Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
angiology
مطالعه عروق خونی و لنفی
Other Matches
blood vessel
عروق خونی
haematocele
دمل خونی ورم خونی
feasability study
مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
lymphopoiesis
تشکیل بافت لنفی
lymphomatous
دارای بافت لنفی
lymphomatoid
دارای بافت لنفی
hematic
خونی بیماری خونی
karyosystematice
بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
lymphmatosis
ایجاد غدد مرکب از بافتهای لنفی در قسمتهای بدن
capillary blood vessels
عروق شعری
vasoconstriction
انقباض عروق
vasodilatation
اتساع عروق
vasodilatation
گشادسازی عروق
capillary
فریف عروق شعریه
vasoconstrictor center
مرکز انقباض عروق
capillaries
فریف عروق شعریه
lymphoblast
سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
thrombosis
تشکیل لخته خون در عروق ترمبوزیس
thromboses
تشکیل لخته خون در عروق ترمبوزیس
hemal
خونی
anemia
کم خونی
haematic
خونی
haemal
خونی
anaemia
کم خونی
haemic
خونی
haemoptysis
تف خونی
sanguine
خونی
bloodstained
خونی
bloodstain
خونی
plethoric
خونی
poverty of the blood
کم خونی
sanguinary
خونی
gory
خونی
bloody
خونی
consanguity
هم خونی
bloodiest
خونی
bloodier
خونی
sanguinity
هم خونی
haematoma
دمل خونی
hematoblast
پلاکتهای خونی
toxemia
مسمومیت خونی
haematocele
کورک خونی
haematozoon
انگل خونی
greensickness
کم خونی زنان
haematoma
ورم خونی
bloody flux
اسهال خونی
red water
پیشاب خونی
sanguine a
سکته خونی
sanguineous
خونی دموی
pernicious anemia
کم خونی خطرناک
blood types
گروه خونی
ischaemia
کم خونی موضعی
blood groups
گروه خونی
blood group
گروه خونی
ischemia
کم خونی موقت
blood cells
گویچههای خونی
blood cell
گویچههای خونی
ischemia
کم خونی موضعی
blood type
گروه خونی
hematoma
غده خونی
hematozoon
انگلهای خونی
hypoglycemia
کم قند خونی
haematuria
پیشاب خونی
septicemia
گند خونی
ischmia
کم خونی موضعی
chlorotic
سبزرنگی براثرکم خونی
dysentery
اسهال خونی دیسانتری
transient ischemia
کم خونی موضعی موقت
sanguine temperament
مزاج خونی یا دموی
septicaemic
مبتلا بگند خونی
vendettas
دشمنی خونی خانوادگی
life blood
خونی که زندگی به ان نیازمنداست
vendetta
دشمنی خونی خانوادگی
extrinsic factor
عامل ضدکم خونی وخیم
cariovascular
وابسته بقلب ورگهای خونی
neurocirculatory asthenia
ضعف عصبی- گردش خونی
greensick
مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
haematogen
دارویی که برای چاره کم خونی میدهند
platelet
جسم مسطح و کوچک بویژه پلاکتهای خونی
studies
مطالعه
off hand
بی مطالعه
offhanded
بی مطالعه
extemporal
بی مطالعه
extemporarily
بی مطالعه
offhandedly
بی مطالعه
etude
مطالعه
study
مطالعه
perusal
مطالعه
studying
مطالعه
readings
مطالعه
reading
مطالعه
impromptu
بی مطالعه تصنیف
study
مطالعه کردن
check
مطالعه کردن
dissect
[analyse]
مطالعه کردن
evaluate
مطالعه کردن
survey
مطالعه مجمل
motion study
مطالعه ی حرکت
enquire into
مطالعه کردن
studios
اطاق مطالعه
studio
اطاق مطالعه
determine
مطالعه کردن
assay
مطالعه کردن
bolt
[examine]
مطالعه کردن
scrutinize
مطالعه کردن
system study
مطالعه سیستم
unstudied
مطالعه نشده
study habits
عادتهای مطالعه
analyze
[American]
مطالعه کردن
analyse
[British]
مطالعه کردن
surveys
مطالعه مجمل
investigate
مطالعه کردن
look into
مطالعه کردن
lucubration
مطالعه سخت
explore
مطالعه کردن
inspect
مطالعه کردن
surveyed
مطالعه مجمل
studied
از روی مطالعه
portable standard
چراغ مطالعه
examine
مطالعه کردن
praxeology
مطالعه رفتارانسان
survey
مطالعه کردن
at sight
بی مطالعه قبلی
feasibility study
مطالعه امکانپذیری
anoxia
فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
