Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
exemption from taxation
معافیت از مالیات
Other Matches
exemption
معافیت مالیاتی معافیت گمرکی
impunity
معافیت از مجازات معافیت از زیان
ability to pay principle of taxation
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation
تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax
مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes
صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise
مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
excise tax
مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
dispensations
معافیت
exemption
[from]
معافیت
[از]
dispensation
معافیت
franchises
معافیت
relief
معافیت
franchise
معافیت
exemption
معافیت
exemptions from age restriction
معافیت از شرط سن
venia etatis
معافیت از شرط سن
exonerative
متضمن معافیت
tax remission
معافیت مالیاتی
freedom
معافیت اسانی
immunity
بخشودگی معافیت
tax exemption
معافیت مالیاتی
freedoms
معافیت اسانی
extra good time
وقت معافیت از زندان
assessments
ممیزی مالیات وضع مالیات
assessment
ممیزی مالیات وضع مالیات
exemption from territorial jurisdiction
معافیت از سیستم حقوقی یک کشور
excusable
قابل بخشش و معافیت بخشیدنی
carded for record
معافیت از خدمت به خاطر ثبت درپرونده
tax evasion
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
legal aid
معافیت ازهزینه دادرسی معادل assistance judicial
nonneutralities of income taxation
خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
levied
مالیات بندی مالیات
levied
اخذ مالیات مالیات
levy
مالیات بندی مالیات
levying
مالیات بندی مالیات
levies
مالیات بندی مالیات
levying
اخذ مالیات مالیات
levies
اخذ مالیات مالیات
taxation
مالیات بندی مالیات
levy
اخذ مالیات مالیات
subsidy
حقوق گمرکی اشیا وارداتی و صادراتی معافیت مالیاتی تولیدکنندگان به منظور پایین نگهداشتن قیمتها
regressive income tax
مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
tax deduction
تخفیف مالیاتی مخارجی که معافیت مالیاتی دارند
producers burden of tax
بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
impost
مالیات
gabelle
مالیات
tithing
مالیات ده یک
gabel
مالیات
Scot
مالیات
cess
مالیات
taxes
مالیات
tax
مالیات
taxed
مالیات
sess
مالیات
taxation
مالیات
taxpayers
مالیات دهنده
export tax
مالیات بر صادرات
capital levy
مالیات بر سرمایه
taxpayers
مالیات پرداز
ratepayer
مالیات دهنده
ratepayers
مالیات دهنده
after tax
پس از وضع مالیات
assessor
ممیز مالیات
basis of tax
ماخذ مالیات
gabelle
مالیات نمک
burdensome tax
مالیات مزاحم
taxpayers
مالیات بده
gabel
مالیات نمک
free of tax
بدون مالیات
excise tax
مالیات بر مصرف
incidence of taxation
اثر مالیات
capital levy
مالیات برسرمایه
tax year
مالیات سالانه
double taxation
مالیات مضاعف
deductible
مالیات پذیر
compulsory levies
مالیات اجباری
commercial tax
مالیات بازرگانی
duty free
معاف ار مالیات
estate duty
مالیات بر ارث
excise taxes
مالیات بر فروش
death tax
مالیات بر ارث
capital tax
مالیات بر سرمایه
capitation taxes
مالیات سرانه
estate tax
مالیات مستغلات
estate tax
مالیات بر املاک
estate duty
مالیات ارث
single tax
مالیات واحد
quint
مالیات پنج یک
proportional taxation
مالیات تناسبی
tax exempt
معاف از مالیات
regressive taxation
