English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (8 milliseconds)
English Persian
option dealing معاملات اختیاری
Search result with all words
option dealer واسطه معاملات اختیاری دلال معاملات اختیاری
Other Matches
free will اختیاری
optional اختیاری
involuntariness بی اختیاری
voluntary اختیاری
freewill اختیاری
arbitary اختیاری
facultative اختیاری
arbitrary اختیاری
discretional اختیاری
incontinency ناپرهیزکاری بی اختیاری
incontinence ناپرهیزکاری بی اختیاری
encopresis بی اختیاری دفع
soft hyphen خط تیره اختیاری
urinary incontinence بی اختیاری ادرار
perseveation تکرارغیر اختیاری
optional feature خصیصه اختیاری
option خصیصه اختیاری
options خصیصه اختیاری
optional consumption مصرف اختیاری
voluntary assignment واگذاری اختیاری
optional حرکات اختیاری
freeing اختیاری مختار
optional conciliation مصالحه اختیاری
voluntary savings پس اندازهای اختیاری
frees اختیاری مختار
enuresis بی اختیاری ادرار
freed اختیاری مختار
voluntary exercise حرکات اختیاری
free اختیاری مختار
voluntary partnership شرکت اختیاری
discretionary fiscal policy سیاست مالی اختیاری
retirement عقب نشینی اختیاری
ultimate factor of safety ضریب اطمینان اختیاری
voluntary conveyance انتقال اختیاری بلاعوض
proctorize زیر انضیاط در اوردن اختیاری داری کردن بر
dealings معاملات
transactions معاملات
turn-over حجم معاملات
stoopage of trade قطع معاملات
sales {pl} حجم معاملات
credit transaction معاملات موجل
commercial transactions معاملات تجارتی
foreign exchange transactions معاملات ارزی
treament of aliens معاملات بیگانگان
unauthorized transaction معاملات فضولی
arm's length معاملات ازاد
arbitrage معاملات ارز
volume of sales حجم معاملات
credit transaction معاملات استمهالی
internal transactions معاملات داخلی
foreign exchange transaction معاملات ارزی
external transaction معاملات خارجی
exchange transactions معاملات برواتی
overseas trade معاملات خارجی
turn-over گردش معاملات
volume of sales گردش معاملات
stoopage of trade منع معاملات
dealing for money معاملات پولی
sales {pl} گردش معاملات
turnover حجم معاملات
injunctions تحریم معاملات
injunction تحریم معاملات
conveyancing تسهیل معاملات
real estate معاملات زمین
dealer فروشنده معاملات چی
boycotts تحریم معاملات
dealers فروشنده معاملات چی
purchase tax مالیات بر معاملات
futures معاملات سلف
boycott تحریم معاملات
boycotted تحریم معاملات
boycotting تحریم معاملات
turnover گردش معاملات
hazardous معاملات قماری اتفاقی
land agent دلال معاملات ملکی
swopping معاملات سلف ارز
speculate معاملات قماری کردن
brokered واسطه معاملات بازرگانی
brokers واسطه معاملات بازرگانی
agiotage معاملات احتکاری بروات
broker واسطه معاملات بازرگانی
brokering واسطه معاملات بازرگانی
spot market بازار معاملات نقدی
invisibles معاملات غیرقابل رویت
realtor دلال معاملات ملکی
swap معاملات سلف ارز
real estate agency بنگاه معاملات املاک
opening of negotiations افتتاح مذاکرات [معاملات]
speculating معاملات قماری کردن
swaps معاملات سلف ارز
swopped معاملات سلف ارز
speculates معاملات قماری کردن
swapped معاملات سلف ارز
speculated معاملات قماری کردن
swops معاملات سلف ارز
realtors دلال معاملات ملکی
disengagement جدا شدن ازدشمن عقب نشینی اختیاری قطع تماس با دشمن
rigging position وضعیت هواپیما که دران محورعرضی و یک محورطولی اختیاری در یک صفحه افقی قرار دارند
My capital is locked up in land. سرمایه ام در معاملات زمین گیراست
speculating معاملات پرخطر انجام دادن
speculated معاملات پرخطر انجام دادن
speculate معاملات پرخطر انجام دادن
bargain چانه زنی در معاملات معامله
bargained چانه زنی در معاملات معامله
bargains چانه زنی در معاملات معامله
bargaining چانه زنی در معاملات معامله
speculates معاملات پرخطر انجام دادن
wheeler-dealers دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
exchanging جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanges جای معاملات ارزی و سهامی بورس
speculating معاملات قماری یا سفته بازی کردن
speculates معاملات قماری یا سفته بازی کردن
exchanged جای معاملات ارزی و سهامی بورس
wheeler-dealer دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
speculated معاملات قماری یا سفته بازی کردن
exchange جای معاملات ارزی و سهامی بورس
speculate معاملات قماری یا سفته بازی کردن
lawmerchant قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
the iron interest کسانی که در معاملات اهن علاقه مند هستند
full power اختیاری است که دولتی به نماینده خود به طور موقتی میدهد تا درمورد بخصوصی مذاکره و اخذتصمیم کند
procuration fee حق دلالی در معاملات استقراضی و رهن حق التحریر اسناد رسمی
conveyancing در CL این اصطلاح بیشتر در زمینه تسهیل معاملات مربوط به اموال غیر منقول مصداق دارد
stock watering سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
blotters دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
blotter دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
constructive notice ابلاغ اختیاری در CL ابلاغی که به وکیل شخص بشود قانونی یااعتباری نامیده میشود و درمقابل ان " ابلاغ رسمی یاواقعی " قرار دارد و ان ابلاغی است که به خود شخص بشود
withdrawal عملیات عقب نشینی اختیاری عقب نشینی
withdrawals عملیات عقب نشینی اختیاری عقب نشینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com