English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (31 milliseconds)
English Persian
standardised مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardises مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardising مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardize مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardizes مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardizing مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
Other Matches
PHIGS برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
AT command set مجموعهای استاندارد از دستورات برای کنترل کردن یک مودم که توسط Hayes Coprotion ایجاد شده است
CD audio استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
CD DA استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
java مجموعهای از توابع استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد از دورن برنامه java به پایگاه داده دستیابی داشته باشد
api مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
coroutine دستورالعمل اتصال مجموعهای از ورودی ها به مجموعهای از خروجی ها
stiffening اهار یا چیز دیگری که برای سفت کردن چیزها بکارمیبرند
rs c استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
chains 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
ieee سیستم استاندارد شبکه Token Ring که توسط IBM به صورت استاندارد بیان شده
documenting روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
document روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documented روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
fans 1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
fan 1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
fanning 1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
fanned 1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
conformed کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conform کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conforming کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conforms کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
international standards organization طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
extend گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
POSIX استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
extends گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extending گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
standarize با نمونه یا عیار قانونی مطابقت کردن استاندارد کردن
How very odd. Well I never. چه چیزها ( بعلامت تعجب )
source استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
lot گروه [توده] از مردم یا چیزها
visibility was poor چیزها درست دیده نمیشد
I am not expected to tell you every thing , am I ? مگرتمام چیزها رابایدبه تو گفت
Enantiodroma گرایش به تغییر چیزها به متضادشان
network data management system مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
purer پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
pure پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
purest پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
hookup تجمع بعضی چیزها برای منظورخاصی
She has had many privations in her youth . درجوانی از بسیاری چیزها محروم مانده
notron utilities مجموعهای از برنامههای کوچک که برای ساده کردن عملیات کامپیوتری طراحی گردیده است
pack قرار دادن چیزها در جعبه برای فروش یا ارسال
accumulates جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص
paranomia اشفتگی دماغی که نشانه ان عوضی نامیدن چیزها است
accumulate جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص
packs قرار دادن چیزها در جعبه برای فروش یا ارسال
accumulating جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص
adds قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
add قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
adding قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
exception چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
exceptions چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
linkages ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
edited ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
edit ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
linkage ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
WAV file روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
WAVE file روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
universal سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
Cambridge ring استاندارد شبکه محلی برای وصل کردن چندین وسیله و کامپیوتر در یک اتصال حلقهای می سازد
finder عنصر مرکزی یک محیط عملیاتی و برنامهای که میان سایر چیزها فایلهای ذخیره شده روی دیسک ها رانشان میدهد
ODI واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
SGML استاندارد مستقل از سخت افزار که نحوه علامتگذاری متن ها برای مشخص کردن bold,italic وحاشیه ها و غیره را بیان میکند
list 1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
circuitry مجموعهای از مدارها
corpuses مجموعهای از نوشتجات
florilegium مجموعهای از گلها
corpus مجموعهای از نوشتجات
logs ضبط مجموعهای از عملیات
aggregate مجموعهای از اشیا داده
microsequence مجموعهای از ریز دستورات
aggregates مجموعهای از اشیا داده
minimax می نیمیم مجموعهای ازماکزیمم ها
miscellany مجموعهای از مطالب گوناگون
miscellanies مجموعهای از مطالب گوناگون
sequence مجموعهای از ارقام دودویی
statement به مجموعهای از مابارات دستوری
maximin ماکزیمم مجموعهای ازمینیمم ها
log ضبط مجموعهای از عملیات
banks مجموعهای از وسایل مشابه
blocks مجموعهای از موضوعات در یک گروه
belly series مجموعهای از روشهای حمله
bank مجموعهای از وسایل مشابه
blocked مجموعهای از موضوعات در یک گروه
block مجموعهای از موضوعات در یک گروه
sequences مجموعهای از ارقام دودویی
statements به مجموعهای از مابارات دستوری
string اتصال مجموعهای از رشته ها به هم
valid درست , طبق مجموعهای قوانین
batch costing تعیین هزینه مجموعهای ازکالا
graphics پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند
extend مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extends مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
collections 1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
combination مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند
plot بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
extending مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
organon سبک علمی مجموعهای از عقایدعلمی ومدون
collection 1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
formulas مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formulae مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formula مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
plotted بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
plots بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
chains مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
chain مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
compliant وسیلهای که به مجموعهای از استانداردهای مشخص تط بیق میشود
library مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
libraries مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
pattern مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
column مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود
group مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
groups مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
keypad مجموعهای از کلیدهای خاص برای کاربرد مشخص
patterns مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
columns مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود
destination صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم
suites مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
destinations صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم
diagnostic کامپیوتری که مجموعهای برنامههای تشخیص را اجرا کند.