مالیات کاهنده
proportional tax
مالیات نسبی
proportional tax
مالیات تناسبی
property tax
مالیات دارایی
property tax
مالیات مستقلات
tax farmer
مستاجر مالیات
tax free
بخشوده از مالیات
tax free
معاف از مالیات
progressive taxation
مالیات تصاعدی
tax function
تابع مالیات
progressive tax
مالیات تصاعدی
tax in kind
مالیات جنسی
tax equation
معادله مالیات
tax effect
اثر مالیات
succession duties
مالیات برارث
single tax
مالیات انفرادی
tax shifting
انتقال مالیات
shift of a tax
انتقال مالیات
scatt
مالیات عوارض
sales tax
مالیات بر فروش
sales tax
مالیات فروش
sale tax
مالیات بر فروش
rental tax
مالیات مستغلات
regressive taxation
مالیات نزولی
regressive tax
مالیات نزولی
tax base
ماخذ مالیات
real estate tax
مالیات بر مستغلات
tax cuts
کاهش مالیات
tax deduction
کاهش مالیات
profits tax
مالیات بر سود
profit tax
مالیات بر سود
tax incidence
عارضه مالیات
levier
مالیات وصول کن
total tax load
کل بار مالیات
leviable
وضع مالیات
leviable
مالیات بستنی
land tax
مالیات بر زمین
land tax
مالیات ارضی
land tax
مالیات زمین
kiln tax
مالیات فخاری
inheritance tax
مالیات بر ارث
wage tax
مالیات بر مزد
incidence of taxation
انتقال مالیات
impost
مالیات بر واردات
highway user tax
مالیات حق عبور
gift tax
مالیات برهبه
wealth tax
مالیات بر ثروت
levy tax
وضع مالیات
levying of taxes
وضع مالیات
tax increase
افزایش مالیات
tax load
بار مالیات
per head tax
مالیات سرانه
tax rate
نرخ مالیات
tax refund
بازپرداخت مالیات
octroi
مالیات دم دروازه
occupation tax
مالیات شغل
occupation tax
مالیات اصناف
nuisance tax
مالیات پردردسر
neutral tax
مالیات خنثی
neutral tax
مالیات بی طرف
taxation of monopoly
مالیات بر انحصار
taxes in kind
مالیات جنسی
mise
مالیات خرج
the rear vassals
مالیات دهندگان
liable to tax
مشمول مالیات
yield tax
مالیات بر عایدی
taxpayer
مالیات بده
levied
وضع مالیات
assessment
براورد مالیات
assessment
وضع مالیات
assessment
تعیین مالیات
tax-exempt
<adj.>
بدون مالیات
tax-free
<adj.>
بدون مالیات
income taxes
مالیات برعایدات
income taxes
مالیات بر درامد
non-taxable
<adj.>
بدون مالیات
non-assessable
<adj.>
بدون مالیات
indirect taxation
مالیات غیرمستقیم
excise duties
مالیات غیرمستقیم
tax-free
<adj.>
معاف از مالیات
excise
مالیات بستن بر
zero-rated
<adj.>
معاف از مالیات
exempt from taxation
[only after nouns]
<adj.>
معاف از مالیات
exempt from taxes
[only after nouns]
<adj.>
معاف از مالیات
direct taxation
مالیات مستقیم
direct tax
مالیات مستقیم
scot-free
معاف از مالیات
scot free
معاف از مالیات
free of tax
[only after nouns]
<adj.>
معاف از مالیات
taxless
<adj.>
بدون مالیات
assessments
براورد مالیات
assessments
وضع مالیات
assessments
تعیین مالیات
income tax
مالیات برعایدات
income tax
مالیات بر درامد
zero-rated
<adj.>
بدون مالیات
taxable
مشمول مالیات
taxable
مالیات بردار
tax-free
بخشوده از مالیات
tax evasion
فرار از مالیات
imposition
باج مالیات
corporation tax
مالیات بر شرکتها
surcharges
مالیات اضافی
taxation
وضع مالیات
exempt from taxation
[only after nouns]
<adj.>
بدون مالیات
exempt from taxes
[only after nouns]
<adj.>
بدون مالیات
stressing
مالیات زیادبستن
stresses
مالیات زیادبستن
stress
مالیات زیادبستن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com