Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
metallography
مطالعه الیاژهای فلزی
Other Matches
feasability study
مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
karyosystematice
بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
resistance alloys
الیاژهای مقاومتی
light alloy
الیاژهای سبک
super alloy
الیاژهای پیشرفته
superalloy
الیاژهای پیشرفته
ball bearing
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearings
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter
پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
incolen
الیاژهای مقاوم اهن و کرم با نیکل زیاد
stellite
الیاژهای سخت جهت ساختن موتورهای پیستونی
anodize
روش ساخت و عملیات مربوط به الومینیوم و الیاژهای ان توسط اکسیداسیون اندیک
cyaniding
عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
birdcages
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcage
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
cylinder liner
رگکش سخت و مقاوم در برابرسایش در جدار داخلی سیلندراز جنس الیاژهای سبک یامواد نرم دیگر
BNC connector
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
plate
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plates
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
permalloy
خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
study
مطالعه
reading
مطالعه
off hand
بی مطالعه
offhanded
بی مطالعه
offhandedly
بی مطالعه
readings
مطالعه
extemporarily
بی مطالعه
perusal
مطالعه
studying
مطالعه
studies
مطالعه
etude
مطالعه
extemporal
بی مطالعه
check
مطالعه کردن
system study
مطالعه سیستم
studied
از روی مطالعه
feasibility study
مطالعه امکانپذیری
at sight
بی مطالعه قبلی
impromptu
بی مطالعه تصنیف
studio
اطاق مطالعه
studios
اطاق مطالعه
lucubration
مطالعه سخت
motion study
مطالعه ی حرکت
unstudied
مطالعه نشده
portable standard
چراغ مطالعه
scrutinize
مطالعه کردن
study
مطالعه کردن
dissect
[analyse]
مطالعه کردن
assay
مطالعه کردن
analyze
[American]
مطالعه کردن
analyse
[British]
مطالعه کردن
survey
مطالعه مجمل
evaluate
مطالعه کردن
look into
مطالعه کردن
investigate
مطالعه کردن
inspect
مطالعه کردن
explore
مطالعه کردن
examine
مطالعه کردن
enquire into
مطالعه کردن
determine
مطالعه کردن
bolt
[examine]
مطالعه کردن
surveyed
مطالعه مجمل
survey
مطالعه کردن
surveys
مطالعه مجمل
praxeology
مطالعه رفتارانسان
study habits
عادتهای مطالعه
myrmecologyt
مطالعه علمی مورچگان
criminology
مطالعه علمی جرم
self study
مطالعه پیش خود
psychognosy
مطالعه عمیق روانی
ethnography
مطالعه علمی نژادها
demography
مطالعه مهاجرت جمعیت
teleology
مطالعه حکمت غایی
subjecting
مبحث موضوع مطالعه
subjected
مبحث موضوع مطالعه
subject
مبحث موضوع مطالعه
psychognosis
مطالعه عمیق روانی
thought-out
سنجیده مطالعه شده
to study out
با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
cella
[اتاق مطالعه ی راهبها]
to pore
[over; on]
به مطالعه دقیق پرداختن
feasibility study
مطالعه امکان سنجی
geologic survey
مطالعه زمین شناسی
thought out
سنجیده مطالعه شده
sub judice
مورد مطالعه دادگاه
teppetology
مطالعه ریشه ای فرش
subjects
مبحث موضوع مطالعه
well read
اهل مطالعه و تحقیق
well-read
اهل مطالعه و تحقیق
analyzing
جزئیات را مطالعه کردن
analyzes
جزئیات را مطالعه کردن
analyzed
جزئیات را مطالعه کردن
analysing
جزئیات را مطالعه کردن
analyses
جزئیات را مطالعه کردن
analyse
جزئیات را مطالعه کردن
analysed
جزئیات را مطالعه کردن
to make a study of something
چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
ethnology
علم مطالعه نژادها و اقوام
capability study
مطالعه امکان انجام کار
methods of economic study
روشهای مطالعه علم اقتصاد
sinology
مطالعه ادبیات ورسوم چین
consumer research
مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
studies
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
geopolitics
مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
faunist
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
flexible arm lamp
چراغ مطالعه قابل انعطاف
gastroenterology
مطالعه معده و روزده وبیماریهای ان
geophysical survey
مطالعه خواص فیزیکی زمین
articulated machine lamp