groups مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
group مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
suite مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
boot اجرای مجموعهای از دستورالعمل ها برای رسیدن به موقعیت مط لوب
palettes مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
palette مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
queues لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
contiguous فایل ذخیره شده در مجموعهای از شیارهای دیسک مجاور هم
queueing لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
queue لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
catena 1-تعداد اعضای یک لیست زنجیری 2-مجموعهای از حروف در یک کلمه
transfer بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
run اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر
queued لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
transferring بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transfers بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
runs اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر
BAT file extension مشخصه استاندارد سه حرفی فایل در سیستم -MS DOS برای مشخص کردن فایل دستهای فایل متن حاوی دستورات سیستم
clustering مجموعهای از عناصر که در یک خط ترتیبی فاهر می شوند و یک جدول دستیابی دارند
boot up اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر
compacting استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
trampoline مجموعهای ازحرکات ژیمناستیکی بر روی میز پارچهای با 11 حرکت مختلف
string فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی
trampolines مجموعهای ازحرکات ژیمناستیکی بر روی میز پارچهای با 11 حرکت مختلف
product مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
compact استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
products مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
compacts استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
groups مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند
booting اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر
image [وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.]
group مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند
tessellate کاهش شکل پیچیده به مجموعهای از اشکال ساده تر معمولاگ مثلث
amiga مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط کمودور توسعه یافته اند
LIST chunk که چهار حرفی LIST که حاوی مجموعهای از زیر عضو است
images وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.
compacted استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
bias مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
graphs نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط
biases مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
front panel مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
graph نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط
computer animation ایجاد توهم حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه
keypad وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهای مخصوص را بکارمی برد
calling sequence مجموعهای مشخص ازدستورالعمل و داده که برای فراخوانی یک ریزبرنامه معین ضروری است
encoding روش کد گذاری داده در دیسک مغناطیسی برای جلوگیری از مجموعهای از بیتهای مشابه
groups نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
group نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
test driver برنامهای که اجرای برنامه دیگر را در مقابل مجموعهای از دادههای ازمایشی هدایت کند
push down stack مجموعهای از مکانهای حافظه یا ثباتهای کامپیوترکه لیستی از نوع push-down را اجرا می کنند
modulus استاندارد
high and dry <idiom> استاندارد
standard استاندارد
canonical استاندارد
standards استاندارد
concatenate بیشتر ازیک فایل یامجموعهای ازداده ها که باهم ترکیب می شوند تا مجموعهای را تشکیل دهند
bar codes دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar graphics دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
numeric keypad یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
dual دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
bar code دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
standard resistor مقاومت استاندارد
substandard زیر استاندارد
basic standard cost قیمت استاندارد
standard pitch گام استاندارد
magnetic standard اهنربای استاندارد
standard of living استاندارد زندگی
table lamp لامپ استاندارد
silver standard استاندارد نقره
primary standard استاندارد اولیه
standard price قیمت استاندارد
standardized استاندارد شده
dialect ی در زبان استاندارد
dialects ی در زبان استاندارد
standards of living استاندارد زندگی
secondary standard استاندارد ثانویه
resistance standard مقاومت استاندارد
standard temperature and pressure شرایط استاندارد
basic standard استاندارد اولیه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com