well read
اهل مطالعه و تحقیق
metallography
مطالعه الیاژهای فلزی
psychognosy
مطالعه عمیق روانی
psychognosis
مطالعه عمیق روانی
analysed
جزئیات را مطالعه کردن
analyse
جزئیات را مطالعه کردن
analyses
جزئیات را مطالعه کردن
myrmecologyt
مطالعه علمی مورچگان
analysing
جزئیات را مطالعه کردن
analyzes
جزئیات را مطالعه کردن
analyzing
جزئیات را مطالعه کردن
analyzed
جزئیات را مطالعه کردن
self study
مطالعه پیش خود
well-read
اهل مطالعه و تحقیق
subjects
مبحث موضوع مطالعه
thought out
سنجیده مطالعه شده
thought-out
سنجیده مطالعه شده
geologic survey
مطالعه زمین شناسی
feasibility study
مطالعه امکان سنجی
teppetology
مطالعه ریشه ای فرش
to pore
[over; on]
به مطالعه دقیق پرداختن
cella
[اتاق مطالعه ی راهبها]
sub judice
مورد مطالعه دادگاه
subject
مبحث موضوع مطالعه
teleology
مطالعه حکمت غایی
subjected
مبحث موضوع مطالعه
to study out
با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
subjecting
مبحث موضوع مطالعه
demography
مطالعه مهاجرت جمعیت
ethnography
مطالعه علمی نژادها
criminology
مطالعه علمی جرم
adjustable lamp
چراغ مطالعه قابل تنظیم
toponymy
مطالعه وجه تسمیه شهرهاونقاط
to make a study of something
چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
sinology
مطالعه ادبیات ورسوم چین
rheological
<adj.>
علم مطالعه تغییر شکل و جریان ماده
integrate circuit technology
مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
geophysical survey
مطالعه خواص فیزیکی زمین
extemporizing
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
studying
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
sight read
بدون مطالعه قبلی خواندن
sight-read
بدون مطالعه قبلی خواندن
study
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
sight-reading
بدون مطالعه قبلی خواندن
sight-reads
بدون مطالعه قبلی خواندن
reconsider
مجددا درامری مطالعه کردن
reconsidered
مجددا درامری مطالعه کردن
studies
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
ethnology
علم مطالعه نژادها و اقوام
gastroenterology
مطالعه معده و روزده وبیماریهای ان
reconsidering
مجددا درامری مطالعه کردن
reconsiders
مجددا درامری مطالعه کردن
extemporizes
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporize
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
consumer research
مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
capability study
مطالعه امکان انجام کار
geopolitics
مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
extemporized
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
optics
علم مطالعه در خواص نور
articulated machine lamp
چراغ مطالعه با گردن تاشو
methods of economic study
روشهای مطالعه علم اقتصاد
humanist
مطالعه کننده طبیعت یا امورانسانی
extemporising
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporised
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporises
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
faunist
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
income and expenditure approach
مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
flexible arm lamp
چراغ مطالعه قابل انعطاف
endocrinology
علم شناسایی و مطالعه غددمترشحه داخلی
Ekistics
[دانش مطالعه زیستگاه های انسانی]
geologize
مطالعه علم زمین شناسی کردن
theogony
مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
commodity approach
بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
to poreone's eyes out
چشم را از بسیاری مطالعه خسته کردن
symbology
مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com