivery
[of a pump]
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
delivery
[of a pump]
مقدار انتقال
[تلمبه ای]
[مهندسی]
discharge rate
[of a pump]
مقدار حمل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
discharge rate
[of a pump]
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
lift
[of a pump]
مقدار انتقال
[تلمبه ای]
[مهندسی]
lift
[of a pump]
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
oil level indicator
نشانگر سطح روغن
[مهندسی]
convenience outlet
[American]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
railroad engineering
مهندسی یا تکنیک راه اهن
receptacle
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
adjustable stop
توقف قابل تنظیم
[مهندسی]
power pack
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
high frequency electrical engineering
مهندسی برق فرکانس بالا
Barlow's wheel
چرخ بارلو
[مهندسی برق]
accumulator
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
Internet
مهندسی و مدیریت اینترنت است
IAB
مهندسی و مدیریت اینترنت است
notch
دستگیره
[دندانه]
[چفت]
[مهندسی]
cutting press
پرس قطع کننده
[مهندسی]
engineering drawing
طراحی و نقشه کشی مهندسی
uprating
بهبود میزان کارائی
[مهندسی]
high tension engineering
مهندسی فشار قوی الکتریکی
globe valve
شیر سوپاپی
[صنعت]
[تکنولوژی ]
[مهندسی]
to start up something
دستگاهی
[کارخانه ای]
را راه انداختن
[مهندسی]
to put something into operation
دستگاهی
[کارخانه ای]
را راه انداختن
[مهندسی]
to plug
متصل کردن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
globe valve
شیر بشقابی
[صنعت]
[تکنولوژی ]
[مهندسی]
automotive engineering
تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
cae
Engineering ComputerAided مهندسی توسط کامپیوتر
faulty connection
رابطه اشتباه
[الکترونیک مهندسی برق]
charge carrier
حامل بار
[فیزیک]
[شیمی]
[مهندسی]
solar cell
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
photovoltaic cell
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
dimensionless quantity
کمیت بدون بعد
[فیزیک]
[شیمی]
[مهندسی]
theodolites
دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
theodolite
دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
deep discharge
تخلیه الکتریکی عمیق
[مهندسی برق یا الکترونیک]
to tap
ولتاژ مشخص کردن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
upgrading
به روز رسانی
[معاوضه قسمتهای قدیمی]
[مهندسی]
to tap
وسط مداراتصال دادن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
guarded output
خروجی حفاظ دار
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
default
تنظیمات در کارخانه تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
set value
تنظیمات در کارخانه تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
default
تنظیمات از پیش تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
default value
تنظیمات از پیش تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
default value
تنظیمات در کارخانه تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
default setting
تنظیمات از پیش تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
set value
تنظیمات از پیش تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
stress
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stresses
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stressing
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
ices
System Engineering IntegratedCivil سیستم مجتمع مهندسی عمران
to tap
با پایانه در وسط مداراتصال دادن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
fence
روکش محافظ
[یا نرده]
[بویژه در اره کمانه ای ]
[مهندسی]
default setting
تنظیمات در کارخانه تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
fits units with ... connection
مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ...
[الکترونیک مهندسی برق]
fortran
یک زبان سطح بالابرای انجام محاسبات ریاضی علمی و مهندسی
end stop
[Engineering]
توقف
[برخورد]
[محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای]
[مهندسی]
stop
[Engineering]
توقف
[برخورد]
[محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای]
[مهندسی]
macdraw
معماری مهندسی یانقشه کشان و متخصصین مشابه در هنرهای گرافیکی طراحی شده است
kinematics
فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
fielded
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
fields
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
field
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
to anneal
سخت کردن
[روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی]
[فلزات]
[مهندسی]
international
ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
internationals
ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
0.02 mm - Point-zero-two millimeters
[American E]
صفر ممیز صفر دو میلیمتر
[ریاضی]
[فیزیک]
[مهندسی]
0.02 mm - Nought-point-nought-two millimetres
[British E]
صفر ممیز صفر دو میلیمتر
[ریاضی]
[فیزیک]
[مهندسی]
to block and bleed
[valve]
مسدود کردن و تخلیه کردن
[دریچه]
[مهندسی]
bionics
مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
seabee
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
pioneer tools
وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
construction batalion
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com