English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (33 milliseconds)
English Persian
geologize مطالعه علم زمین شناسی کردن
Other Matches
geologic survey مطالعه زمین شناسی
speleology مطالعه غارها ازلحاظ زمین شناسی وتاریخی
psychbiology علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
immunogenetics رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
geologize ازنظر زمین شناسی بازرسی کردن
geophysical survey مطالعه خواص فیزیکی زمین
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
crystallography کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور
epizootiology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
dendrochronology دوران شناسی و مطالعه قدمت محیط از روی حلقههای متشکله در چوب درختان
earth science زمین شناسی
geostrategy زمین شناسی
geological زمین شناسی
science of geology زمین شناسی
geology زمین شناسی
feasability study مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
pteridology مطالعه علمی سرخس ها سرخس شناسی
geologically از لحاظ زمین شناسی
geologize در زمین شناسی کارکردن
geological survey سازمان زمین شناسی
geologic erosion فرسایش زمین شناسی
geological وابسته به زمین شناسی
alcove اشیانه زمین شناسی
formations تشکیلات زمین شناسی
geology دانش زمین شناسی
alcoves اشیانه زمین شناسی
pleistocene عهدچهارم زمین شناسی
geobiology زمین زیست شناسی
geochronology باستان شناسی زمین
geologic وابسته به زمین شناسی
geoscience علوم مربوط به زمین شناسی
jura دورهء زمین شناسی ژوراسیک
Anisic اشکوب آنیزین [زمین شناسی ]
Anisian اشکوب آنیزین [زمین شناسی ]
cretaceous دوره زمین شناسی کرتاسه
geogonostical مربوط بعلم زمین شناسی
jural دورهء زمین شناسی ژوراسیک
mesozoic era دوران دوم زمین شناسی
geogonostic مربوط بعلم زمین شناسی
permian وابسته بدوره زمین شناسی پرمیان
paleocene قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
tectonics مبحث ساختمان طبقات زمین شناسی
precambrian قبل از دوره زمین شناسی کامبریان
intrusive bodies ساختمانهای زمین شناسی بیرون زده
dike رگههای سنگ اذین در زمین شناسی
index fossil سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
stratigraphy وضع وساختمان طبقات زمین چینه شناسی
neocene قسمت اخیر عهد سوم زمین شناسی
geochronology شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
mesozoic وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
karyosystematice بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
phytography طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
neozoic وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
geochronometry اندازه گیری زمان گذشته توسط روشهای باستانشناسی ودیرینه شناسی زمین
eocene دوره زمین شناسی >ایوسن < در عهد سوم که بین >پلیوس < و اکیگوسن بوده
paleozoic وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
analyze [American] مطالعه کردن
bolt [examine] مطالعه کردن
inspect مطالعه کردن
evaluate مطالعه کردن
look into مطالعه کردن
investigate مطالعه کردن
determine مطالعه کردن
explore مطالعه کردن
check مطالعه کردن
examine مطالعه کردن
scrutinize مطالعه کردن
enquire into مطالعه کردن
analyse [British] مطالعه کردن
assay مطالعه کردن
study مطالعه کردن
survey مطالعه کردن
dissect [analyse] مطالعه کردن
premeditate قبلا فکر چیزی را کردن مطالعه قبلی کردن
analyzes جزئیات را مطالعه کردن
analysing جزئیات را مطالعه کردن
analyses جزئیات را مطالعه کردن
analysed جزئیات را مطالعه کردن
analyzed جزئیات را مطالعه کردن
analyse جزئیات را مطالعه کردن
analyzing جزئیات را مطالعه کردن
holocene وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
reconsidered مجددا درامری مطالعه کردن
extemporized بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
reconsider مجددا درامری مطالعه کردن
reconsidering مجددا درامری مطالعه کردن
extemporised بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
reconsiders مجددا درامری مطالعه کردن
extemporizes بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporizing بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporize بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
to make a study of something چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
extemporises بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporising بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
to poreone's eyes out چشم را از بسیاری مطالعه خسته کردن
conciliating ارام کردن مطالعه کردن
conciliated ارام کردن مطالعه کردن
study تحصیل کردن مطالعه کردن
conciliate ارام کردن مطالعه کردن
studies تحصیل کردن مطالعه کردن
conciliates ارام کردن مطالعه کردن
studying تحصیل کردن مطالعه کردن
entomology حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
bionomics زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
bacteriologic مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
lateral meniscus منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
philology زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
anatomize کالبد شناسی کردن
perelotok زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
karyology هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
zoo ecology قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
ground زمین کردن
grounding زمین کردن
paralyses زمین گیر کردن خنثی کردن
paralyse زمین گیر کردن خنثی کردن
paralysing زمین گیر کردن خنثی کردن
paralysed زمین گیر کردن خنثی کردن
paralyzing زمین گیر کردن خنثی کردن
paralyzed زمین گیر کردن خنثی کردن
paralyzes زمین گیر کردن خنثی کردن
to emphasize تاکید کردن [زبان شناسی]
to emphasize تکیه کردن [زبان شناسی]
typology گونه شناسی نوع شناسی
neurologic وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
kinematics حرکت شناسی جنبش شناسی
reading مطالعه
etude مطالعه
readings مطالعه
extemporarily بی مطالعه
offhandedly بی مطالعه
study مطالعه
offhanded بی مطالعه
perusal مطالعه
off hand بی مطالعه
studies مطالعه
studying مطالعه
extemporal بی مطالعه
terrain spotting تجسس کردن زمین
peneplain فرسوده کردن زمین
search کاوش کردن زمین
search مراقبت کردن از زمین
to cultivate land زمین را کشت کردن
protective earthing زمین کردن حفافتی
to clear land زمین راصاف کردن
to till the soil زمین را کشت کردن
terrain spotting دیدبانی کردن زمین
peneplane فرسوده کردن زمین
harrows صاف کردن زمین
searchingly مراقبت کردن از زمین
searched مراقبت کردن از زمین
harrow صاف کردن زمین
searchingly کاوش کردن زمین
dig , in گود کردن زمین
geodesy مساحی کردن زمین
to dig out گود کردن زمین
dibble گود کردن زمین
to work the land زمین را زراعت کردن
searches کاوش کردن زمین
searches مراقبت کردن از زمین
searched کاوش کردن زمین
covenant runing with land شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
survey مطالعه مجمل
motion study مطالعه ی حرکت
surveyed مطالعه مجمل
at sight بی مطالعه قبلی
studios اطاق مطالعه
surveys مطالعه مجمل
studio اطاق مطالعه
portable standard چراغ مطالعه
praxeology مطالعه رفتارانسان
study habits عادتهای مطالعه
feasibility study مطالعه امکانپذیری
lucubration مطالعه سخت
impromptu بی مطالعه تصنیف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com