English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (12 milliseconds)
English Persian
massotherapy معالجه بوسیله مشت و مال
Search result with all words
homeopathy معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
aerotherapeutics معالجه بوسیله هوا
diathermy معالجه بوسیله حرارت
electrotherapy معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
faradize بوسیله القای برق معالجه کردن
hydropathy معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
hypnotherapy معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
immunotherapy معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
phototherapy معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
psychanalyze بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
pyretotherapy معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
roentgenize بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
Other Matches
definitive hospitalization سیستم معالجه قطعی معالجه نهایی
medical treatment معالجه
he received a fire treatment معالجه شد
medical معالجه
treatments معالجه
treatment معالجه
healing معالجه
therapy معالجه
trichopathy معالجه ناخوشیهای مو
climatotherapy معالجه با اب وهوا
treament سلوک معالجه
psychopathy معالجه روانی
iatraliptics معالجه بامالش
radium therapy معالجه بارادیوم
emergency treatment معالجه اضطراری
emergency treatment معالجه اورژانس
rest cure معالجه با استراحت
mechanotherapy معالجه مکانیکی
medicable قابل معالجه
edermical meducation معالجه جلدی
malpractices معالجه غلط
malpractice معالجه غلط
heliotherapy معالجه با افتاب
pretreatment معالجه قبلی
balneotherapy معالجه باشستشو
electropathy معالجه برقی
self treatment معالجه پیش خود
orthopathy معالجه بدون دارو
pretreat قبلا معالجه کردن
faradism معالجه باجریان برق
chiropody فن معالجه ودرمان امراض پا
psychiatry معالجه ناخوشیهای دماغی
faradization معالجه باجریان برق
physicotherapy معالجه بوسایل طبیعی ومکانیکی
chronic dose دز قابل معالجه و پیشگیری اتمی
pedicure معالجه امراض دست وپا
pedicures معالجه امراض دست وپا
psychotherapy ortherapeutics معالجه بوسائل روحی یاهیپنوتیزیم
self treatment معالجه بدون کمک نسخه
aromatherapy معالجه توسط ماساژ با روغن معطر
correctional treatment روش معالجه از راه اصلاح رفتار
oxygen tent چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
oxygen tents چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
orthopaedy معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
helleborism معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
examination معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
examinations معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
herioic treatment معالجه با وسایل سخت دربیماری سخت
water cure علاج بااب معالجه بااب
wherewithal که بوسیله ان
of بوسیله
by بوسیله
by dint of بوسیله
by the instrumentality of بوسیله
whereby که بوسیله ان
perprep بوسیله
with بوسیله
at the hand of بوسیله
via بوسیله
per بوسیله
thruogh the a of بوسیله
osmose نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
per pais بوسیله کشور
per pais بوسیله مملکت
electrically بوسیله برق
by wire بوسیله تلگراف
hydromancy تفال بوسیله اب
hydrolysis تجزیه بوسیله اب
by depty بوسیله نماینده
by the f. بوسیله لمس
municipally بوسیله شهرداری
electromotive متحرک بوسیله برق
aeromancy تفال بوسیله هوا
in propria persona بوسیله خود شخص
windswept بوسیله باد جاروشده
semaphore مخابره بوسیله پرچم
hydromancer تفال زننده بوسیله اب
hydrolyze بوسیله اب تجزیه شدن
galvanography روی مس بوسیله اندودکهربایی
pipeage ترابری بوسیله لوله
pipe down بوسیله شیپور یا نای
seagirt محصور بوسیله دریا
eluviation انتقال بوسیله بادوباران
electric chair اعدام بوسیله برق
photogelatin process چاپ بوسیله ژلاتین
intuitively بوسیله درک مستقیم
leaching تصفیه بوسیله شستشو
phototypography چاپ بوسیله عکسبرداری
lapped joint اتصال بوسیله پوشش
pipage ترابری بوسیله لوله
infiltration پالایش بوسیله تراوش
patent بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patented بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patenting بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patents بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
dragonnades بوسیله سواره نظام
brews بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
brewed بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
