English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 136 (7 milliseconds)
English Persian
curacies معاونت کشیش بخش یادهستان
curacy معاونت کشیش بخش یادهستان
Other Matches
presbytery داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
presbyteries داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
priestly در خور کشیش یا کاهن مانند کشیش یا کاهن وابسته به کشیش یا کاهن
good fellowship معاونت
assistant chief of staff معاونت
adjutantship معاونت یاری
assistant chief of staff,g (intelligenc معاونت اطلاعات
assistant chief of staff, g (operations معاونت عملیات
assistant chief of staff, g معاونت پرسنلی
adjutancy معینی معاونت
counselling and procuring an offence معاونت در جرم
accessoiral guilt معاونت در جرم
deputy for operations معاونت عملیات
accessariness معاونت در جرم
relieving معاونت کردن
relieves معاونت کردن
abet معاونت کردن
abets معاونت کردن
abetted معاونت کردن
abetting معاونت کردن
relieve معاونت کردن
deputy for training معاونت اموزشی
participation an offence معاونت در جرم
running mate نامزد معاونت ریاستجمهوری
running mates نامزد معاونت ریاستجمهوری
padres کشیش
priests کشیش
herdsman کشیش
herdsmen کشیش
ecclesiastic کشیش
provost کشیش
ecclesiastics کشیش
predicant کشیش
hieratic کشیش
padre کشیش
provosts کشیش
abbe کشیش
churchmen کشیش
clergyman کشیش
clergymen کشیش
evengelist کشیش
churchman کشیش
cleric کشیش
presbyterate کشیش
druid کشیش
druids کشیش
priest کشیش
clerics کشیش
assistant chief of staff,g(civil affair معاونت امور غیرنظامیان رکن پنجم اداره پنجم
holy joe کشیش دهکده
lay brother نیمچه کشیش
acolytes دستیار کشیش
officiant کشیش سرپرست
archpriest کشیش بزرگ
acolyte دستیار کشیش
hedge priest کشیش روستا
clerkly وابسته به کشیش
high priest کشیش اعظم
rectors کشیش بخش
priestlike کشیش وار
priestliness کشیش مابی
residentiary کشیش مقیم
right reverend جناب کشیش
Reverend جناب کشیش
sacerdocy کشیش منشی
sacerdotalism کشیش مابی
shaveling سرتراشیده کشیش
presbyteries خانه کشیش
parsons کشیش بخش
parson کشیش بخش
lamas کشیش بودایی
lama کشیش بودایی
priestcraft کشیش بازی
presbyterial وابسته به کشیش ها
rector کشیش بخش
presbytery خانه کشیش
priesthood کشیش بودن
priesthood مقام کشیش
vicars کشیش بخش
vicar کشیش بخش
primate کشیش ارشد
rectrix بانوی کشیش بخش
prsbytery محل جلوس کشیش
monseigneur مسیو کشیش کاتولیک
officiating priest کشیش پیش نماز
kirkman عضوکلیسای اسکاتلندی کشیش
lamaistic وابسته به کشیش بودایی
presbyter کشیش سرپرست کلیسا
Imhotep کشیش [دربار مصر]
pardoner کشیش امرزنده گناه
divine کشیش استنباط کردن
rectory خانه کشیش بخش
parsonage قلمرو کشیش بخش
parsonages قلمرو کشیش بخش
cassock خرقه پوش کشیش
cassocks خرقه پوش کشیش
ministers وزیر مختار کشیش .
minister وزیر مختار کشیش .
chancel جای مخصوص کشیش
chancels جای مخصوص کشیش
rectories خانه کشیش بخش
curates معاون کشیش بخش
pontiff کشیش بزرگ پاپ
divining کشیش استنباط کردن
divines کشیش استنباط کردن
divined کشیش استنباط کردن
curate معاون کشیش بخش
pontiffs کشیش بزرگ پاپ
papas پاپ کشیش ناحیه
papa پاپ کشیش ناحیه
sacerdotage کشیش مابی جماعت کشیشان
prelate اسقف اعظم کشیش ارشد
prelates اسقف اعظم کشیش ارشد
manse محل سکنی خانه کشیش
he was ordained priest اورا بسمت کشیش گماشتند
manses محل سکنی خانه کشیش
ministerial وابسته به وزیر یا کشیش اداری
zucchetto شبکلاه یا عرقچین سفیدرنگ کشیش کاتولیک
tunicle لباس رویی کشیش در عشاء ربانی
parishes بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
officiant کشیش شاغل و مسئول مجلس روحانی
parish بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
priestcraft دکانی که کشیش هاو ملاهادران بازی می کنند
parish قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
parishes قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
shaman کشیش یاکاهن یاجادوگرمردم قدیم شمال اسیاواروپا
the sovereign پاپ اعظم کشیش بخش درکلیسای خاور
parish clerk کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
nonagium عشر ماترک متوفی که به کشیش کلیسای محل می رسیده است
lavabo ایین دست شستن کشیش هنگام پیش بردن عشاه ربانی
deacon خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
deacons خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
altar-rail [نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
pastorally چوپان وار کشیش وار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com