چراغ مطالعه با گردن تاشو
angiology
مطالعه عروق خونی و لنفی
income and expenditure approach
مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
integrate circuit technology
مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
humanist
مطالعه کننده طبیعت یا امورانسانی
optics
علم مطالعه در خواص نور
studying
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
study
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
rheological
<adj.>
علم مطالعه تغییر شکل و جریان ماده
adjustable lamp
چراغ مطالعه قابل تنظیم
extemporized
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporising
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporizing
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
reconsider
مجددا درامری مطالعه کردن
extemporises
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporize
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
reconsidering
مجددا درامری مطالعه کردن
sight read
بدون مطالعه قبلی خواندن
extemporised
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
sight-read
بدون مطالعه قبلی خواندن
reconsidered
مجددا درامری مطالعه کردن
toponymy
مطالعه وجه تسمیه شهرهاونقاط
sight-reading
بدون مطالعه قبلی خواندن
extemporizes
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
sight-reads
بدون مطالعه قبلی خواندن
reconsiders
مجددا درامری مطالعه کردن
endocrinology
علم شناسایی و مطالعه غددمترشحه داخلی
semitics
مطالعه زبان وادبیات وتاریخ سامی
geologize
مطالعه علم زمین شناسی کردن
protohistory
مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
symbology
مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
skimmer
الت سرشیرگیری مطالعه کننده سطحی
commodity approach
بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
Ekistics
[دانش مطالعه زیستگاه های انسانی]
to poreone's eyes out
چشم را از بسیاری مطالعه خسته کردن
theogony
مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
crystallography
کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور
theogonic
وابسته به مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
bookworms
کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
glottochronology
مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
dysgenics
مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
bookworm
کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
booklore
علم کتابی معلومات ناشی از مطالعه کتاب
group dynamics
مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
speleology
مطالعه غارها ازلحاظ زمین شناسی وتاریخی
helminthology
مطالعه دراطراف کرم های بیماری زاوانگلی
She laid the book aside .
کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
mock up
مدلی باندازه طبعی وکامل برای مطالعه وازمایش
Ergonomics
[مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی]
bioastronautics
مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
pragmatics
مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
metal rule
خط کش فلزی
cladding
اب فلزی
bimetallic
دو فلزی
metalloid
فلزی
monometallism
یک فلزی
metallic
فلزی
ideologist
ایده ئولوگ کسی که در مورد افکار وعقاید مطالعه میکند
morphophonemics
مبحث مطالعه صور مختلف یاتصاریف مختلفه یک لغت یاریشه
gestalt psychology
مطالعه قوه ادراک و رفتار از نقطه نظرواکنش شخصی در برابرامورکلی
hollow ware
ادوات فلزی
metal
فلزی کردن
carcase
اسکلت فلزی
metals
فلزی کردن
metal
جسم فلزی
ladder scaffold
داربست فلزی
lapping head
سمبه فلزی
elephant shelter
پناهگاه فلزی
hard ware
فروف فلزی
buckle
تسمه فلزی
flitter
پولک فلزی
metals
جسم فلزی
buckled
تسمه فلزی
buckles
تسمه فلزی
gratling
نرده فلزی
strap
تسمه فلزی
straps
تسمه فلزی
marlinspike
پاروی فلزی
metal coat
روکش فلزی
metal rod
میله فلزی
protective plating
حفاظ فلزی
ribbon
نوار فلزی
pannikin
فنجان فلزی
ribbons
نوار فلزی
nonmetallic
غیر فلزی
non metallic
غیر فلزی
minted money
پول فلزی
metallizo
فلزی کردن
wire mesh
شبکه فلزی
sheet piling
سپر فلزی
shim
لایی فلزی
try square
گونیای فلزی
truss bridge
پل اسکلت فلزی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com