Dictiornary-Farsi | معاشرت پذیری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
sociability	معاشرت پذیری


Other Matches

cold working	شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
societies	معاشرت
good fellowsh	معاشرت
society	معاشرت
associating	معاشرت کردن
associates	معاشرت کردن
associated	معاشرت کردن
associate	معاشرت کردن
sociable	خوش معاشرت
sociable	قابل معاشرت
livable	قابل معاشرت
fellowsh	رفاقت معاشرت
genial	خوش معاشرت
liveable	قابل معاشرت
take up	معاشرت کردن
conversableness	قابلیت معاشرت
incommunicative	بی معاشرت و بی امیزش
intercommunicate	معاشرت کردن
etiquette	ایین معاشرت
companionable	قابل معاشرت
associations	معاشرت اتحاد
association	معاشرت اتحاد
commerce	معاشرت تجارت کردن
sociability	قابل معاشرت بودن
fellowship	هم صحبتی معاشرت کردن
insociability	عدم قابلیت معاشرت
he has no manners	ایین معاشرت نمیداند
etiquette	علم اداب معاشرت
reassociate	دوباره معاشرت کردن
insociable	ناسازگار غیرقابل معاشرت
dissocial	نامناسب برای معاشرت
fellowships	هم صحبتی معاشرت کردن
kith	علم اداب معاشرت
military courtesy	اداب معاشرت نظامی
to observe the proprieties	اداب معاشرت را نگاه داشتن
associational	مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
associable	قابل معاشرت متجانس شدنی
indecorum	عدم رعایت ایین معاشرت
conversable	خوش سخن قابل معاشرت
To be a good mixer.	با مردم خوب جوشیدن ( معاشرت کردن )
Keep oneself to oneself.	پیش کسی نرفتن (معاشرت نکردن )
water absorption	آب پذیری
deliquescence	نم پذیری
bass response	بم پذیری
pliability	خم پذیری
associated	امیزش کردن معاشرت کردن
associating	امیزش کردن معاشرت کردن
associates	امیزش کردن معاشرت کردن
associate	امیزش کردن معاشرت کردن
companion	معاشرت کردن همراهی کردن
magnetic susceptibility	مغناطیس پذیری
maintainability	نگهداشت پذیری
magnetization curve	خم مغناطیس پذیری
magnetization	مغناطیس پذیری
insatiability	سیری نا پذیری
educability	اموزش پذیری
emotionality	تهییج پذیری
livability	زیست پذیری
mensurability	پیمایش پذیری
feasibilty	امکان پذیری
fatigueability	خستگی پذیری
paramagnetic susceptibility	پارامغناطیس پذیری
opposability	مقابله پذیری
observability	مشاهده پذیری
transferability	انتقال پذیری
negotiability	انتقال پذیری
fabllibility	لغزش پذیری
mutabilty	تغییر پذیری
mutability	تغییر پذیری
movableness	جنبش پذیری
modifiability	تغییر پذیری
lability	تغییر پذیری
extensibility	گسترش پذیری
finitude	پایان پذیری
indefeasibility	فسخ نا پذیری
flammability	اشتعال پذیری
incontrovertibility	بحث نا پذیری
flexibtlity	انعطاف پذیری
fusibility	گداز پذیری
generalizability	تعمیم پذیری
impressionability	تاثیر پذیری
justifiability	توجیه پذیری
expandability	بسط پذیری
expansiveness	انبساط پذیری
extenibility	کشش پذیری
excitability	تحریک پذیری
intolerableness	تحمل نا پذیری
extensibility	توسعه پذیری
improvability	بهبود پذیری
infusibility	گداز نا پذیری
inflammability	اشتعال پذیری
inexhaustibility	پایان نا پذیری
indocility	تعلیم نا پذیری
hereditability	وراثت پذیری
solubility	انحلال پذیری
serviceability	تعمیر پذیری
separability	تفکیک پذیری
self acceptance	خویشتن پذیری
selectivity	گزینش پذیری
scalability	مقیاس پذیری
reversibility	برگشت پذیری
reversibility	بازگشت پذیری
removability	عزل پذیری
reflexivity	انعکاس پذیری
reflexivity	بازتاب پذیری
reflexibility	انعکاس پذیری
submissiveness	سلطه پذیری
suggestibility	تلقین پذیری
westernization	غرب پذیری
versatility	تطبیق پذیری
verifiability	اثبات پذیری
transmissivity	فرافرست پذیری
transitivity	سرایت پذیری
transitivity	انتقال پذیری
tenability	دفاع پذیری
tangib	لمس پذیری
suspensive	اندروا پذیری
reflectivity	بازتاب پذیری
reflectability	بازتاب پذیری
reconcilability	اصلاح پذیری
permeance	نفوذ پذیری
permeability curve	خم نفوذ پذیری
permeability curve	خم مغناطیس پذیری
permeability	تراوش پذیری
permeability	نفوذ پذیری
permeability	نشت پذیری
perishableness	فساد پذیری
perishableness	فنا پذیری
perfectibility	کمال پذیری
perceptibility	ادراک پذیری
penetrance	نفوذ پذیری
penetrability	نفوذ پذیری
passibility	تالم پذیری
persuasibility	ترغیب پذیری
perviousness	تراوش پذیری
pi accepting	قدرت پی پذیری
reactivity	واکنش پذیری
ponderability	سنجش پذیری
polarizability	قطبش پذیری
pliancy	انحناء پذیری
pliability	خمش پذیری
plastisity	اندام پذیری
plasticity	انعطاف پذیری
plasticity	قالب پذیری
plasticity	شکل پذیری
plasticity	اندام پذیری
pardonableness	امرزش پذیری
comention	هنجار پذیری
additivity	جمع پذیری
acculturation	فرهنگ پذیری
acclimatization	بوم پذیری
acclimatization	اقلیم پذیری
acclimation	بوم پذیری
acclimation	اقلیم پذیری
accident proneness	سانحه پذیری
adaptability	وفق پذیری
absorbency	جذب پذیری
absorbability	دراشام پذیری
abradability	سایش پذیری
liquidity	ابگون پذیری
addressability	نشانی پذیری
affectability	انفعال پذیری
combinability	ترکیب پذیری
chromaticity	رنگ پذیری
capacitance	برق پذیری
c	برق پذیری
belongingness	تعلق پذیری
b h cure	خم مغناطیس پذیری
availablity	دسترس پذیری
autia	هنجار پذیری
associativity	شرکت پذیری
applicability	کاربرد پذیری
applicability	کاربست پذیری
affectivity	هیجان پذیری
liquidity	تسویه پذیری
passivity	کنش پذیری
irritability	تحریک پذیری
compatibility	سازش پذیری
resolutions	تفکیک پذیری
resolution	تفکیک پذیری
susceptibility	مغناطیس پذیری
viability	زیست پذیری
configurations	هیئت پذیری
configuration	هیئت پذیری
availability	دسترس پذیری
variability	تغییر پذیری
cleavage	شکافت پذیری
cleavages	شکافت پذیری
imprinting	نقش پذیری
adaptability	سازش پذیری
adaptability	انطباق پذیری
vulnerability	اسیب پذیری
sociability	جامعه پذیری
submission	سلطه پذیری
flexibility	انعطاف پذیری
communicability	ارتباط پذیری
contractivity	انقباض پذیری
docility	تعلیم پذیری
dependability	توکل پذیری
deviation factor	تراکم پذیری