brew بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
postage حمل بوسیله پست
windblown در حرکت بوسیله باد
to pick thanks بوسیله سخن چینی
to scent out بوسیله بوجستجوکردن ویافتن
traingulation پیمایش بوسیله مثلثات
churn بوسیله اسباب گردنده
churned بوسیله اسباب گردنده
baptizes بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
pour تراوش بوسیله ریزش
baptized بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptize بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptising بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptises بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptised بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
sent via e-mail بوسیله ایمیل فرستاده شد
pours تراوش بوسیله ریزش
pouring تراوش بوسیله ریزش
churns بوسیله اسباب گردنده
radar scan مراقبت بوسیله رادار
poured تراوش بوسیله ریزش
baptizing بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
incuse نقش شده بوسیله چکش
grout stop اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
container transport حمل و نقل بوسیله کانتینر
by no one else از [بوسیله] هیچ کسی دیگر
suicide bombing قصد کشت بوسیله خودکشی
suicide attack قصد کشت بوسیله خودکشی
to buy something at an auction چیزی را در [بوسیله] حراجی خریدن
electro magnetism تولید خواص مغناطیسی بوسیله
electrometallurgy ذوب فلزات بوسیله برق
electrotype بوسیله برق چاپ کردن
embolic مربوط به انسداد رگ بوسیله جسمی
chemical warfare جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
stethoscopy معاینه بوسیله گوشی طبی
step down کم کردن ولتاژجریان بوسیله ترانسفورماتور
steam propulsion of ships راندن کشتی ها بوسیله بخار
memoria technica فن یا شیوهای که بوسیله ان یادوهوش رانیرومندمیسازند
sporogony تولید مثل بوسیله هاگ
seaborne بوسیله کشتی حمل شده
roentgenoscopy معاینه بوسیله اشعه مجهول
rocket propulsion حرکت بجلو بوسیله موتورموشکی
rainwash شسته شده بوسیله باران
perfusion غسل تعمید بوسیله اب پاشی
rainwash شستشوی چیزی بوسیله باران
radiophotograph انتقال عکس بوسیله رادیو
phonendoscope اسبابی که بوسیله ان صداهای کوچک
photoengraving گراور سازی بوسیله عکاسی
photolighograph عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
photomap نقشه برداری بوسیله عکاسی
telekinesis حرکت اجسام بوسیله ارواح
the block مردن بوسیله گردن زنی
hit wicket انداختن میله بوسیله خودتوپزن
self administered اداره شونده بوسیله خویشتن
wirephoto بوسیله بی سیم عکس فرستادن
hydrophilous گرده افشانی کننده بوسیله اب
hyphenate بوسیله خط دارای فاصله کردن
wigwag ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
chafes بوسیله اصطکاک گرم کردن
in law خویشاوند و منسوب بوسیله ازدواج
wet down بوسیله اب پاشی خیس کردن
waterborne حمل شده بوسیله اب اب برد
instantiate معرفی کردن بوسیله کنسرت
intercommunication system ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
lightproof غیرقابل نفوذ بوسیله نور
lyophil خشک شده بوسیله انجمادسخت
lyophiled خشک شده بوسیله انجمادسخت
platinotype عکاسی بوسیله املاح پلاتین
self-service کمک بوسیله خود شخص
photocopies رونوشت برداری بوسیله عکاسی
shield بوسیله سپر حفظ کردن
photocopied رونوشت برداری بوسیله عکاسی
mail order سفارش کالا بوسیله پست
argon arc welding جوش قوسی بوسیله گازارگون
nettle بوسیله گزنه گزیده شدن
shields بوسیله سپر حفظ کردن
lip-reads کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip-read کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
photocopy رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopying رونوشت برداری بوسیله عکاسی
soak بوسیله مایع اشباع شدن
chafing بوسیله اصطکاک گرم کردن
semaphore بوسیله پرچم مخابره کردن
radiogram عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
chafe بوسیله اصطکاک گرم کردن
self service کمک بوسیله خود شخص
radiograms عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
latches بوسیله کلون محکم کردن
latch بوسیله کلون محکم کردن
soaks بوسیله مایع اشباع شدن
lip read کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
self appointed منصوب شده بوسیله خویشتن
nettles بوسیله گزنه گزیده شدن
self-appointed منصوب شده بوسیله خویشتن
string یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
lure بوسیله تطمیع بدام انداختن
cathodogeaph بوسیله پرتومجهول عکس برداشتن از
luring بوسیله تطمیع بدام انداختن
lures بوسیله تطمیع بدام انداختن
lured بوسیله تطمیع بدام انداختن
carbon arcwelding جوش قوسی بوسیله کربن
trabeated ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com