English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
historic معروف مبنی بر تاریخ
Other Matches
backdated تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdate تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdates تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdating تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
antedate پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
antedated پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
antedates پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
antedated cheque چک به تاریخ مقدم بر تاریخ واقعی صدور
martyrology تاریخ شهدا تاریخ شهدای مسیحی
hagiology تاریخ مقدس تاریخ انبیاء
date تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
dates تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
prehistory ماقبل تاریخ تاریخ قبلی
protohistory تاریخ ماقبل تاریخ
popular معروف
well known معروف
well-known معروف
known معروف
of renown معروف
grandest معروف
demotic معروف
grander معروف
grand معروف
reputable معروف
tyupical معروف
brand leader مارک معروف
renting معروف نامور
starry درخشان معروف
known مشهور معروف
as they say به قول معروف
famous معروف نامی
renowned معروف نامور
magnific معروف برجسته
rented معروف نامور
rents معروف نامور
allegedly بقول معروف
alleged بقول معروف
well known معروف مشهور
come back <idiom> دوباره معروف شدن
unheard غیر معروف غریب
to create an image for oneself as somebody معروف و مشهور شدن
cif فرمت میانی معروف
delivery groups گروه معروف پیام
put on the map <idiom> باعث معروف شدن مکانی
duration curve معروف به منحنی دبی کلاسه
songwriter کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
cp/m سیستم عامل معروف برای ریزکامپیوتر ها
based مبنی
reposing upon مبنی بر
bassedon or basedupon مبنی بر
based on مبنی بر
denoting مبنی بر
nonary مبنی بر عد د نه
expressive of مبنی بر
buzzword کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
geomantic مبنی بر رمل
equivocatory مبنی برایهام
empiric مبنی بر تجربه
inversive مبنی بر قلب
euphuistic مبنی برتصنع
usurious مبنی بررباخواری
investigative مبنی بر رسیدگی
purposive مبنی برمنظور
visitorial مبنی بر سرکشی
dualistic مبنی برخداشناس
selectively مبنی بر انتخاب
to the effect that مبنی براینکه
theorematic مبنی بر قاعده
egotistic مبنی بر خودپسندی
fratricidal مبنی بربرادرکشی
prophetic مبنی بر پیشگویی
observational مبنی بر مشاهده
causal مبنی بر سبب
sophistic مبنی بر مغالطه
ill-advised مبنی بر بی اطلاعی
licentious مبنی بر هرزگی
suppositional مبنی بر فرض
irreverential مبنی بر بی حرمتی
abstentious مبنی برپرهیزکاری
impostrous مبنی بر شیادی
revocatory مبنی بر فسخ
selective مبنی بر انتخاب
mediatorial مبنی بر میانجیگری
octonal مبنی برهشت
polytheistic مبنی بر شرک
octonary مبنی برهشت
ill advised مبنی بر بی اطلاعی
polytheeistic مبنی بر شرک
condolatory مبنی برهمدردی
heretical مبنی برفساد
matricidal مبنی بر مادرکشی
monometallic مبنی بر یک فلز
misogynic مبنی بربیزاری از زن
castigatory مبنی برتنبیه
paraphrastic مبنی برتفسیر
deprecative مبنی بربیمیلی
vigilantes نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
scylla صخرهای در ساحل ایتالیاروبروی گرداب معروف به "شاریبدیس " در سیسیل
vigilante نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
voodoo نوعی هواپیمای سوپرسونیک دو موتوره تاکتیکی معروف به اف 101
RTFM خلاصه معروف درپیام به معنای " خواندن دستور کار"
part قالب زمان معروف برای ترتیب استاندارد MIDI
b. horizon طبقه ب که به لایه تمرکزمواد در پروفیل خاک معروف است
PPQN قالب زمانی معروف که در استاندارد MIDI استفاده میشود
irrepentant مبنی بر عدم پشیمانی
rationalistic مبنی براصالت عقل
negotiatory مبنی بر معامله یا گفتگو
compatriotic مبنی برهم میهنی
deliberative مبنی بر تامل و مشاوره
negatory مبنی بر نفی یا انکار
illusional مبنی باشتباه بینائی
retrocessive مبنی برواگذاری ثانوی
documentary مبنی بر مدرک یا سند
procrastinatory مبنی برمسامحه یاتعلل
phonologic مبنی بر صدا شناسی
scepsis فلسفه مبنی برتردید
skepsisŠskepticŠetc فلسفه مبنی برتردید
polygamic مبنی بر تعدد ازواج
censorial مبنی بر بازرسی مطبوعات و
papistic مبنی برپاپ پرستی
insinuative مبنی بر خود شیرینی
oblatory مبنی بر نذر یا هدیه
