Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 43 (3 milliseconds)
English	Persian
livelihood	معاش
livelihoods	معاش
sustenance	معاش
living	معاش
subsistence allowance	معاش
Other Matches
basic allowance for subsistence	حق معاش
ration allowance	حق معاش
subsistence	معاش حق معاش
thriftless	بی عقل معاش
passage money	معاش کردن
family allowance	مدد معاش
thrift	عقل معاش
bread and butter	وسیله معاش
subsistence	معاش خرجی
allowance	جیره حق معاش
allowances	جیره حق معاش
fend	تکفل معاش
livelihoods	وسیله معاش
livelihood	وسیله معاش
thriftessness	نداشتن عقل معاش
subsistent	مدد معاش بگیر
earn	کسب معاش کردن
to scramble for a living	تقلای معاش کردن
earned	کسب معاش کردن
earns	کسب معاش کردن
canny	دارای عقل معاش
cannier	دارای عقل معاش
meal tickets	وسیلهی امرار معاش
canniest	دارای عقل معاش
meal ticket	وسیلهی امرار معاش
to make the pot boi;	معاش خود را پیدا کردن
living wage	مزدکافی برای امرار معاش
She is thrifty .	عقل معاش دارد (مقتصد است )
basic allowance	سهمیه اولیه ضریب حقوقی معاش
blue bark	تقاضای هزینه سفر و معاش حرکت
to scramble for a living	برای معاش یازندگی تلاش کردن
ways and means	طرق و وسایل انجام چیزی تامین معاش
to set a person on his feet	معاش کسیراتامین کردن موقعیت کسیرا استوارکردن
well-to-do <idiom>	پول کافی برای امرار معاش کردن
amateurism	اشتغال هنر بخاطرذوق نه برای امرار معاش
potboil	برای امرار معاش نویسندگی یاکارهای هنری مبتذل کردن
aviation pay	معاش هوایی سختی خدمت هوایی
family allowance	معاش اولاد حق اولاد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com