Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English
Persian
henotheist
معتقد یا وابسته به توحیدنوبتی
Other Matches
believer
معتقد
believers
معتقد
trinitarian
معتقد به تثلیث
theist
معتقد بخدا
fatalist
معتقد به سرنوشت
predestinarian
معتقد به تقدیر
introspectionist
کسیکه معتقد به
resurrectionist
معتقد برستاخیز
polygamist
معتقد به تعددزوجات
casualist
معتقد به اتفاق
rationalistic
معتقد به اصالت عقل
idealist
معتقد به ایده الیسم
moralists
معتقد به اصول اخلاق
trinitarian
معتقد بوجوداقانیم ثلاثه
moralist
معتقد به اصول اخلاق
spiritualist
معتقد بارتباط باارواح
spiritualists
معتقد بارتباط باارواح
nihilist
معتقد به مکتب nihilism
red tapist
معتقد به red-tapism
naturalists
معتقد به فلسفه طبیعی
naturalist
معتقد به فلسفه طبیعی
materialist
معتقد به اصالت ماده
materialists
معتقد به اصالت ماده
rationalist
معتقد به فلسفه عقلانی
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
biracialism
معتقد به یا دارای دونژاد بودن
hylicist
کسیکه معتقد به مادیات است
evolutionist
معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
rabbinist
معتقد به احادیث بنی اسرائیل
principle
معتقد باصول ومبادی کردن
self-righteousness
معتقد بعدالت وتقوی خود
epicurus
نام فیلسوف یونانی که معتقد
socialists
جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
socialist
جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
adoptionist
معتقد به فرزند خواندگی عیسی
self-righteous
معتقد بعدالت وتقوی خود
self righteous
معتقد بعدالت وتقوی خود
bureaucrats
فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
bureaucrat
فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
totemist
معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
totemite
معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
revelationist
کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
representationalist
معتقد بفلسفه ایده هاو افکار
millenarian
معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
geocentric
معتقد باینکه خداوندزمین رامرکز عالم وجودقرارداده
sabbatarian
مسیحی معتقد به تعطیل کار و عبادت در یکشنبه ها
infallibilist
کسیکه معتقد است که پاپ اشتباه نمیکند
animalist
مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
Trinity
سه گانگی
[معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد]
[تثلیث]
trade unionism
سیستمی که معتقد به بسط و توسعه این گونه اتحادیه هاست
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
anthropocentric
معتقد باینکه انسان اشرف مخلوقات و مرکز ثقل موجودات است
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
limitarian
کسیکه معتقد است بخش محدودی از مردم گیتی رستگاری روحانی خواهندداشت
eyestrings
ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
solipsism
فرضیهای که معتقد است نفس انسان چیزی جز خودوتغییرات حاصله درنفس خودرا نمیشناسد
physiocrats
اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
monetary school
مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
futilitarian
کسی که معتقد است کوشش بشر بی فایده وبی نتیجه است
falangisme
نهضت فاشیستی اسپانیا که حزب معتقد به ان حالیه تنها حزب قانونی اسپانیاست
lysenkoism
نظریهای که معتقد است عوامل جسمانی وبدنی وشرایط محیط در وراثت موثر است
solifidian
کسیکه معتقد است که ایمان تنهامایه رستگاری است
mercantilists
مرکانتیلیست ها اقتصاددانانی که معتقد بودندرفاه اقتصادی یک کشور دراثر بوجود امدن مازاد در ترازپرداختها و تراکم طلا وسایرفلزات گرانقیمت افزایش می یابد
immanentism
نظریه فسلفی که معتقد است رابطه میان خدا و فکر و روح و دنیا رابطهای ذاتی است
individualism
فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
pluralists
معتقد به تعدد تعدد حزبی
pluralist
معتقد به تعدد تعدد حزبی
associate
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
associating
وابسته وابسته کردن
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
dogmatic marxism
مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
guild socialism
سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
wedded
وابسته
monitorial
وابسته به
attache
وابسته
diphtheric
وابسته به
elysian
وابسته به
attributable
وابسته به
pertinent
وابسته
subordinates
وابسته
syncop
وابسته به غش
relative
وابسته
pertaining
وابسته
akin
وابسته
commissarial
وابسته به
hanger on
وابسته
interdependent
وابسته
comprador
وابسته
plantar
وابسته به کف پا
tuitionary
وابسته به
aquatic
وابسته به اب
congenerous
وابسته
pyrexic
وابسته به تب
attached
وابسته
attendants
وابسته
attendant
وابسته
pyrexial
وابسته به تب
related
وابسته
affiliate
وابسته
adjectives
وابسته
of kin
وابسته
adjective
وابسته
affiliated
وابسته
israelitish
وابسته به
pyretic
وابسته به تب
affiliates
وابسته
affiliating
وابسته
appurtenant
وابسته
sexual organs
وابسته به
subordinated
وابسته
thereof
وابسته به ان
subordinating
وابسته
riverrine
وابسته به
febile
وابسته به تب
subordinate
وابسته
federate
وابسته
germane
وابسته
contingent
وابسته
contingents
وابسته
pertianing
وابسته
correspondent
وابسته
correspondents
وابسته
federating
وابسته
federates
وابسته
federated
وابسته
belonging
وابسته ها
relevant
وابسته
levitical
وابسته به
dependent
وابسته
messianic
وابسته به
cantabrigian
وابسته به
thereof=of that
وابسته به ان
elfin
وابسته به جن
dependant
وابسته
cephalic
وابسته به سر
dependants
وابسته
carpal
وابسته به مچ
rectal
وابسته به مقعد
psychiatric
وابسته به روانپزشکی
porcine
وابسته بخوک
affiliated company
شرکت وابسته
ranine
وابسته به وزغ
attache
وابسته نظامی
bacterial
وابسته به باکتری
piscatorial
وابسته به ماهیگیری
vital
وابسته بزندگی
pharmacologic
وابسته بداروشناسی
radio carpal
وابسته به زندبالاومچ
radio ulnar
وابسته به زندبالاوزندپائین
auditive
وابسته به شنوایی
vital
وابسته به زندگی
scientific
وابسته بعلم
astronautical
وابسته به فضانوردان
rectorial
وابسته به rector
avian
وابسته به مرغان
photic
وابسته به نوروروشنایی
bacchanal
وابسته به باکوس
pharyngal
وابسته به گلوگاه
investigatory
وابسته به رسیدگی
auricular
وابسته بشنوایی
menstrual
وابسته به قاعده گی
army attache
وابسته زمینی
photic
وابسته به تولیدنور
army attache
وابسته نظامی
archimedean
وابسته به ارشمیدس
associated company
شرکت وابسته
oratorical
وابسته به سخنرانی
press attache
وابسته مطبوعاتی
materialistic
وابسته به مادیات
paralytic
وابسته به فلج
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com