Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
theogony
مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
Search result with all words
theogonic
وابسته به مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
Other Matches
feasability study
مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
searchingly
بررسی وشناسایی زمین
search
بررسی وشناسایی زمین
searched
بررسی وشناسایی زمین
searches
بررسی وشناسایی زمین
karyosystematice
بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
ancestors
اجداد
primogenitor
اجداد
stipes
اجداد
forbears
اجداد
ancestor
اجداد
predecessors
اجداد
forbear
اجداد
forebear
اجداد
predecessor
اجداد
forebears
اجداد
phylon
اجداد سلسله
primogenitors
اجداد اولیه
phylum
اجداد سلسله
progenitors
اجداد پیشرو
progenitor
اجداد پیشرو
lineages
اصل ونسب اجداد
lineage
اصل ونسب اجداد
tail female
مادیان از اجداد اسب مسابقه
theomachy
جنگ خدایان
heroic age
عصرنیم خدایان
thearchy
حکومت خدایان
o merciful powers
ای خدایان بخشنده
odin
خدای خدایان
penates
خدایان خانواده
theogony
نسب نامه خدایان
thearchy
سلسله مراتب خدایان
polytheism
پرستش خدایان متعدد
ichor
خون خدایان اب جراحت
noumenal
وابسته به معنویات و خدایان
libations
تقدیم شراب به حضور خدایان
zeus
زاوش رئیس خدایان یونانی
mercury
یکی از خدایان یونان قدیم
idol
وابسته به خدایان دروغی وبت ها
libation
تقدیم شراب به حضور خدایان
heroify
درگروه گردان ونیم خدایان دراوردن
jagannath
یکی از خدایان هندوهاکه اوراkrishnaمینامندومظهرهشتمین vishnuاست
hebe
الهه جونی که ساقی خدایان بود
nectar
شراب لذیذ خدایان یونان شهد
zoomorphic
دارای خدایان مجسم بشکل جانور
mnemonics
دارگونه حافظ ومادر خدایان شعروادب
pantheons
معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
pantheon
معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
zoomorphism
تجسم خدا یا خدایان بشکل حیوانات پست
chthonic
درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
chthonian
درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
ambrosia
خوراک خدایان که زندگی جاوید بانها میداده مائدهء بهشتی
tail male
اسب نر از اجداد اسب مسابقه
studying
مطالعه
extemporarily
بی مطالعه
extemporal
بی مطالعه
reading
مطالعه
off hand
بی مطالعه
etude
مطالعه
offhandedly
بی مطالعه
offhanded
بی مطالعه
studies
مطالعه
study
مطالعه
readings
مطالعه
perusal
مطالعه
explore
مطالعه کردن
studied
از روی مطالعه
impromptu
بی مطالعه تصنیف
dissect
[analyse]
مطالعه کردن
study
مطالعه کردن
lucubration
مطالعه سخت
at sight
بی مطالعه قبلی
bolt
[examine]
مطالعه کردن
motion study
مطالعه ی حرکت
check
مطالعه کردن
studios
اطاق مطالعه
studio
اطاق مطالعه
determine
مطالعه کردن
scrutinize
مطالعه کردن
enquire into
مطالعه کردن
examine
مطالعه کردن
portable standard
چراغ مطالعه
assay
مطالعه کردن
surveyed
مطالعه مجمل
feasibility study
مطالعه امکانپذیری
survey
مطالعه مجمل
evaluate
مطالعه کردن
study habits
عادتهای مطالعه
system study
مطالعه سیستم
unstudied
مطالعه نشده
surveys
مطالعه مجمل
survey
مطالعه کردن
analyze
[American]
مطالعه کردن
analyse
[British]
مطالعه کردن
praxeology
مطالعه رفتارانسان
inspect
مطالعه کردن
investigate
مطالعه کردن
look into
مطالعه کردن
metallography
مطالعه الیاژهای فلزی
myrmecologyt
مطالعه علمی مورچگان
geologic survey
مطالعه زمین شناسی
teleology
مطالعه حکمت غایی
teppetology
مطالعه ریشه ای فرش
self study
مطالعه پیش خود
to pore
[over; on]
به مطالعه دقیق پرداختن
psychognosy
مطالعه عمیق روانی
psychognosis
مطالعه عمیق روانی
cella
[اتاق مطالعه ی راهبها]
to study out
با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
sub judice
مورد مطالعه دادگاه
thought out
سنجیده مطالعه شده
subjects
مبحث موضوع مطالعه
thought-out
سنجیده مطالعه شده
subject
مبحث موضوع مطالعه
subjected
مبحث موضوع مطالعه
subjecting
مبحث موضوع مطالعه
demography
مطالعه مهاجرت جمعیت
ethnography
مطالعه علمی نژادها
criminology
مطالعه علمی جرم
well-read
اهل مطالعه و تحقیق
analysed
جزئیات را مطالعه کردن
analyzing
جزئیات را مطالعه کردن
analysing
جزئیات را مطالعه کردن
analyse
جزئیات را مطالعه کردن
analyzed
جزئیات را مطالعه کردن
analyzes
جزئیات را مطالعه کردن
well read
اهل مطالعه و تحقیق
feasibility study
مطالعه امکان سنجی
analyses
جزئیات را مطالعه کردن
