Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
lagrange's equations of motion
معادلات حرکت لاگرانژ
Other Matches
lagrange's equation
معادلات لاگرانژ
hamilton's equations of motion
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
equations of motion
معادلات حرکت
structural form
شکل اولیه معادلات در سیستم معادلات هم زمانی در اقتصاد سنجی
lagragne multiplier
ضریب لاگرانژ
lagrangian method
متد لاگرانژ
differential equations
معادلات مشتق
recursive equations
معادلات تکراری
differential equations
معادلات دیفرانسیل
simultaneous equations
معادلات همزمانی
errors in equations
خطا در معادلات
euler equations
معادلات اولر
field equation
معادلات میدان
quadratic equation
معادلات درجه دو
independent equations
معادلات مستقل
simultaneous equation system
نظام معادلات همزمانی
partial regression equation
معادلات رگرسیون سهمی
partial differential equation
معادلات دیفرانسیل جزئی
quadratics
مبحث معادلات درجه دوم
system of linear equations
دستگاه معادلات خطی
[ریاضی]
linear system
[system of linear equations]
دستگاه معادلات خطی
[ریاضی]
newton raphson
اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
three stage least squares method
روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
waving
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
tape
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
transfers
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transferring
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile
بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
power traverse
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
k day
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
move on
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
frozen
بی حرکت
stationary
بی حرکت
square move
حرکت
moved
حرکت
moves
حرکت
motion
حرکت
hold still
<idiom>
بی حرکت
inert
بی حرکت
running
در حرکت
move
حرکت
vowel point
حرکت
progressing
حرکت
travel
حرکت
departure
حرکت
afloat
در حرکت
motionless
بی حرکت
moveless
بی حرکت
stock-still
بی حرکت
departures
حرکت
agog
در حرکت
shifts
حرکت
progresses
حرکت
progressed
حرکت
traveled
حرکت
travels
حرکت
behaviour
حرکت
demeanour
حرکت
shift
حرکت
progress
حرکت
shifted
حرکت
vapid
بی حرکت
traversing
حرکت
gest
حرکت
geste
حرکت
haviour
حرکت
maneuver
حرکت
locomotion
حرکت
animations
حرکت
animation
حرکت
movement
حرکت
stir
حرکت
stirred
حرکت
traverses
حرکت
traversed
حرکت
traverse
حرکت
agoing
در حرکت
ambulation
حرکت
as you were
حرکت از نو
behavior
حرکت
behaviuor
حرکت
gesturing
حرکت
gestured
حرکت
gesture
حرکت
stirs
حرکت
stirrings
حرکت
oi
در حرکت
on the move
در حرکت
stills
بی حرکت
motions
حرکت
motioning
حرکت
motioned
حرکت
stillest
بی حرکت
stiller
بی حرکت
still
بی حرکت
otiose
بی حرکت
immobile
بی حرکت
animals
حس و حرکت
animal
حس و حرکت
scrolling
حرکت
statist
بی حرکت
stirabout
حرکت
stock still
بی حرکت
circulation
حرکت
circulations
حرکت
pat
بی حرکت
sedentary
بی حرکت
patting
بی حرکت
pats
بی حرکت
demeanor
حرکت
patted
بی حرکت
physical movement
حرکت بدنی
precession
حرکت تقدیمی
photokinesis
حرکت در اثرنور
precession
حرکت تقدمی
skews
کج حرکت کردن
crosses
حرکت سمتی
skewing
کج حرکت کردن
physical movement
حرکت جسمانی
range of motion
دامنه حرکت
easiness
[quickness]
سرعت حرکت
celerity
سرعت حرکت
alacrity
[speed]
سرعت حرکت
rotary motion
حرکت دایرهای
pump stroke
حرکت پمپ
crossest
حرکت سمتی
proper motion
حرکت خاص
rate of march
نواخت حرکت
crosser
حرکت سمتی
cross
حرکت سمتی
switched
نافم حرکت
switch
نافم حرکت
constant of motion
ثابت حرکت
continental drift
حرکت قارهای
continuous scrolling
حرکت پیوسته
akinesthesia
فقدان حس حرکت
nonliner motion
حرکت غیرخطی
creeping move
حرکت خزنده
whirls
حرکت گردابی
whirling
حرکت گردابی
whirled
حرکت گردابی
switches
نافم حرکت
oscillating motion
حرکت نوسانی
overwatch
پوشاندن حرکت
perpetual motion
حرکت دائم
peristole
حرکت دودی
peristaltic movement
حرکت دودی
compound motion
حرکت مرکب
peristalsis
حرکت دودی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com