Dictiornary-Farsi | معاملات داخلی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
internal transactions	معاملات داخلی


Other Matches

option dealer	واسطه معاملات اختیاری دلال معاملات اختیاری
incretion	ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی
squawked	مخابره داخلی ارتباط داخلی
internal structure	ساختمان داخلی سازه داخلی
internal defense	پدافند داخلی پایداری داخلی
squawk	مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawks	مخابره داخلی ارتباط داخلی
dealings	معاملات
transactions	معاملات
exchanged stabilization fund	مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
boycott	تحریم معاملات
injunction	تحریم معاملات
injunctions	تحریم معاملات
credit transaction	معاملات موجل
stoopage of trade	منع معاملات
stoopage of trade	قطع معاملات
overseas trade	معاملات خارجی
option dealing	معاملات اختیاری
turn-over	گردش معاملات
treament of aliens	معاملات بیگانگان
conveyancing	تسهیل معاملات
dealing for money	معاملات پولی
boycotted	تحریم معاملات
credit transaction	معاملات استمهالی
dealers	فروشنده معاملات چی
dealer	فروشنده معاملات چی
boycotting	تحریم معاملات
boycotts	تحریم معاملات
unauthorized transaction	معاملات فضولی
commercial transactions	معاملات تجارتی
arm's length	معاملات ازاد
sales {pl}	گردش معاملات
foreign exchange transaction	معاملات ارزی
arbitrage	معاملات ارز
external transaction	معاملات خارجی
sales {pl}	حجم معاملات
turn-over	حجم معاملات
volume of sales	حجم معاملات
futures	معاملات سلف
exchange transactions	معاملات برواتی
volume of sales	گردش معاملات
foreign exchange transactions	معاملات ارزی
turnover	گردش معاملات
purchase tax	مالیات بر معاملات
real estate	معاملات زمین
turnover	حجم معاملات
brokered	واسطه معاملات بازرگانی
brokering	واسطه معاملات بازرگانی
broker	واسطه معاملات بازرگانی
land agent	دلال معاملات ملکی
agiotage	معاملات احتکاری بروات
brokers	واسطه معاملات بازرگانی
speculating	معاملات قماری کردن
real estate agency	بنگاه معاملات املاک
realtor	دلال معاملات ملکی
speculates	معاملات قماری کردن
invisibles	معاملات غیرقابل رویت
speculated	معاملات قماری کردن
speculate	معاملات قماری کردن
spot market	بازار معاملات نقدی
realtors	دلال معاملات ملکی
opening of negotiations	افتتاح مذاکرات [معاملات]
swopping	معاملات سلف ارز
swops	معاملات سلف ارز
swap	معاملات سلف ارز
swopped	معاملات سلف ارز
swapped	معاملات سلف ارز
hazardous	معاملات قماری اتفاقی
swaps	معاملات سلف ارز
storage	1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
bargain	چانه زنی در معاملات معامله
My capital is locked up in land.	سرمایه ام در معاملات زمین گیراست
bargained	چانه زنی در معاملات معامله
bargaining	چانه زنی در معاملات معامله
speculating	معاملات پرخطر انجام دادن
bargains	چانه زنی در معاملات معامله
speculated	معاملات پرخطر انجام دادن
speculates	معاملات پرخطر انجام دادن
speculate	معاملات پرخطر انجام دادن
speculate	معاملات قماری یا سفته بازی کردن
speculates	معاملات قماری یا سفته بازی کردن
exchange	جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanges	جای معاملات ارزی و سهامی بورس
speculated	معاملات قماری یا سفته بازی کردن
speculating	معاملات قماری یا سفته بازی کردن
wheeler-dealers	دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
wheeler-dealer	دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
lawmerchant	قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