to make a study of something
چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
toponymy
مطالعه وجه تسمیه شهرهاونقاط
rheological
<adj.>
علم مطالعه تغییر شکل و جریان ماده
ethnology
علم مطالعه نژادها و اقوام
sight-read
بدون مطالعه قبلی خواندن
studies
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
study
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
sinology
مطالعه ادبیات ورسوم چین
reconsiders
مجددا درامری مطالعه کردن
reconsidering
مجددا درامری مطالعه کردن
geopolitics
مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
extemporised
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporises
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporising
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporize
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporized
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporizes
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporizing
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
sight read
بدون مطالعه قبلی خواندن
sight-reading
بدون مطالعه قبلی خواندن
sight-reads
بدون مطالعه قبلی خواندن
reconsider
مجددا درامری مطالعه کردن
reconsidered
مجددا درامری مطالعه کردن
adjustable lamp
چراغ مطالعه قابل تنظیم
studying
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
methods of economic study
روشهای مطالعه علم اقتصاد
capability study
مطالعه امکان انجام کار
articulated machine lamp
چراغ مطالعه با گردن تاشو
angiology
مطالعه عروق خونی و لنفی
faunist
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
optics
علم مطالعه در خواص نور
consumer research
مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
geophysical survey
مطالعه خواص فیزیکی زمین
flexible arm lamp
چراغ مطالعه قابل انعطاف
income and expenditure approach
مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
integrate circuit technology
مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
gastroenterology
مطالعه معده و روزده وبیماریهای ان
humanist
مطالعه کننده طبیعت یا امورانسانی
endocrinology
علم شناسایی و مطالعه غددمترشحه داخلی
Ekistics
[دانش مطالعه زیستگاه های انسانی]
commodity approach
بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
to poreone's eyes out
چشم را از بسیاری مطالعه خسته کردن
protohistory
مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
skimmer
الت سرشیرگیری مطالعه کننده سطحی
semitics
مطالعه زبان وادبیات وتاریخ سامی
symbology
مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
geologize
مطالعه علم زمین شناسی کردن
She laid the book aside .
کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
dysgenics
مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
crystallography
کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور
booklore
علم کتابی معلومات ناشی از مطالعه کتاب
group dynamics
مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
speleology
مطالعه غارها ازلحاظ زمین شناسی وتاریخی
bookworms
کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
glottochronology
مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
bookworm
کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
helminthology
مطالعه دراطراف کرم های بیماری زاوانگلی
Ergonomics
[مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی]
mock up
مدلی باندازه طبعی وکامل برای مطالعه وازمایش
bioastronautics
مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
pragmatics
مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
ideologist
ایده ئولوگ کسی که در مورد افکار وعقاید مطالعه میکند
gestalt psychology
مطالعه قوه ادراک و رفتار از نقطه نظرواکنش شخصی در برابرامورکلی
morphophonemics
مبحث مطالعه صور مختلف یاتصاریف مختلفه یک لغت یاریشه
impromptu
کاری که بی مطالعه و بمقتضای وقت انجام دهند بالبداهه حرف زدن
epizoology
علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootology
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
dendrochronology
دوران شناسی و مطالعه قدمت محیط از روی حلقههای متشکله در چوب درختان
casework
مطالعه بسیط اجتماع و محیط فرد یا خانواده برای تشخیص مرض ودرمان
input output analysis
تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com