resumptive مبنی برادامه یاتجدید
commutative مبنی بر تبدیل یامبادله
in perspective مبنی براصول منافرومرایا
rose coloured مبنی برخوش بینی
acclamatory مبنی برهلهله و تحسین
rationalistic مبنی براستدلال عقلی
royalistic مبنی برسلطنت خواهی
orthoepic مبنی بر درست خوانی
precrastinative مبنی بر مسامحه یا تعلل
elenctic مبنی برتکذیب منطقی
documental مبنی برمدرک یاسند
naturalistic مبنی بر طبیعت بازی
appreciatively مبنی بر قدردانی قدرشناس
cavilling مبنی برخرده گیری
appreciative مبنی بر قدردانی قدرشناس
pantheistic مبنی بر وحدت وجود
well intentioned مبنی بر نیت خوب
egoistic مبنی بر اثصول خودپرستی
a posteriori مبنی بر تجربه و مشاهده
sentimental مبنی بر احساسات یا عقیده
soritical مبنی برقیام مسلسل
individualistic مبنی بر استقلال تکی
documentaries مبنی بر مدرک یا سند
inquisitorial مبنی بربازجویی زیاد
sensuously مبنی بر لذات جسمانی
sensuous مبنی بر لذات جسمانی
investigatory تحقیقی مبنی بر رسیدگی
consensual مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
petitory مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
intuitive مبنی بردرک یا انتقال مستقیم
pluviometric مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
atheistical مبنی برانکار هستی خدا
evidentiary مبنی برمدرک مدرک دار
associational مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
imperialistic مبنی برطرفداری از حکومت امپریالیستی
traditional مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
federative مبنی بر سازمان کشورهای متحد
doctrinal عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
slaughterous مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
pre-emptive عمل مبنی بر اخذ شفعه
lotus شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
lotuses شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
ega در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور صفحه نمایش رنگی با resolutin بالا
abjuratory پیمان شکنی مبنی بر نقض عهد
humoristic مبنی بربذله گویی یا فکاهی نویسی
renunciative مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
ritualistic مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
iconoclastic مبنی بر بت شکنی یا شمایل ویران کنی
euphonical مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
renunciatory مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
dbase نرم افزار پایگاه داده معروف که حاوی زبان برنامه نویس توکار است
plebiscitary وابسته به اراعموم اهالی مبنی بر یا افهارعقیده عامه
deistic مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
prefectorial مبنی براموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یا مبصران
communalistic مبنی برحکومت بوسیله استقلال داخلی بخش ها
catechetical مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
revisional مبنی برتجدید نظر یا تجدید چاپ تازه
augural تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
empircism روش و فرضیهای که مبنی برتجربه و ازمایش باشد
traditinal مبنی بر حدیث یاخبر روایت شده نقلی
deistical مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
wordstar برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Micropro International برای کامپیوترهای CPLM و IBMPC
pitting corrosion سوراخهائی که در سطح بتن یا فلز در اثر خوردگی ایجاد میشود و به کرم خوراکی معروف است
VT terminal emulation استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
prefectoral مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران
radicalism روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
ttl خانواده معروف دروازههای منط قی و طرح موارد ترانزیستوری سریع که ترانزیستور دو قط بی آن مستقیماگ وصل شده اند.
autonomy خودمختاری حاکمیت ملی مبنی براستقلال اقتصادی و سیاسی خودگردانی
plene administrative preter دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
monroe doctrine سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
universal roll برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
Eudora برنامه نرم افزاری تجاری معروف برای ارسال و دریافت مدیریت پیام های پست الکترونیکی از طریق اینترنت
with effect from از تاریخ ...
histories تاریخ
era تاریخ
eras تاریخ
dates [appointments] تاریخ ها
appointed day تاریخ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com