Total search result: 201 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
consumer research |
مطالعه وضعیت مصرف کنندگان |
|
|
Other Matches |
|
consumer logistics |
امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد |
secondary consumers |
مصرف کنندگان دومین |
primary consumers |
مصرف کنندگان نخستین |
tertiary consumers |
مصرف کنندگان سومین |
consumer organization |
سازمان حمایت از مصرف کنندگان |
commodity approach |
بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف |
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products. |
این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند.. |
market research |
تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار |
feasability study |
مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری |
karyosystematice |
بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد |
average propensity to consume |
میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد |
diminishing utility |
اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال |
producers burden of tax |
بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات |
serviceability criteria |
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل |
inverse |
تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن |
hartley |
بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل |
active status |
وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال |
race |
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد. |
raced |
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد. |
races |
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد. |
statement of service |
خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت |
power consumer |
مصرف انرژی مصرف توان |
margin propensity to consume |
تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد |
flags |
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله |
flag |
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله |
flying status |
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز |
transparently |
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد |
transparent |
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد |
holding position |
وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن |
devices |
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله |
device |
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله |
ruminantia |
نشخوار کنندگان |
recipient |
دریافت کنندگان |
recipients |
دریافت کنندگان |
revel rout |
گروه کیف کنندگان |
notonecta |
بر پشت شنا کنندگان |
cheerleaders |
سر دستهی تشویق کنندگان |
cheerleader |
سر دستهی تشویق کنندگان |
weŠthe undersigned |
ما امضاء کنندگان زیر |
visitors from abroad |
بازدید کنندگان خارجی |
the longs |
پیش خرید کنندگان |
producers association |
انجمن تولید کنندگان |
we the under signed |
امضا کنندگان زیر |
information providers |
تهیه کنندگان اطلاعات |
particular baptists |
گروهی از تعمید کنندگان |
electorates |
هیئت انتخاب کنندگان |
electorate |
هیئت انتخاب کنندگان |
border crosser |
عبور کنندگان از مرز پناهندگان |
back |
پشتی کنندگان تکیه گاه |
syngraph |
تنظیم کنندگان رسیده باشد |
drug pushers |
توزیع کنندگان مواد مخدر |
backs |
پشتی کنندگان تکیه گاه |
readiness condition |
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان |
The demonstrators were waving the flags. |
تظاهر کنندگان پرچمها راتکان می دادند |
electress |
خانمیکه عضوهیئت انتخاب کنندگان است |
electoral college |
هیئت انتخاب کنندگان رئیس جمهور |
consumer research |
تحقیق درخصوص احتیاجات و نحوه خریدمصرف کنندگان |
computerese |
استفاده کنندگان از کامپیوتر مجموعه اصطلاحات کامپیوتری |
sortie |
حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان |
sorties |
حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان |
contravallation |
استحکامات وسنگرخارجی که محاصره کنندگان میان اردوی خودوشهرمیس |
home grown software |
برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری |
attestation clause |
عبارتی که در ذیل اسنادبلافاصله قبل از اسامی گواهی کنندگان امضا |
guides |
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ |
guided |
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ |
decus |
Society Users EqupmentComputer Digital انجمن استفاده کنندگان تجهیزات کامپیوتری |
silicon |
عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC |
guide |
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ |
silicon |
محل پایه تولید کنندگان قط عات نیمه هادی آمریکا در california |
life cycle hypothesis |
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است . |
defense readiness condition |
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی |
studying |
مطالعه |
study |
مطالعه |
perusal |
مطالعه |
studies |
مطالعه |
extemporarily |
بی مطالعه |
extemporal |
بی مطالعه |
etude |
مطالعه |
readings |
مطالعه |
offhanded |
بی مطالعه |
reading |
مطالعه |
offhandedly |
بی مطالعه |
off hand |
بی مطالعه |
scrambling |
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا |
prize fighting |
درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند |
scramble |
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا |
