English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
bioastronautics مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
Other Matches
tree of life درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
diversely به اشکال مختلف
diversiform دارای اشکال مختلف
proteus خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
pleomorphic چند شکلی دارای اشکال وصور مختلف
glottochronology مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
graph اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
graphs اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
morphophonemics مبحث مطالعه صور مختلف یاتصاریف مختلفه یک لغت یاریشه
filling out [پر کردن زمینه فرش با گل ها و یا اشکال مختلف جهت تزئین بیشتر متن]
input output analysis تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
aerodynamics شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
Honey comb design طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
medallion ترنج [نقش اصلی که در مرکز فرش قرار گرفته و در طرح لچک ترنج به ابعاد و اشکال مختلف مانند الماسی، خورشیدی، شش وجهی، و بیضی بافته می شود.]
biogenesis تکامل حیات پیدایش حیات
Kasim Ushag design طرح قسیم اوشاق [عشاق] [مربوط به فرش های کاراباغ در قرن نوزدهم میلادی می باشد که در آن ترنج بزرگی به شکل لوزی متن را در بر گرفته و اشکال قلاب مانند در جهات مختلف بافته می شوند.]
utility برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
feasability study مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
cloud chamber effect اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
karyosystematice بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
odysseys قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
odyssey قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
space ship کشتی فضایی سفینه فضایی
reciprocal border حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
target discrimination قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
chart شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charting شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charts شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
fractional اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
systems analysis ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
blocage [بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
selectable مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
symbiosis همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
fdm انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
heterogeneous network سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
vortex separation جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
paint program نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocating به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocate به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocates به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
function سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functioned سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
estate in common درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
gadroon اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
bussing خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
frequency انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequencies انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous مختلف الجنس و مختلف النوع
side effects اثرات فرعی
secondary effects اثرات ثانوی
spread effects اثرات پراکندگی
technological spillover اثرات فنی
side effects اثرات جنبی
range effects اثرات بردی
range effects اثرات برد
externalities اثرات خارجی
shoaling effect اثرات کم عمق
thermal effects اثرات حرارتی
spread effects اثرات نشر
spillover effects اثرات خارجی
comulative action اثرات کلی
chain effects اثرات زنجیری
linkage effects اثرات زنجیری
profiles امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profile امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
emergent مضر اثرات ناشیه
controlled effects اثرات کنترل شده
equipotent دارای اثرات برابر
desired effects اثرات مورد نظر
contingent effects اثرات احتمالی انفجار هستهای
wind load سربار ناشی از اثرات باد
accidentalism اثرات تابش نورمصنوعی براشیاء
posthypnotic ناشی از اثرات بعدی خواب مغناطیسی
failures خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
failure خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
controlled effects جنگ افزارهای با اثرات کنترل شده
intravitam در طی حیات
intravital در طی حیات
divan حیات
diwan حیات
alkahest اب حیات
brio حیات
vita حیات
subsistence حیات
life حیات
lives حیات
highways خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highway خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
troop safety حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
life giving حیات بخش
staff of life مایه حیات
enlivens حیات بخشیدن
life test ازمون حیات
revitalization تجدید حیات
life force نشاط حیات
enlivening حیات بخشیدن
vivifier حیات بخش
vivification حیات بخشی
vivific حیات بخش
vivific دارای حیات
vitalization حیات بخشی
enlivened حیات بخشیدن
vitalism حیات گرایی
vital energy قوه حیات
wildlife حیات وحش
alive در قید حیات
rebirth تجدید حیات
renascence تجدید حیات
aboveground در قید حیات
base-court حیات بیرونی
enliven حیات بخشیدن
resuscitative حیات بخش
resurgence تجدید حیات
hunting design طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
stochastic model نمایش ریاضی سیستم که حاوی اثرات اعمال تصادفی است
renascent تجدید حیات کننده
vitalism اعتقاد به اصالت حیات
reanimate حیات تازه بخشیدن
unregenerate دوباره حیات نیافته
unregenerated دوباره حیات نیافته
To be in the land of the living . درقید حیات بودن
biocid زیست کش مانع حیات
countenance [encourage] حیات تازه بخشیدن
reanimate حیات تازه بخشیدن
embolden حیات تازه بخشیدن
biotic مربوط به حیات وزندگی
encourage حیات تازه بخشیدن
wildlife management مدیریت حیات وحش
endemic wildlife حیات وحش بومی
elate حیات تازه بخشیدن
hearten حیات تازه بخشیدن
viability امکان ادامه حیات
estrogen ماده که بطورطبیعی درگیاهان وجوددارد ودارای اثرات حیاتی مشابه است
antibiotic جلوگیری کننده ازصدمه به حیات
refuge اواره گاه حیات وحش
revivification تجدید حیات رونق تازه
To the end of time. حیات ابد (زندگی جاویدان )
refuges اواره گاه حیات وحش
antibiotics جلوگیری کننده ازصدمه به حیات
biocid قاطع حیات کشنده حشرات
biologic وابسته بعلم حیات یا زندگی شناسی
refocillate تجدید حیات کردن بخود اوردن
reviver تجدید حیات کننده بهوش اورنده
palette تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
anti- روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
palettes تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
zombiism اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
decollate جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
information hiding یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است
metabolisms تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
biologism اشتغال بمطالعه حیات وتجزیه وتحلیل موجودات زنده
metabolism تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
aliasing اثرات بصری نامطلوب تصاویرتولید شده کامپیوتری درنتیجه استفاده از روشهای نادرست نمونه برداری staircasing
star design طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
advancement سهم الارثی که در زمان حیات پدر به فرزندان می دهند پیش قسط
barely با اشکال
bug اشکال
drawbacks اشکال
drawback اشکال
worriment اشکال
disadvantages اشکال
spinosity اشکال
traverse اشکال
dead lock اشکال
traversed اشکال
nodus اشکال
traverses اشکال
traversing اشکال
nodes اشکال
node اشکال
disadvantage اشکال
bugs اشکال
snaggy پر اشکال
bugging اشکال
electrodynamics شاخهای از علم فیزیک که درباره اثرات جریان برق برمعناطیس یا روی جریانهای الکتریکی دیگر یاروی خودشان بحث میکند
studying مطالعه
perusal مطالعه
offhandedly بی مطالعه
extemporal بی مطالعه
reading مطالعه
studies مطالعه
study مطالعه
readings مطالعه
extemporarily بی مطالعه
offhanded بی مطالعه
off hand بی مطالعه
etude مطالعه
softer که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
soft که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com