Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
pantheon
معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
pantheons
معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
Other Matches
irreligion
ادیان کاذبه ومنحرفه
discontinuous wefts
پودهای منقطع
[این نوع پودگذاری در تمام عرض فرش قرار نگرفته، بلکه بسته به نوع بافت و طراحی در اندازه مختلف بکار می رود.]
temples
معبد
shrine
معبد
shrines
معبد
fane
معبد
temple
معبد
sacrarium
معبد
meeting house
معبد
camarin
معبد در کلیسا
torii
مدخل معبد
jion
صدای معبد
charting
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
target discrimination
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
charted
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charts
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
systems analysis
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
fractional
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
blocage
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
selectable
مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
symbiosis
همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
torii
طاق مدخل معبد
anticum
جرز جلوی معبد
vortex separation
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
fdm
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
heterogeneous network
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
flamen
کاهن معبد یکی ازخدایان
delphic
ساکن معبد دلف یونان
delphian
ساکن معبد دلف یونان
o merciful powers
ای خدایان بخشنده
odin
خدای خدایان
heroic age
عصرنیم خدایان
theomachy
جنگ خدایان
penates
خدایان خانواده
thearchy
حکومت خدایان
burnt offerings
حیوان یا خوراکی که در معبد سوزانده میشد
burnt offering
حیوان یا خوراکی که در معبد سوزانده میشد
inshrine
در حکم مزاریا معبد بودن برای
parthenon
پارتنون معبد خدای اتنا در اتن
paint program
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocating
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocates
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocate
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
polytheism
پرستش خدایان متعدد
noumenal
وابسته به معنویات و خدایان
thearchy
سلسله مراتب خدایان
theogony
نسب نامه خدایان
ichor
خون خدایان اب جراحت
functions
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functioned
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
zeus
زاوش رئیس خدایان یونانی
libations
تقدیم شراب به حضور خدایان
libation
تقدیم شراب به حضور خدایان
idol
وابسته به خدایان دروغی وبت ها
mercury
یکی از خدایان یونان قدیم
estate in common
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
zoomorphic
دارای خدایان مجسم بشکل جانور
nectar
شراب لذیذ خدایان یونان شهد
hebe
الهه جونی که ساقی خدایان بود
mnemonics
دارگونه حافظ ومادر خدایان شعروادب
theogony
مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
jagannath
یکی از خدایان هندوهاکه اوراkrishnaمینامندومظهرهشتمین vishnuاست
heroify
درگروه گردان ونیم خدایان دراوردن
bussing
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
zoomorphism
تجسم خدا یا خدایان بشکل حیوانات پست
theogonic
وابسته به مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
frequency
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequencies
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous
مختلف الجنس و مختلف النوع
profile
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
chthonian
درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
chthonic
درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
tree of life
درخت زندگی
[این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
ambrosia
خوراک خدایان که زندگی جاوید بانها میداده مائدهء بهشتی
highways
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highway
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
beta software
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminated
تمام شدن تمام کردن
terminates
تمام شدن تمام کردن
terminate
تمام شدن تمام کردن
hunting design
طرح شکارگاهی
[این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
decollate
جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
star design
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
lap
یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lapped
یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
beneficial occupancy
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
panoramas
تمام نما اینه تمام نما
panorama
تمام نما اینه تمام نما
full track
تمام شنی خودرو تمام شنی
dissimilar
مختلف
varying
مختلف
sundry
مختلف
diverse
مختلف
off
مختلف
disparate
مختلف
divergent
مختلف
discrepant
مختلف
various
مختلف
variegated
مختلف
miscellaneous
مختلف
diversely
به اشکال مختلف
variously
بطور مختلف
several
جدا مختلف
diverse
مختلف مخالف
polyphyletic
از نژادهای مختلف
polyphyletic
مختلف الاجداد
asynchronous
مختلف الزمان
half breed
از نژاد مختلف
half caste
ازنژاد مختلف
variant
گوناگون مختلف
two discrepant stories
دو حکایت مختلف
heterochromatic
مختلف اللون
miscellaneous works
کارهای مختلف
variate
مختلف کردن
multi tone horn
بوق با اصوات مختلف
interracial
بین نژادهای مختلف
heterochromatic
دارای رنگهای مختلف
plugging
ورودی که به وسایل مختلف
diversiform
دارای اشکال مختلف
interrace
بین نژادهای مختلف
intercollegiate
بین کالجهای مختلف
disjunctive
دارای دو شق مختلف فصلی
play off
<idiom>
رفتار مختلف با اشخاص
syntax
هم اهنگی قسمتهای مختلف
multifarious
دارای انواع مختلف
holdall
جعبه اسبابهای مختلف
holdalls
جعبه اسبابهای مختلف
miscellanist
نویسنده مطالب مختلف
stages
مراحل مختلف یک موشک
internationals
مربوط به کشورهای مختلف
eccentrics
مختلف المرکز بودن
stage
مراحل مختلف یک موشک
eccentric
مختلف المرکز بودن
stock market
بورس کالاهای مختلف
stock markets
بورس کالاهای مختلف
The various strata of society.
طبقات مختلف اجتماع
international
مربوط به کشورهای مختلف
commodity loading
بارگیری کالاهای مختلف
plug
ورودی که به وسایل مختلف
various books
کتابهای گوناگون یا مختلف
varisized
دارای اندازههای مختلف
team tennis
بازیهای مختلف تنیس
process
مراحل مختلف چیزی
plugs
ورودی که به وسایل مختلف
variform
گوناگون مختلف الشکل
run around
<idiom>
گردش درمناطق مختلف
rank and file
شئون مختلف نظامی
processes
مراحل مختلف چیزی
walleye
انواع مختلف اردک ماهی
outcross
امیزش کردن دو جنس مختلف با هم
polytechnic
وابسته به علوم عملی مختلف
interstates
بین ایالتها وکشورهای مختلف
fun house
محل سرگرمی وتفریحات مختلف
middling
اجناس مختلف از درجه متوسط
general purpose machine
دستگاه برای اهداف مختلف
interstate
بین ایالتها وکشورهای مختلف
multi rate meter
کنتور با چند نرخ مختلف
catamarans
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
byte
کامپیوتر با طول کلمه مختلف
homonymous
دارای دویاچند معنی مختلف
interbreed
نژادهای مختلف را با هم پیوند کردن
gathered
دریافت داده از منابع مختلف
bytes
کامپیوتر با طول کلمه مختلف
gather
دریافت داده از منابع مختلف
adapter
دوشاخهای که به وسایل با ورودیهای مختلف
catamaran
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
allomorph
تصاریف مختلف کلمه یا فعل
walleyed
انواع مختلف اردک ماهی
bipolar
تراترسیتور با سه لایه مختلف به صورت -p -n p یا -n -p n
castes
طبقات مختلف مردم هند
polytechnical
وابسته به علوم عملی مختلف
figure skate
اسکیت با انجام حرکات مختلف
FTAM
بین سیستمهای کامپیوتری مختلف
caste
طبقات مختلف مردم هند
polytechnics
وابسته به علوم عملی مختلف
polygenesis
پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
syncretic
تلفیق کننده عقاید مختلف
cat's cradle
ساختن طرحهای مختلف با نخ و انگشتان
scatter around
<idiom>
غیرمحتاطانه درجاهای مختلف گذاشتن
interdisciplinary
مربوط به رشتههای مختلف علمی
blocky
پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
stochastic
دارای تغییردر مواقع مختلف
packaged
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
package
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
whistle-stop
در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
variance
اختلاف و نتاقض در ارکان مختلف دعوی
page
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com