English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (5 milliseconds)
English Persian
place utility مطلوبیت مکانی
Other Matches
von neuman morgensterm utility index شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
satisfaction مطلوبیت
total utility مطلوبیت کل
utility مطلوبیت
compliance مطلوبیت
favourableness مطلوبیت
locative مکانی
regional <adj.> مکانی
local <adj.> مکانی
marginal desirability مطلوبیت نهائی
margin utility مطلوبیت نهایی
margin utility حد مطلوبیت کالا
form utility مطلوبیت شکلی
marginal utility مطلوبیت نهائی
disutility عدم مطلوبیت
dis utility عدم مطلوبیت
ordinal utility مطلوبیت ترتیبی
cardinal utility مطلوبیت عددی
total utility function تابع مطلوبیت کل
utility frontier مرز مطلوبیت
position habit عادت مکانی
position response پاسخ مکانی
clearing out [of a place] اخراج [از مکانی]
place value ارزش مکانی
locative حالت مکانی
location chart نگاره مکانی
local مکانی موضعی
local مکانی شهری
locals مکانی موضعی
parabolas قطع مکانی
parabola قطع مکانی
locals مکانی شهری
utilitarian مطلوبیت چیزی بخاطرسودمندی ان
utility maximization به حداکثر رسانیدن مطلوبیت
utility possibility curve منحنی امکانات مطلوبیت
utility possibility frontier مرز امکانات مطلوبیت
marginal utility function تابع مطلوبیت نهائی
marginal utility curve منحنی مطلوبیت نهائی
marginal disutility عدم مطلوبیت نهائی
marginal utility of money مطلوبیت نهائی پول
marginal utility of income مطلوبیت نهائی درامد
positional notation نشان گذاری مکانی
utile واحد اندازه گیری مطلوبیت
diminishing marginal utility نزولی بودن مطلوبیت نهایی
diminishing marginal utility نزولی بودن مطلوبیت نهائی
location جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
put on the map <idiom> باعث معروف شدن مکانی
on the move <idiom> حرکت از مکانی به مکان دیگر
locations جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
law of diminishing marginal utility قانون نزولی بودن مطلوبیت نهائی
there is time and place for everything <proverb> هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد
relative اطلاعات مکانی دررابط ه با یک نقط ه مرجع
efficiency point حد مطلوبیت کالای تولید شده با حداقل هزینه
lay over <idiom> به مکانی درراه رسیدن برای مدتی ماندن
bit mapped screen pixel یک صفحه نمایش که در ان هر سلول تصویری میتوانددر ارتباط با مکانی از حافظه
bergson criterion ضابطهای که نشان میدهد هر تغییری که موجب کاهش مطلوبیت شود نامطلوب است
groupies دختری که به امید آشنایی با هنر پیشگان یا ورزشکاران و غیره آنها را از مکانی به مکان دیگر تعقیب میکند
groupie دختری که به امید آشنایی با هنر پیشگان یا ورزشکاران و غیره آنها را از مکانی به مکان دیگر تعقیب میکند
neoclassical school مکتبی که براساس ان رقابت و پیروی ازاصول حداکثرساختن مطلوبیت و سود میتواندتخصیص ایده الی از منابع رادر اقتصاد بوجود اورد
plenum method طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
destinations محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
destination محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
marginal utility of capital مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com