safety valve |
پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند |
scrambled |
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا |
scrambles |
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا |
analyze [American] |
مطالعه کردن |
portable standard |
چراغ مطالعه |
enquire into |
مطالعه کردن |
investigate |
مطالعه کردن |
study habits |
عادتهای مطالعه |
system study |
مطالعه سیستم |
praxeology |
مطالعه رفتارانسان |
inspect |
مطالعه کردن |
dissect [analyse] |
مطالعه کردن |
study |
مطالعه کردن |
evaluate |
مطالعه کردن |
bolt [examine] |
مطالعه کردن |
check |
مطالعه کردن |
determine |
مطالعه کردن |
analyse [British] |
مطالعه کردن |
examine |
مطالعه کردن |
assay |
مطالعه کردن |
lucubration |
مطالعه سخت |
studio |
اطاق مطالعه |
survey |
مطالعه کردن |
motion study |
مطالعه ی حرکت |
surveys |
مطالعه مجمل |
look into |
مطالعه کردن |
scrutinize |
مطالعه کردن |
explore |
مطالعه کردن |
unstudied |
مطالعه نشده |
studios |
اطاق مطالعه |
studied |
از روی مطالعه |
at sight |
بی مطالعه قبلی |
surveyed |
مطالعه مجمل |
survey |
مطالعه مجمل |
impromptu |
بی مطالعه تصنیف |
feasibility study |
مطالعه امکانپذیری |
altar-rail |
[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.] |
sig |
Interest Special زیرمجموعهای از یک سازمان تخصصی یا کلوپ استفاده کنندگان است بااعضایی دارای علاقههای مشترک |
well read |
اهل مطالعه و تحقیق |
teleology |
مطالعه حکمت غایی |
well-read |
اهل مطالعه و تحقیق |
sub judice |
مورد مطالعه دادگاه |
psychognosy |
مطالعه عمیق روانی |
thought-out |
سنجیده مطالعه شده |
subjects |
مبحث موضوع مطالعه |
demography |
مطالعه مهاجرت جمعیت |
cella |
[اتاق مطالعه ی راهبها] |
to pore [over; on] |
به مطالعه دقیق پرداختن |
teppetology |
مطالعه ریشه ای فرش |
psychognosis |
مطالعه عمیق روانی |
self study |
مطالعه پیش خود |
criminology |
مطالعه علمی جرم |
ethnography |
مطالعه علمی نژادها |
subject |
مبحث موضوع مطالعه |
subjected |
مبحث موضوع مطالعه |
subjecting |
مبحث موضوع مطالعه |
to study out |
با بر رسی یا مطالعه پیداکردن |
analyzes |
جزئیات را مطالعه کردن |
metallography |
مطالعه الیاژهای فلزی |
analyse |
جزئیات را مطالعه کردن |
analyzing |
جزئیات را مطالعه کردن |
geologic survey |
مطالعه زمین شناسی |
analysed |
جزئیات را مطالعه کردن |
analyses |
جزئیات را مطالعه کردن |
analysing |
جزئیات را مطالعه کردن |
feasibility study |
مطالعه امکان سنجی |
analyzed |
جزئیات را مطالعه کردن |
thought out |
سنجیده مطالعه شده |
myrmecologyt |
مطالعه علمی مورچگان |
pigou effect |
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت |
precedent |
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود |
precedents |
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود |
viewport |
فرایندی که به استفاده کنندگان اجازه میدهد تا هر عکس انتخاب شده را در محل معینی روی یک صفحه نمایش قراردهند |
methods of economic study |
روشهای مطالعه علم اقتصاد |
humanist |
مطالعه کننده طبیعت یا امورانسانی |
geophysical survey |
مطالعه خواص فیزیکی زمین |
geopolitics |
مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی |
to make a study of something |
چیزی را بررسی یا مطالعه کردن |
angiology |
مطالعه عروق خونی و لنفی |
articulated machine lamp |
چراغ مطالعه با گردن تاشو |
toponymy |
مطالعه وجه تسمیه شهرهاونقاط |
reconsidering |
مجددا درامری مطالعه کردن |
reconsidered |
مجددا درامری مطالعه کردن |
reconsider |
مجددا درامری مطالعه کردن |
sight-read |
بدون مطالعه قبلی خواندن |
reconsiders |
مجددا درامری مطالعه کردن |
sight-reads |
بدون مطالعه قبلی خواندن |
sight-reading |
بدون مطالعه قبلی خواندن |
sight read |
بدون مطالعه قبلی خواندن |
gastroenterology |
مطالعه معده و روزده وبیماریهای ان |
extemporising |
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن |
extemporises |
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن |
extemporised |
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن |
income and expenditure approach |
مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان |
flexible arm lamp |
چراغ مطالعه قابل انعطاف |
ethnology |
علم مطالعه نژادها و اقوام |
rheological <adj.> |
علم مطالعه تغییر شکل و جریان ماده |
faunist |
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند |
adjustable lamp |
چراغ مطالعه قابل تنظیم |
integrate circuit technology |
مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی |
studies |
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه |
extemporizing |
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن |
sinology |
مطالعه ادبیات ورسوم چین |
optics |
علم مطالعه در خواص نور |
capability study |
مطالعه امکان انجام کار |
studying |
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه |
study |
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه |
extemporizes |
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن |
extemporized |
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن |
extemporize |
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن |
server |
مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت |
endocrinology |
علم شناسایی و مطالعه غددمترشحه داخلی |
geologize |
مطالعه علم زمین شناسی کردن |
semitics |
مطالعه زبان وادبیات وتاریخ سامی |