exchanged	جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanging	جای معاملات ارزی و سهامی بورس
the iron interest	کسانی که در معاملات اهن علاقه مند هستند
procuration fee	حق دلالی در معاملات استقراضی و رهن حق التحریر اسناد رسمی
conveyancing	در CL این اصطلاح بیشتر در زمینه تسهیل معاملات مربوط به اموال غیر منقول مصداق دارد
blotters	دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
blotter	دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
territorial	داخلی
indoor	داخلی
interiors	داخلی
domestic	داخلی
municipal	داخلی
in	داخلی
in-	داخلی
internal door	در داخلی
innate	داخلی
interior	داخلی
inside	داخلی
ben	داخلی
esoteric	داخلی
internal medicine	طب داخلی
intramural	داخلی
inner	داخلی
insides	داخلی
endogenous	داخلی
internal	داخلی
anie	داخلی
home currency	پول داخلی
domestic industry	صنعت داخلی
internal circuit	حلقه داخلی
domestic disturbances	اختلافات داخلی
domestic dualism	دوگانگی داخلی
domestic economy	اقتصاد داخلی
internal modem	مدم داخلی
domestic disturbances	اغتشاشات داخلی
internal force	نیروی داخلی
home product	محصولات داخلی
home consumption	مصرف داخلی
home made	ساخت داخلی
internal erosion	فرسایش داخلی
home market	بازار داخلی
domestic emergencies	بحرانهای داخلی
domestic emergencies	موادضروری داخلی
internal impedance	مقاومت داخلی
internal loss	تلف داخلی
endoparasite	انگل داخلی
internal commerce	تجارت داخلی
internal conductance	اندوکتیویته ی داخلی
internal insulation	ایزولاسیون داخلی
internal impedance	امپدانس داخلی
endogenous variable	متغیر داخلی
ductless gland	غددمترشح داخلی
internal memory	حافظه داخلی
domestic trade	بازرگانی داخلی
internal friction	اصطکاک داخلی
internal clock	ساعت داخلی
domestic market	بازار داخلی
internal combustion	احتراق داخلی
domestic products	محصولات داخلی
internal furnace	کوره داخلی
internal heating	گرمایش داخلی
endosmosis	حلول داخلی
interior affairs	امور داخلی
internal armature	ارمیچر داخلی
inside micrometer	میکرومتر داخلی
internal attack	تک داخلی یا تک از داخل
inside hinge	لولای داخلی
inside draft	شیب داخلی
inside diameter	قطر داخلی
inside caliper	کولیس داخلی
inner zone	منطقه داخلی
internal defense	دفاع داخلی
inner product	ضرب داخلی
inner planets	سیارات داخلی
internal consumption	مصرف داخلی
inner loop	حلقه داخلی
internal angle	زاویه ی داخلی
intermediate structure	ساختمان داخلی
interference drag	پسای داخلی
internal crack	ترک داخلی
interior architecture	معماری داخلی
interconnection	اتصالی داخلی
interior ballistics	بالیستیک داخلی
interior guard	نگهبان داخلی
interior span	دهانه داخلی
interior wall	دیوار داخلی
internal current	جریان داخلی
intercommunication	ارتباط داخلی
inside wing	بال داخلی
internal damping	میرایی داخلی
inside thread	مارپیچ داخلی
inner liner	روکش داخلی
internal consistency	سازگاری داخلی
internal connection	اتصال داخلی
internal bus	گذرگاه داخلی
inboard aileron	شهپر داخلی
internal bus	مسیر داخلی
internal conductor	سیم داخلی
imside dimension	اندازه داخلی
internal efficiency	راندمان داخلی
internal electrode	الکترود داخلی
internal electrolysis	الکترولیز داخلی
home trade	تجارت داخلی
internal energy	انرژی داخلی
home rule	حکومت داخلی
internal circuit	مدار داخلی
indoor antenna	انتن داخلی
internal ear	گوش داخلی
internal boffles	تیغههای داخلی
inner harbor	بندر داخلی
inner bottom	جدار داخلی
internal development	رشد داخلی